ولتر
(۱۶۹۴ ـ ۱۷۷۸)
از
متنفذترین مؤلفین روشنگری فرانسه
در
فرانسه،
قرن هجدهم
را
«قرن ولتر»
می نامند.
از
منتقدین سرسخت استبداد، حاکمیت فئودالی و انحصار جهان بینانه کلیسای کاتولیک.
از
تدارک بینندگان معنوی برجسته انقلاب فرانسه
حربه او در دفاع از اندیشه های خویش عبارت بود
از
استیل بیان عامه فهم، طنز و طعنه و ریشخند
ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی
هدف از جنگ صرفاً دزدی است.
اینکه کسانی که سرگرم جنگاند
از
کردهی خود
شرمسارند
از اینجا معلوم میشود
که
حکومتها
آشکارا اعلام میکنند:
«با توسل به نیروی نظامی
جز برای دفاع از خود مخالفاند.»
حکومتها
به جای اینکه سعی کنند با گفتن دروغهای علنی و رسمی،
که
اغلب از خود جنگ تهوعآورترند،
برای خود عذر بتراشند،
باید
همچون پولاد سخت
روی نظریه ماکیاولی
پافشاری کنند.
جان کلام این نظریه
را
میتوان اینطور بیان کرد:
درحالیکه قطعاً میان یک فرد و فرد دیگر
و
تا جایی که به قانونی و اخلاقی بودن روابطشان مربوط میشود،
اصل «آنچه بر خود نمیپسندی بر دیگران نیز مپسند»
مصداق دارد،
در مورد ملتها و در سیاست
عکس این اصل
اقتضا میکند:
«آنچه بر خود نمیپسندی بر دیگران بپسند».
اگر نمیخواهی یوغ بیگانه بر گردنت بیفتد،
پیشدستی کن
و
همسایه
را
به
زیر یوغ
بکش.
یعنی همینکه ضعفش به تو فرصت داد.
چون اگر اجازه دهی فرصت سپری شود،
ضعف تو
روزی به اردوگاه دشمن میرسد
و
خود را به او عرضه میکند.
آنگاه دشمنت تو را به یوغ خود میکشد
و
قصور تو
در
غنیمت شمردن فرصت،
تاوانی دارد
که
آن را نه نسل تقصیرکار بلکه نسل آینده میپردازد.
این اصل ماکیاولیایی
همواره ردای برازندهتری برای شهوت دزدی است
تا
دروغهای بسیار واضح در نطق رئیس دولت.
چون این دروغها یادآور داستان معروف خرگوشی است
که
به
سگ
حمله میکند.
هر دولتی نهایتاً به همسایگان خود به چشم عدهای دزد نگاه میکند،
دزدانی که بهمحض دست دادن فرصت به جان او میافتند.
پایان
ولتر
(۱۶۹۴ ـ ۱۷۷۸)
از
متنفذترین مؤلفین روشنگری فرانسه
در
فرانسه،
قرن هجدهم
را
«قرن ولتر»
می نامند.
از
منتقدین سرسخت استبداد، حاکمیت فئودالی و انحصار جهان بینانه کلیسای کاتولیک.
از
تدارک بینندگان معنوی برجسته انقلاب فرانسه
حربه او در دفاع از اندیشه های خویش عبارت بود
از
استیل بیان عامه فهم، طنز و طعنه و ریشخند
ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی
هدف از جنگ صرفاً دزدی است.
اینکه کسانی که سرگرم جنگاند
از
کردهی خود
شرمسارند
از اینجا معلوم میشود
که
حکومتها
آشکارا اعلام میکنند:
«با توسل به نیروی نظامی
جز برای دفاع از خود مخالفاند.»
حکومتها
به جای اینکه سعی کنند با گفتن دروغهای علنی و رسمی،
که
اغلب از خود جنگ تهوعآورترند،
برای خود عذر بتراشند،
باید
همچون پولاد سخت
روی نظریه ماکیاولی
پافشاری کنند.
جان کلام این نظریه
را
میتوان اینطور بیان کرد:
درحالیکه قطعاً میان یک فرد و فرد دیگر
و
تا جایی که به قانونی و اخلاقی بودن روابطشان مربوط میشود،
اصل «آنچه بر خود نمیپسندی بر دیگران نیز مپسند»
مصداق دارد،
در مورد ملتها و در سیاست
عکس این اصل
اقتضا میکند:
«آنچه بر خود نمیپسندی بر دیگران بپسند».
اگر نمیخواهی یوغ بیگانه بر گردنت بیفتد،
پیشدستی کن
و
همسایه
را
به
زیر یوغ
بکش.
یعنی همینکه ضعفش به تو فرصت داد.
چون اگر اجازه دهی فرصت سپری شود،
ضعف تو
روزی به اردوگاه دشمن میرسد
و
خود را به او عرضه میکند.
آنگاه دشمنت تو را به یوغ خود میکشد
و
قصور تو
در
غنیمت شمردن فرصت،
تاوانی دارد
که
آن را نه نسل تقصیرکار بلکه نسل آینده میپردازد.
این اصل ماکیاولیایی
همواره ردای برازندهتری برای شهوت دزدی است
تا
دروغهای بسیار واضح در نطق رئیس دولت.
چون این دروغها یادآور داستان معروف خرگوشی است
که
به
سگ
حمله میکند.
هر دولتی نهایتاً به همسایگان خود به چشم عدهای دزد نگاه میکند،
دزدانی که بهمحض دست دادن فرصت به جان او میافتند.
پایان
ویرایش:
پاسخحذفسیری در سخنی از آرتور شوپنهاور