۱۳۹۶ خرداد ۲۰, شنبه

فلسفه (۶) (بخش آخر)

فریدریش انگلس
 
پروفسور دکتر مانفرد بور
 پروفسور دکتر  ماتهویس کلاین 

برگردان
شین میم شین

ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی
ادامه
 

۲۶
·      موضوع فلسفه را می توان بر مبنای این رابطه متقابل با علوم منفرد تعیین کرد:

الف
·      بررسی قانونمندی های منفرد زیرعرصه های خاص واقعیت عینی، نه وظیفه فلسفه، بلکه وظیفه علوم منفرد است.

ب
·      پژوهش قوانین عام، که در کلیه عرصه ها حاکمند، اما وظیفه فلسفه است  و لذا می توان گفت:
·      موضوع فلسفه عبارت است از قوانین حرکت و قوانین ساختار عام  طبیعت، جامعه و تفکر (شناخت)

۲۷
·      فلسفه بر این شالوده، جهان بینی علمی مستدلی را بنا می کند، که موضوعاتش به شرح زیر اند:

الف
·      انسان در کلیه مناسباتش با انسان های دیگر

ب
·      انسان در کلیه مناسباتش با طبیعت

پ
·      انسان در کلیه مناسباتش با جامعه

ت
·      انسان در کلیه مناسباتش با خویشتن خویش.

۲۸
·      فلسفه ـ تحت این شرایط ـ عبارت است از علم کل جهان، علمی که بطور علمی استدلال شده و  بطور سیستماتیک تکوین یافته است.

۲۹
·      فلسفه عبارت است از علم نفوذ عملی و تغییر بوسیله انسان.
·      علمی که بر پایه مجموعه دانش و تجارب عملی بشریت تشکیل یافته است.

۳۰
·      فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی، بمثابه حافظ میراث کلیه فلسفه های مترقی پیشین ـ قبل از همه ـ فلسفه تحول انقلابی جهان است.
·      تحول انقلابی جهان در راستای منافع طبقه کارگر و سوسیالیسم است.

۳۱
·      فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی ابزار نظری، ایدئولوژیکی، جهان بینانه و متدئولوژیکی طبقه کارگر است.

۳۲
·      هدف اصلی سوسیالیسم عبارت است از توسعه انسان سوسیالیستی و جامعه سوسیالیستی.

۳۳
·      از این رو موضوع فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی در وهله اول انسان است، انسان در رابطه اش با طبیعت و جامعه و انسان، بمثابه فرد.

·      مراجعه کنید به ماتریالیسم دیالک تیکی، ماتریالیسم تاریخی، مارکسیسم ـ لنینیسم، جهان بینی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر