۱۳۹۸ دی ۲۱, شنبه

سیری در شعری از ناصر اجتهادی (۱)

 
تحلیلی
از
شین میم شین

مو. آرمانی
 
در سال ۱۳۵۹
شعری بین مردم دست به دست می شد
به
نام «بس که این ملت خر است»
در آن زمان معلوم نشد که شاعر کیست
ولی
الان
می‌دانیم که کار شاعر طنزپرداز معروف و با استعداد زنده یاد ناصر اجتهادی
(از نویسندگان مجله فکاهی توفیق)
بوده است!
جالب اینجاست که بعد از اینهمه سال
هنوز
هم
این شعر تازگی خود
را حفظ کرده است:

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است
بس که این ملت خر است

حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است
بس که این ملت خر است

مغزها له شد به زیر سُم ملایان قم
وای در عصر اتم
صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است!!
بس که این ملت خر است

هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند
جان ما را سوختند
حرف حق این روزها گویی گناه منکر است!!
بس که این ملت خر است

مملکت افسوس برگشته به صدها سال پیش
حرف عمامه است و ریش
گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است!!
بس که این ملت خر است

خاک شهر قم
گمان داری
بشر می‌پرورد
تخم خر می‌پرورد!!
زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است
بس که این ملت خر است

ما که می‌دانیم حال شیخ ها در حجره‌ ها
وای بر احوال ما
کز تف همدرس ها ماتحت شان دائم تَر است
بس که این ملت خر است

شیخ ریقوئی که دائم بود دنبال لواط
در پی فور و بساط
با فلانِ پاره‌ اش، امروز یک شیر نر است
بس که این ملت خر است

وانکه خیک گنده‌ اش پر بود دائم از عرق
چونکه برگشته ورق
پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است
بس که این ملت خر است

معده‌ی هر شیخ چون پر می‌شود از مال مفت
می‌شود گردن کلفت
چشم ها انگار کور و گوش ها گویی کر است
بس که این ملت خر است

مملکت نابود شد با نقشه بیگانگان
های ای دیوانگان
ریده بر این مملکت این شیخ پشمالوی خوک
با گروهی کله پوک
هر یکی از دیگری ابله‌تر و جا کش‌تر است
بس که این ملت خر است

می‌درَد دیوانه‌وار این مردم بیچاره را
های خرهای خدا
کشتن این خرس مردم‌ خوار حج اکبر است
بس که این ملت خر است

خویش را خوانده امام و مسلمین را امتش
چیست؟
دانی علتش؟
زانکه چون خر ملتی زین مفت‌خور فرمانبر است
بس که این ملت خر است

ای خوش آن روزی که بینم جمله را بالای دار
بر درختان چنار
در چنان روزی وطن از هر بهشتی خوش‌تر است
بس که این ملت خر است.

پایان

با
پوزش از
ملت
و
خر
خادم دیرین بشریت
 
ادامه دارد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر