هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل دوازدهم
پیوندی بی نظیر
۶
این فقط نمونه ای از کارهای مشترک تنگاتنگ بیشمار مارکس و انگلس بود.
البته
این کارهای مشترک
همیشه
در این فرم صورت نگرفته اند.
اما
مشخصه اصلی این کارهای مشترک
کمک متقابل بی حد و اندازه و فداکاری هر دو در امر مشترک بوده است.
مارکس و انگلس
با
اگوئیسم، روحیه رقابت و حتی رشک که دشمنان کار خلاق اند،
بیگانه بوده اند.
افکار و معارف هر کدام، متعلق به دیگری هم بوده است.
هیچ ارزیابی تئوریکی مارکس
بدون مشورت با انگلس
و
هیچ تصمیم سیاسی مارکس
بدون قضاوت انگلس
و
برعکس
صورت نمی گرفت.
اگر
وقت اجازه می داد،
هر جزوه و رساله ای یکی
زمانی به چاپخانه ارسال می شد
که
قبلا
توسط دیگری
مورد ارزیابی انتقادی قرار گرفته باشد.
طبیعی است که بین آندو اختلاف نظر هم پدید می آمد.
مارکس و انگلس
بدین طریق
خطوط ماهوی کار مشترک شان را به محک می زدند،
کاری که امروزه کار مشترک سوسیالیستی
نامیده می شود.
مجموعه کارهای زندگی مارکس و انگلس دال بر این است
که
کار مشترک سوسیالیست ها و کمونیست ها،
نه تنها جمع ریاضی کارها، بلکه چندین برابر مجموعه کارها بوده است.
(ما در این جور موارد با استغنای اندیشه در اثر هماندیشی و در روند هماندیشی
سر و کار پیدا می کنیم.
تفاوت کار منفرد و مجزای چند نفر با کار مشترک همان ها
همین جا ست.
مترجم)
تفکر و عمل مارکس و انگلس
چنان در همدیگر ذوب شده اند که تمیز یکی از دیگری
در آثار بیشمار علمی و در اعمال بیشمار سیاسی آندو
دشوار است.
آثاری از قبیل «ایده ئولوژی آلمانی» و «مانیفست حزب کمونیستی»
که به نام هر دو هستند،
دال بر همین حقیقت امر است.
چه کسی امروزه تصورش را می کند
که
فصلی از اثر انگلس تحت عنوان «تحولات علمی آقای اویگن دورینگ»
به قلم مارکس تحریر یافته است
و
یا
بخش نظامی اثر مارکس تحت عنوان «جنگ داخلی در فرانسه» (۱۸۷۱)
به قلم انگلس تحریر یافته است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر