پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
ماتریالیسم تاریخی
ادامه
پ
۱
· ثالثا سمتگیری ماتریالیسم تاریخی این است که هر
کار سوسیولوژیکی را به معنی هیئت بخشی تاریخی و جامعه ای در راستای مبارزه طبقاتی
طبقه کارگر و در راستای تحول سوسیالیستی و کمونیستی جامعه، یعنی بر بنیان علمی
بررسی می کند که در خدمت این اهداف است.
۲
· ماتریالیسم تاریخی به تنویر (روشنگری) مسئله
واقعیت جامعه ای مبادرت می ورزد که باید آغازگاه (نقطه آغازین حرکت) همه انواع
جامعه شناسی باشد.
۳
· چون ماتریالیسم تاریخی تعریف نسبتا دقیق واقعیت
عینی را (تعریف عرصه معینی از واقعیت عینی را) پیش شرط قرار می دهد که مستقل از
تصورات، نظرات و غیره سوبژکتیو وجود دارد.
۴
·
جامعه
شناسی اما ـ بر خلاف علوم طبیعی (علم الاشیاء) ـ همواره با پدیده ها و پیوندهایی
سر و کار دارد که در عمل انسانی واقعیت می یابند.
· یعنی مستقل از انسان ها و شعور (روح) انسان ها
وجود ندارند.
۵
· اجرای پیگیر ماتریالیسم تاریخی برای نخستین بار
در تاریخ تفکر اجتماعی ـ فلسفی و سوسیولوژیکی و همچنین در این عرصه سوسیولوژیکی از
واقعیت عینی پرده برداشت که ساختار و دینامیکش مستقل از تصورات، آرزوها و میل و
هوس سوبژکتیو انسان ها ست.
۶
·
آغازگاه (نقطه آغازین) هر مسئله گزاری سوسیولوژیکی (هر طرح
سوسیولوژیکی مسئله) از دید ماتریالیستی
ـ تاریخی باید انسان های عمل کننده باشند.
·
افراد
واقعی باشند.
·
افراد
مؤثر در تاریخ و جامعه باشند.
·
این
مؤثریت اما همواره تحت مناسبات جامعه ای معینی صورت می گیرد.
·
مناسبات
معینی که در درون آنها، انسان ها به لحاظ اجتماعی به صورت گروه ها، اقشار و طبقات
اجتماعی عضوبندی می شوند.
·
مراجعه کنید به اقشار اجتماعی، طبقات اجتماعی در دایرة
المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی
۷
·
این
مؤثریت انسان ها هم به نوبه خود شرایط و مناسبات فوق الذکر را تحت تأثیر قرار می
دهد.
· (دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت، دیالک تیک وجود
جامعه ای و شعور جامعه ای. مترجم)
۸
· به مدد ماتریالیسم تاریخی هر عرصه واقعیت عینی
مورد بررسی قرار می گیرد.
الف
·
هر عرصه
واقعیت عینی که اولا مبتنی بر حیات بیولوژیکی، فیزیولوژیکی و غیره انسانی است.
·
مبتنی بر
داده های طبیعی انسان است.
·
مبتنی بر
محیط زیست انسان است.
· اما اصولا از آن پا فراتر می نهد.
ب
·
ثانیا هر
عرصه واقعیت عینی که کردوکار انسانی، یعنی ماهیتا شعور (روح) و اراده انسانی در آن
نفوذ می کند.
· هر عرصه واقعیت عینی که در اثر کردوکار انسانی،
یعنی تحت تأثیر شعور (روح) و اراده انسانی پدید می آید و توسعه می یابد.
پ
·
ثالثا هر
عرصه واقعیت عینی، یعنی هر عرصه مادی واقعیت به معنی بنیان فلسفه.
۹
· یکی از خدمات به لحاظ سوسیولوژیکی بنیادی و
تعیین کننده ی ماتریالیسم تاریخی عبارت از این است که ماتریالیسم تاریخی این عرصه
واقعیت عینی را مطرح می سازد، تعریف دقیقی از آن ارائه می دهد و تئوری پیوندهای
ساختاری عام آن را و دینامیک آن عرصه را عرضه می دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر