۱۳۹۸ بهمن ۲, چهارشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۳۳)


جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
ایراد این ادعا چیست؟

دردناک ترین بخش فرار مغزها
قدرت گرفتن بی مغزها ست.
 
عرفان مکتبی خردستیز و ضد عقلی و کثیف و تهوع انگیز است.

۱
همه مذاهب
عرفان خاص خود را دارند.

۲
بدون عرفان نمی توان خرافات مذهبی را اثبات کرد
و
خریت را بر تخت نشاند.

۳
عرفان
در قرون وسطی
نخست
ضد فئودالی و ضد مذهبی بوده
و به همین دلیل ایده ئولوگ های فئودالیسم
مثلا سعدی و بعد حافظ
به عرفان تاخته اند.

۴
عرفان اکنون
توسط طبقه حاکمه امپریالیستی
و
لاشخورهای متنوع از اوشو تا سروش
وسیعا تبلیغ می شود

۵
حتی
هالی وود
فیلمی برای مولانا ساخته است
 
آنتونیو گرامشی

خرد کل اندیش را از آن خود کنید،
برای اینکه ما به خرد شما نیاز مبرم داریم

اکتیو باشید
برای اینکه ما به اکتیویته شما نیاز مبرم داریم

در تشکیلات خود متشکل شوید،
برای اینکه ما به کل توان شما نیاز مبرم داریم
 
اگر می خواهید ملتی را کنترل کنید
به انها خدایی برای پرستش بدهید
حریف

۱
خدا چیست؟

۲
خدا
که
تازگی ندارد تا برای کنترل ملتی
اختراع شود و به ملت داده شود.

۳
خدا
که
همیشه
روحی و غیرمادی
و انتزاعی
و
آسمانی نبوده است
تا رسولی را مبعوث کند (اسلام) و یا در جسمی فرو رود (پسر خدا) (مسیحیت)

۴
خدا
صدها هزار سال قبل
حتی در جوامع بی نیاز از کنترل وعاری از سلطه و ستم
وجود داشته است.

۵
بشر فقط با نان زنده نیست
بشر به جان (اندبشه، روح، باور) هم به همان سان نیاز دارد.

۶
دیالک تیک نان و جان
دیالک تیک ماده و روح
دیالک تیک وجود و شعور
را
نمی توان حتی با بمب اتم و با اشعه لی زر از هم گسست و با نان خالی و یا با جان خالی زیست.

۷
فردوسی
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد

خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای

خداوند کیوان و گردان سپهر
فروزنده ماه و ناهید و مهر

۸
ما با سه نوع خدا در طول تاریخ
سر و کار داشته ایم:

الف
طبیعتخدا
بشریت در دوره ای از تاریخ
(در دروه ای از توسعه و رشد جامعه بشری)
عناصر معینی از طبیعت
را
بانی و باعث و مسبب هستی شناخته و پرستیده است.
مهر پرستی
(میترائیسم)
مادرپرستی
پدرپرستی
(پرستش آلات تناسلی)
خداوندان اساطیری ساکن در کوهسار اولمپ
مظاهر انسان واره عناصر طبیعی بوده اند:
زئوس خدای آذرخش
یکی دیگر خدای عشق
...

مراجعه کنید
به
وحدت و مبارزه خدایان سه گانه
 
ب
طبقه حاکمه ـ خدا
 
بشریت پس از فروپاشی جامعه کمونیستی اولیه
و
تشکیل طبقات اجتماعی ارباب و برده
طبیعتخدا
را
با
طبقه حاکمه ـ خدا
جایگزین می سازد:
فراعنه
شاهان
اصنام
به
مقام خدا
ارتقا داده می شوند.
بشر در این مرحله توسعه
هنوز قادر به تفکر انتزاعی نیست.
با
توسعه تفکر بشری
طبقه حاکمه ـ خدا
با
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی اعضای طبقه حاکمه
مسیح
الله
جایگزین می شود
که
لامکان و لازمان و روحی و نامرئی
است.
 
الله
قبلا
بتی در کنجی از بتکده کعبه بود
که
توسط حضرت محمد
جامه انتزاعی در برمی کند
و
به
آسمان برده می شود.
 
الله
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی اعضای طبقات حاکمه
(اشرافیت برده دار و روحانی (آل عبا) و فئودال و روحانی و بورژوازی)
است:
الله
تصویری فکری (روحی) و مجرد (انتزاعی)
از
اعضای طبقات حاکمه مادی و مشخص
است.

اگر به آیات قرآن دقت کنیم
الله
همه صفات خوب و بد لاشخورهای قلدر و قدر قدرت از چنگیز خونریز تا تیمور لنگ و خلفا و خوانین و سلاطین و فقها و غیره
را
دارد:
رحمان و رحیم
است.
جانی و جانان
است
صدیق و کذاب
است
خردمند و خر و خردستیز
است:
به
سلامی گردن می زند
و
به
دشنامی
خلعت می بخشد.
(سعدی)
 
ت
خدای سوم
توده ـ خدا
ست.
 
سیاوش کسرایی
خدای خاک
می نامد
و
فروغ فرخزاد
به
نمایندگی از سوی توده
خود
خدا
می شود
و
دموکراسی
یعنی
توده فرمایی
برقرار می شود.
 
لنین
 
آزادی در جوامع سرمایه داری
بسان آزادی در جماهیر یونان قدیم
تقریبا
آزادی برده داران است و بس.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر