میم حجری
مارکس:
پول ارزش عام و خودساخته همه چیز است.
پول
به همین دلیل
کل جهان
را
بشریت
را
و
طبیعت
را
ارزش ربایی
(سلب ارزش)
کرده است.
پول
ماهیت بیگانه گشته از کار و هستی (بود) انسان است
این موجود بیگانه
حاکم بر انسان است
و
انسان پرستنده آن است.
نه.
پول
نه
سوبژکت
بلکه اوبژکت است.
پول
در تحلیل نهایی
همان کالا ست
و
کالا
نیروی فکری وفیزیکی و روحی نفوذ کرده انسان در اشیاء است.
کالا
ترکیب ارگانیک روح در ماده
است.
کالا
ترکیب ارگانیک اندیشه در اشیاء است.
کالا
وحدت دیالک تیکی طبیعت با جامعه
مرده با زنده
است.
پول
معیاری کالایی (مادی و عینی)
برای ارزیابی و سنجش کالاها ست
و
در
جامعه سرمایه داری
همه چیز کالا ست.
پول بهترین واسطه و میانجی و دلال برای معامله و داد و ستد کالاها
(نعمات مادی و فکری و هنری)
است.
پول پرستی
در
تحلیل نهایی
همان کالاپرستی است
و
کالاپرستی
در
تحلیل نهایی
پرستش کار انسانی است
که
به قول مارکس
ماهیت انسان است.
انسان
با
پول پرستی
در
حقیقت
ماهیت انسانی خود
را
لیاقت و مولدیت و خلاقیت و خدائیت خود
را
می پرستد.
چه بداند و چه نداند.
پول
تجسم (مادیت یابی) لیاقت خلاق انسانی است.
پول پرستی
در
تحلیل نهایی
انسان پرستی
و
یا
هومانیسم
است
و
لاغیر.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر