ویلیام لورنس براگ
(۱۸۹۰ ـ ۱۹۷۱)
فیزیک دان
سر
ویلیام لورنس براگ
فیزیکدان انگلیسی
به
همراه پدرش ویلیام هنری
براگ
در
سال ۱۹۱۵
مفتخر به دریافت جایزه فیزیک نوبل گردید.
آندو
این
جایزه
را
به
خاطر تحلیل ساختار بلوری توسط پراش پرتوهای ایکس
دریافت کردند.
ویکیپدیا
تحلیلی
از
شین میم شین
خر مقدس
یهودیان مذهبی در حال انجام مراسم مذهبی رستگاری!
ویلیام براگ
اهمیت علم بیش از آنکه در کشف حقایق تازه باشد،
در
کشف
شیوههای تازهی اندیشیدن
است.
سؤال این بود
که
چرا
علوم از هر نوع
نمی توانند
جایگزین مذاهب شوند
و
یا
الترناتیوی
(بدیلی)
برای راه حل های مذهبی
عرضه دارند.
برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش
باید پرسید:
تفاوت موضوعی علوم و مذاهب
چیست؟
۱
تفاوت موضوعی علوم و مذهب
موضوع هر علم
جزئی از واقعیت عینی
است.
مثال:
موضوع شیمی
اتم
است.
موضوع فیزیک
مولکول
است.
موضوع بیولوژی (زیست شناسی)
سلول
است.
موضوع ادیان
اما
کل هستی
است.
اکنون
این سؤال مطرح می شود
که
مذاهب
را
با
چه چیزی می توان جایگزین ساخت؟
۲
جایگزین مذهب
جایگزین مذهب
الترناتیو و یا بدیل و یا جایگزین برای مذاهب
فقط
می تواند
فلسفه علمی
(فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی، ماتریالیسم دیالک تیکی ـ ماتریالیستی، تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی)
باشد.
فلسفه
خرد کل اندیش
است.
موضوع فلسفه
هم
کل هستی
و
یا
کلیه فرم های حرکتی ماده
(طبیعت، جامعه، تفکر)
است.
مفاهیم فلسفی
عام ترین و کلی ترین مفاهیم و مقولات اند.
اکنون
این سؤال مطرح می شود
که
قبل از مذاهب چه بوده است
که
مذاهب
جایگزین آن شده اند؟
۳
سیر توسعه فکری در تاریخ جامعه بشری
قبل از تشکیل مذاهب (تئولوژی)
میتولوژی
(علم الاساطیر)
وجود داشته است.
موضوع میتولوژی نیز کل هستی بوده است.
بنابرین
می توان گفت
که
بشریت
از
نردبام توسعه فکری زیر بالا رفته است:
میتولوژی
(علم الاساطیر)
تئولوژی
(ادیان، مذاهب)
فیلوسوفی
(فلسفه، حکمت)
۴
خلاصه کردن میتولوژی و مذاهب
در
خرافات
ساده لوحانه
است.
علمای ریاضی و فیزیک و شیمی و بیولوژی و روانشناسی و غیره
هرگز
نمی توانند
جای میتولوژی و تئولوژی و فیلوسوفی
را
بگیرند.
علوم منفرد
ساز و برگ معرفتی لازم
را
برای توضیح مثلا خدا، روح، شعور، وجود، حیات، حرکت، توسعه و غیره
در
اختیار
ندارند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر