۱۳۹۶ تیر ۸, پنجشنبه

حقوقفلسفه (۴)


 پروفسور دکتر ویلهلم رایموند بایر
برگردان
شین میم شین


 II
دوئالیسم در حقوقفلسفه بورژوائی

۱
·      ایدئولوگ های بورژوائی ـ امروزه ـ می کوشند تا افکار حقوقفلسفه  مدرن را به حساب فلاسفه یونان بگذارند.

۲
·      افلاطون و ارسطو برای حضرات منابع نقل قول مهمی شده اند.

۳
·      اما در این میان، کسی اعتنائی به این حقیقت امر ندارد، که ساختار نظام پولیس (دولتشهر) یونان هرگز نمی تواند با پدیده «دولت» ـ حتی با پدیده «دولت شهری» عصر حاضر ـ   مورد مقایسه قرار گیرد.

۴
·      تاریخچه حقوقفلسفه ـ در واقع ـ با آگوستین آغاز می شود.

۵
·      آگوستین بمثابه «پدر کلیسا» در توسعه تعلیمات «قانون ابدی» سیسرو، «قانون طبیعی» را به مثابه نظام تنظیم یافته، بطرزی دوئالیستی، در مقابل آن قرار داد.

۶
·      این دوئالیسم با دو شقه کردن مفهوم دولت به «دولت الهی» (آسمانی) و «دولت دنیوی» (زمینی) انطباق داشت.

۷
·      خون دوئالیسم کماکان در رگ های حقوقفلسفه ایدئالیستی جاری است و مشخصه مهمی برای آن محسوب می شود.

۸
·      در فلسفه کانت و در تأکید اشتاملر، دوئالیسم به صورت جدا کردن مفهوم حقوق از ایده حقوق نمودار می گردد.

۹
·      تلاش هگل در پاراگراف اول حقوقفلسفه خویش در جهت سه شقه کردن طرح به ایده حقوق، مفهوم حقوق، تحقق مفهوم حقوق، یعنی پراتیک، در پیشرفت تفکر خود هگل ناکام ماند.
·      برای اینکه هگل جنبه پراتیک را فقط بلحاظ ایده ای (فکری) در سیستم خود جاسازی کرده بود و بلحاظ عملی نادیده گرفته بود.

۱۰
·      انتظار تغییر مناسبات حقوقی که اساسا مناسبات مالکیت اند، برآورده نشد، نمی توانست هم برآورده شود.

۱۱
·      امروزه ضمن وفاداری به دوئالیسم یاد شده ـ قبل از همه ـ رابطه متقابل دولت و حقوق به موضوع کلیدی بدل شده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر