۱۳۹۶ خرداد ۳۰, سه‌شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوایی واپسین (563)


 
پروفسور دکتر هلموت لانگه
استاد دانشگاه برمن (آلمان)

فصل ۲۲
 فنفلسفه 
(تکنیکفلسفه)


برگردان
شین میم شین

پیشکش
به


عبد الصمد کامبخش
چشم و چراغ توده

بخش اول
فنفلسفه به مثابه رشته علمی فرعی (حاشیه ای)
ادامه

۲۵

·      از سوی دیگر، علمای علوم اجتماعی و نمایندگان دیگر رشته های غیرفنی مجبور می شوند که فهم نسبتا بی تمایز خود راجع به فن و توسعه فنی را وسعت بخشند.
·      اثر هر دو (اگر هم نه در موضوع اصلی)، اما در توسعه اخیر فنفلسفه ته نشین می شوند.

۲۶

·      فنفلسفه در مقایسه با دیگر رشته های علمی، بلحاظ محتوا تاکنون رشته علمی فرعی و حاشیه ای کمتر توسعه یافته و بلحاظ نهادی، به طرز ضعیفی همپیوند گشته ای را تشکیل می دهد.
·      اشتروکر از «مجموعه ـ مقالات ـ فنفلسفه» سخن می گوید.
·      (اشتروکر، «فنفلسفه»، ص ۲۹۸ )

۲۷

·      در رابطه با مسائل فنفلسفی تا همین امروز هنوز ارگان انتشاراتی خاصی وجود ندارد.
·      در رابطه با عرصه مهندسی مراجعه کنید به آثار زیر:
·      «فن و علم»، مجله ماهانه انجمن مهندسین آلمان، جلد ۱، ۱۹۰۸، سالنامه ۳۷ (۱۹۴۴)
·      «فن و فرهنگ»، مجله ماهانه انجمن مهندسین آلمان، ۱۹۱۰، سالنامه ۳۲ (۱۹۴۱)
·      «فن به پیش»، انجمن فنی آلمان، ۱۹۲۲
·      ۱۹۳۴ ـ ۱۹۴۴، «فن آلمانی. مجله فنی ـ سیاسی»، تودت
·      بعد از ۱۹۴۵، «هومانیسم و فن»، انجمن دوستداران دانشگاه فنی، برلین ۱۹۷۶)

۲۸

·      مجموعه آثار مربوط به فنفلسفه به همین دلیل از مقالات منفرد هرازگاهی تشکیل می یابد که در مجلات (ارگان های) متفاوت منتشر شده اند.
·      انتشار آثار فنفلسفی در مجلات رشته فلسفه استثناء است و نه قاعده.
·      انجمن مهندسین آلمان، پیگیرتر از همه به مسائل فنفلسفی پرداخته است.
·      بویژه در سال های پس از جنگ جهانی دوم در گروه اصلی موسوم به «انسان و فن»
·      (توچل، «مبارزه طلبی فن. شرایط و اثرات اجتماعی توسعه فنی» ۱۹۶۷)

۲۹

·      پیش شرط مادی تشکیل فنفلسفه مستقل و بطور سیستماتیک شکوفاگشته، عبارت است از رونق نسبتا زنده و پیگیر خود فن و گسترش چشمگیر تآثیرات اجتماعی این روند.
·      این پیش شرط بسته به این است که بهره وری از سرمایه چگونه به شیوه تولید اجتماعا تعیین کننده بدل می شود و روند تغلیظ و تمرکز سرمایه، چگونه به روند بازتولید اقتصادی و حیات اجتماعی در کلیت آن هر چه قوی تر خطوط مونوپولکاپیتالیستی (انحصاری ـ سرمایه داری) اعطا می کند.
·      به عبارت کوتاه، بسته به فراتر روی عصر بورژوایی به پله توسعه امپریالیستی است.

۳۰

·      ارنست کاپ در سال ۱۸۷۷ با اثری تحت عنوان «مقدمات فنفلسفه» جسارت آن را داشته که واژه های «فن» و «فلسفه» را با هم ترکیب کند.»
·      (ارنست کاپ، «راجع به تاریخ پیدایش فرهنگ از نقطه نظرات نوین»، ۱۸۷۷)

۳۱

·      انجمن مهندسین آلمان، در سال ۱۹۷۸، به قدردانی از ارنست کاپ، اثر او را مجددا به چاپ رساند.
·      ولگاست و بانزه در اثر خود تحت عنوان «فن و فلسفه. راجع به تاریخ و نقد شرایط و فونکسیون های فنفلسه بورژوایی»، ۱۹۷۹، ص ۲۶۸، در تذکر ۲۳، به مؤلفین زیر در  فنفلسفه اشاره کرده اند:
·      باوئر
·      نوار
·      کامارش.
·      انگلمایر، «فنفلسفه»، رشته پژوهشی نوین
·      جزوه، دفتر شماره ۵۶۴ (۱۸۹۹ ـ ۱۹۰۰)، اینجا دفتر شماره ۵۶۵، ص ۷۰۷)

۳۲

·      از اواخر قرن ۱۹ تعداد اشارات به فنفلسفه افزایش یافت.
·      این اشارات اما ناپیگیر ماندند.
·      تنها در فاصله زمانی میان نقطه عطف قرن و جنگ جهانی اول می توان از بحث های فنفلسفی سخن گفت.

·      در این دوره، علاوه بر انتشار مطالب روزافزون، مقالات هرازگاهی، اثار مونوگرافیکی نیز منتشر می شوند.

·      (مونوگرافی به کتابی اطلاق می شود که مختص به توضیح همه جانبه و کامل موضوع معینی باشد. مترجم)  

۳۳
·      انتشارات مهم به شرح زیر بوده اند:
·      وندت، «فن به مثابه قدرت فرهنگی در روابط اجتماعی و روحی» ۱۹۰۶
·      فون مایر، «فن و فرهنگ. افکاری راجع به دولتی سازی انسان»، ۱۹۰۶
·      چیمر، «فلسفه و فن»، تحت عنوان «راجع به معنای فن و نقد بی معنایی فن»، ۱۹۱۴)

۳۴

·      رفته رفته، مؤلفین از همدیگر نقل قول می آورند و اولین فنفلسفه ـ آگاهی به مثابه «جریان پژوهشی» مستقل شکل می گیرد.
·      (انگلمایر، ۱۸۹۹)

۳۵

·      البته ارزیابی سطح توسعه  کنونی این جریان، توأم با شک و تردید است:
·      «هنوز نمی توان از چنین فلسفه ای دم زد.»
·      (انگلمایر، «فنفلسفه. جریان پژوهشی جدید»، جزوه دفتر شماره ۵۶۴ ، ص ۶۸۹)

۳۶

·      تبیین تاریخی وسیعا تفسیر شده، از سال های ۲۰ قرن شروع می شود.
·      چیمر در «جهان بینی و فن» از اثر انگلهاردت تحت عنوان «جمعبندی سیستماتیکی و انتقادی از همه آثار مربوط به فنفلسفه تا ان زمان» نام می برد.
·      «کتاب درسی مختصر این فنفلسفه»
·      چیمر، «فنفلسفه آلمانی»، همانجا، ص ۹۸)

۳۷

·      هیچکدام از این آثار دلالت بر کامل بودن فنفلسفه ندارند.
·      بخش اعظم آثار فنفلسفی که بطور پراکنده منتشر شده اند از سویی و همپیوندی رشته ای ضعیف آنها از سوی دیگر نیز دلالت بر ناکامل بودن فنفلسفه دارند.

۳۸

·      در رابطه با توسعه فنفلسفه به سه مرحله اصلی زیر می توان اشاره کرد: 

الف
مرحله اول

·      سلطه مسئله گزاری های کم و بیش ماقبل علمی، سطحی (غیرعلمی) ـ فرهنگی ـ فلسفی تا اوایل سال های ۲۰ 

ب
مرحله دوم

·      مسئله گزاری های آنتروپولوژیکی رنگ آمیزی شده به فرهنگتئوری 

پ
مرحله سوم

·      مرحله سوم از اوایل سال های ۶۰ شروع می شود که متمایل به سوسیولوژیزاسیون (جامعه شناسی) مسئله گزاری های فنفلسفی است.

۳۹

·      فنفلسفه را نمی توان به کلیشه وحدتمندی تقلیل داد.
·      (ف. کاپ، «فنفلسفه تحلیلی»، ص ۱۰)

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر