۱۳۹۸ دی ۱۷, سه‌شنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۲۲)

 
 جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
تو را ای کهن سرزمین دوست دارند.

در
کهن سرزمین
جنازه ها
نه تجزیه،
بلکه
تکثیر می شوند:

مرگ ۵۰ نفر در تشییع جنازه سلیمانی در کرمان
 
منطق تق و لق اجامر جماران

۱
پیش شرط جلوگیری از جنگ میان امپریالیسم و فوندامنتالیسم
مقابله به مثل است.
یعنی ترور یکی از ژنرال های یانکی است.

۲
دلیل آخوندی:
اگر لاشخوری تو گوش کسی بزند
آن کس اگر مقابله به مثل کند
لاشخور
توبه می کند و پی کار خود می رود.

۳
این معیار را به محک تجربه بزنیم:
فلسطینی ها
در مقابل ستمی که بر آنها رفته بود
به مقاومت مبادرت ورزیدند.
یعنی مقابله به مثل کردند.

۴
مثلا هواپیمای اسرائیلی را ربودند و منفجر کردند.

۵
آیا اسرائیل سر خویش گرفت و پی کار خویش رفت
و
یا
تک تک هواپیما ربایان را پیدا کرد و اعدام کرد؟

۶
کدام کلاه مخملی
با
مقابله مثل مظلومی
از له و لورده کردن او
صرفنطر می کند؟

۷
سؤال:
این لاشخور جماران
چگونه به این نتیجه رسیده است؟

۸
یعنی بر اساس کدامین تجارب جمارانی به این نتیجه رسیده است؟
 
فوندامنتالسم = نیهلیسم نقابدار = نیهلیسم عملی (ایدئال نیچه)

۱
در فاشیسم = پانیسم = فوندامنتالسم
مرگ و یا شهادت به قول اجامر جماران و طالبان
مورد تجلیل قرار می گیرد
و
زندگی
مورد تحقیر

۲
یکی از کامی کازه های میلیتاریسم ژاپن
مأموریت عملیات انتحاری از طریق زدن هواپیمای خود به ناوهای امریکایی را داشت.

۳
نقل می کند:
گشتم ولی ناوی پیدا نکردم تا خودکشی عنقلابی کنم
و
برگشتم.

ژنرال مربوطه
با
دیدن من تف انداخت رویم.

انگار با تمام وجود
آرزوی مرگ مرا داشت

۴
۴۰ سال است
که
فاشیسم ـ فوندامنتالیسم
در طویله جماران
به
تربیت فاشیستی کودکان مردم کمر بسته اند.

۵
ادبیات فاشیستی
هم
وسیعا ترجمه و منتشر شده
و
هم
عمیقا
تبلیغ گشته است.

۶
در شوهای تله ویزیونی در اروپا پس از ۱۱ سپتامبر
ایده ئولوگ های امپریالیستی
به احترام باندهای ترور بن لادن
علنا
کلاه از سر برمی داشتند.
 
تظاهرات عظیم امت عنقلابی به چه معنی است؟

۱
نه.
هواداری علنی امت عنقلابی از فاشیسم ـ فوندامنتالیسم حاکم
ربطی به اقدامات اخیر امپریالیسم ندارد.

۲
در طویله جماران
حتی
قبل از پیروزی عنگلاب اسلامی
صف آرایی طبقاتی بوده و هست
و
مرزبندی طبقاتی
روز به روز روشن ترو تیز تر می شود.

۳
البته اقشار عقب مانده زحمتکشان هم می توانند فریب فاشیسم متظاهر و مزور و چپ نما و عوامفریب حاکم را بخورند و سیطره فاشیستی را دموکراسی (توده فرمایی) بپندارند.

۴
در آلمان هیتلری هم تظاهرات عظیم امت عنقلابی
وجود داشته است و
برای هر عرعر هیتلر
هورای غرا کشیده شده است.

۵
امت المان فاشیستی هم
به سزای حمایت خرکی خود از فاشیسم رسیده است.

۶
قلع و قمع ۶ میلیون نفر در آلمان و ۶۰ میلیون نفر در جهان
فقط توسط جماران آلمان
صورت نگرفته است.

۷
امت عنقلابی
نقش عظیمی در این زمینه بازی کرده است
و
به خاک سیاه نشسته است
 
آنتی سمیتیسم (یهودی ستیزی) چیست؟

۱
اسرائیل مترقی تر از جونبری جماران است.
مش پرویز
با پوزش.

۲
آنتی سمیتیسم
مشخصه مشترک فاشیسم و فوندامنتالیسم اسلامی و حتی فوندامنتالیسم مسیحی (کوکلوس کلان و اولترا راست ها، نئوفاشیست ها، ان پی دی و غیره) است
 
هی مش کیانای بی خبر از خدا و خرما

۱
مردم آلمان
هم در دوره سیطره فاشیسم (همشیره فوندامنتالیسم شیعی و پان اسلامیسم)
در امنیت و حتی رفاه به سر بردند
و
با سفرهای تفریحی
به ملل دیگر
پوز دادند و برای هیتلر هودار خارجی فراهم آوردند.

۲
اما روزی رسید که دخترکان نژاد برتر
برای آدامسی و یا سیگاری و یا لقمه نانی
دامن خود را برای سربازان یانکی بالا زدند.

۳
هان
ای دل خواب آلود
از دیده (آنچه که تجربه شده، دیده شده)
عبر کن
هان

ویرانه ماضی
را
آیینه عبرت
دان

۴
 
تهران فردا
و
درسدن دیروز
 
قبل از شروع بحث
این جمله نوید
درست نیست:
اقدام استالین در اتحاد با امپریالیست ها را باید درایت بزرگ استالین نامگذاری کرد.

۱
استالین
همان خریت کیانوری و طبری و غیره را مرتکب شد
و
بهای گرانی پرداخت

۲
۲۰ میلیون نفر کشته و پیشاپیش همه سرخ ترین فرزندان کشور شوراها داد

۳
۱۰۰ میلیون نفر زخمی

۴
فاتحه اصلی بر انقلاب اکتبر همینجا خوانده شد.

۵
استالین با هیتلر متحد شد و کثافتکاری های تهوع انگیزی کرد

۶
خریت کیانوری تکرار خریت استالین بود

۷
هان ای دل خواب آلود
از دیده (آنچه که دیده شده و تجربه شده) عبر کن هان
ویرانه ماضی را
آیینه عبرت دان

۸
وقتی فاشیسم حمله ناگهانی بر شوروی را اغاز کرد
ارتش سرخ در خواب خوش بود
انتقاد کاسترو از استالین

۹
استالین بعدا
وارد گفتگوهای دشوار با کشورهای امپریایلستی به ویژه انگلیس شد

۱۰
امپریالیسم
ولی
بیشتر از فاشیسم از سوسیالیسم
هراس داشت.

۱۱
یعنی زمانی حاضر به اتحاد شد
که
کمر شوروی شکسته بود

۱۲
ولی
اتحاد لازم بود و درست بود.
 
علی
 افکار اشخاص تحت مجموعه ای از شرایط زیربنایی و روبنایی (واقعی و توهمی) سیر می کند، تا به آگاهی طبقاتی و درک علل واقعی اعتراضشان همراه با یافتن راه حلش برسد. 


۱
ممنون از زحمت هماندیشی

۲
مفاهیم
آجرهای اساسی عمارت افکار هستند.

۳
یعنی
اگر
اندیشه را عمارتی تصور کنیم
مفاهیم
آجرهای این عمارتند.

۴
به
همین دلیل
لنین
دقت وسواس مند در استفاده از مفاهیم را توصیه می کند.

۵
مثال مشخص
با پوزش پیشایپش:
شرایط زیربنایی و روبنایی (واقعی و توهمی)
به لحاظ مفهومی
دقیق نیست.

۶
دقیق چیست؟

۷
دقیق
دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
است.
یعنی
در هر جامعه
میان  زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
رابطه دیالک تیکی
برقرار است.

یعنی
یکی بدون دیگری وجود ندارد.

یعنی این دو قطب دیالک تیکی
در وحدت و «مبارزه» همزمان با هم قرار دارند.

به زبان شعرا
با
همند
و
بر
همند.


همبا و همستیزند.

۸
سؤال:
زیربنای اقتصادی
مثلا در افغانستان و یا ایران
چیست؟

۹
   روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه مثلا در افغانستان چیست؟

۱۰
نقش تعیین کننده در دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
از آن کدام قطب دیالک تیکی است؟

۱۱
  ضمنا
زیربنای اقتصادی  تابع چیست؟
 
علی
آیا افکارعمومی در جامعه ای که در حال انحطاط و یا تعالی است، لزوما به انحطاط کشیده می شود و یا به تعالی؟

۱
مفاهیم
بسان افراد و افکار
طبقاتی
 اند.

۲
مفهوم افکار عمومی
از مفاهیم سوسیولوژیکی طبقه حاکمه امپریالیستی است

۳
به همین دلیل
بهتر است که مفهوم علمی تری پیدا کنیم.

۴
مثلا
مفهوم فلسفی و سوسیولوژیکی میم لام تحت عناوان شعور اجتماعی (شعور جامعه ای)

۵
اکنون می توان علمی تر و سهل تر
اندیشید.

۶
منظور از تفکر مفهومی هم همین است.

۷
حالا سؤال علی را بازفرمولبندی کنیم:
شعور اجتماعی در هر جامعه تابع چیست؟

۸
یکی از دیالک تیک های مهم ماتریالیسم تاریخی (فلسفه عام ترین قوانین جامعه بشری. هر جامعه بشری)
دیالک تیک وجود اجتماعی ـ شعور اجتماعی است.

۹
این دیالک تیک از کجا آمده است؟

۱۰
این دیالک تیک بسط دیالک تیک وجود و شعور (ماده و روح) است
که
مهمترین دیالک تیک ماتریالیسم دیالک تیکی است.

۱۱
ضمنا
مسئله اساسی فلسفه است:

الف
اگر کسی وجود را تعیین کننده شعور بداند
جهان بینی اش ماتریالیستی است.

ب
اگر کسی شعور را تعیین کننده وجود بداند
جهان بینی اش ایدئالیستی است.

۱۲
اکنون می توان به مسئله اساسی فلسفه
در جامعه بشری
(دیالک تیک وجود اجتماعی ـ شعور اجتماعی)
نیز
راه حل جهان بینانه ارائه داد:

الف
اگر کسی وجود اجتماعی
را
تعیین کننده شعور اجتماعی بداند
جهان بینی اش در زمینه جامعه
ماتریالیستی است

ب
اگر کسی
شعور اجتماعی را تعیین کننده وجود اجتماعی بداند
جهان بینی اش در زمینه جامعه
ایدئالیستی است.

۱۳
اکنون باید
تعریف وجود اجتماعی و شعور اجتماعی
را
عرضه داریم.

۱۴
ما تعریف این مفاهیم را ترجمه و منتشر کرده ایم و ضمنا تمرین کرده ایم.

۱۵
لنین رهنمودی دارد که رهگشا ست:
اگر کسی از خطه عام
شروع به حرکت نکند
سرش دیر یا زود
به سنگ می خورد
و
مجبور می شود که به عالم عام برگردد و از آنجا به راه افتد.

۱۶
علی هم نوشته:
افکار عمومی تابع شرایط اقتصادی ـ اجتماعی است.

۱۷
منظور از شرایط اجتماعی ـ اقتصادی چیست؟
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر