۱۳۹۶ خرداد ۲۳, سه‌شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (556)

 
 
اینتن سیون
 
پروفسور دکتر فریدریش تومبرگ  
(۱۹۳۲)  
  
فصل یازدهم 
اتیک 
(اخلاق)  
برگردان
 شین میم شین
    
پیشکش  
به  
خاطره خروشان

 
سرهنگ سیامک

بخش پنجم
رستاوراسیون اپریوریسم اتیکی
(احیای ماوراء التجربه اخلاقی)


قسمت دوم
فنومنولوژی و اتیک ارزشی مادی


۱
 ایمانوئل کانت 
(۱۷۲۴ ـ ۱۸۰۴)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (انتقاد از عقل عملی)
استه تیک (انتقاد از قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ

·      اگر قرار بود در کاپیتالیسم قرن ۱۹ هنوز ارزشی اعتبار داشته باشد که در راستای منافع طبقه حاکمه باشد، آن را دیگر کسی نمی توانست در عامیت کانتی فرمولبندی کند.

۲
·      فرمالیسم کانت تا زمانی کفایت می کرد که نسبت به منافع مشخص به طرز مبهم پرده پوشی شده، توافق نظر مسکوت وجود داشته باشد. 

۳
·      در شرایط زوال ارزش ها (که کفن و دفن شان به طرز مسکوت توسط شورشیان خود بورژوازی طلب می شد)، می بایستی توافق طبقاتی بر موضوع اخلاقی برقرار شود که از نو تشکیل می شود.
·      می بایستی عامیت هنجارها با تعین تفسیرشان آشکارا در پیوند باشد.

۴
·      از آنجا که این امر بطور اوتوماتیک (خود به خودی، خودپو) صورت نمی گیرد، تفکر اتیکی می بایستی نسبت به پدیده های ایده ئولوژیکی برخورد دو پهلو داشته باشد. 

۵
 
 ادموند هاسرل 
(۱۸۵۹ ـ ۱۹۳۸)
فیلسوف و ریاضی دان اطریشی
از مؤسسین فنومنولوژی
او فلسفه را از پرداختن به مسائل جهانی نهی می کرد.
فلسفه می بایستی به تحلیل پدیده ها قناعت کند.
او مخالف پسیکولوژیسم هم بود که قانون منطق را مبتنی بر روندهای روانی می دانست و به انکار اصولی عینیت می پرداخت.
جریانات زیر تحت تأثیر هاسرل بوده اند:
اگزیستانسیالیسم پونتی، سارتر و هایدگر
تئوری انتقادی تئودور آدورنو
جامعه شناسی آلفرد شولتسه
آثار او بر 40 هزار صفحه بالغ می شوند:
در باره عدد
فلسفه حساب
فلسفه بمثابه علم سختگیر
ایده هائی راجع به فنومنولوژی و فلسفه فنومنولوژیستی

·      حل این مسئله در فنومنولوژی ادموند هاسرل عرضه شد که تفکر را به مثابه پدیده همیشه سمت مندی (جهت داری) می فهمد.
·      به مثابه پدیده ای که همیشه در اشیاء (موضوعات) وجود دارد. 
·      آن سان که در فنومنالیته ی چیز های برونی، خود این چیزها و وقوف به آنها یکی می شوند و از آنها در حذف حتی المقدور برونیت (برونیتی که اصلا وجود نداشت و به مثابه اعتبار تعیین کننده تلقی می شد)، به عنوان ماهیت شان جا زده می شد.
·      نه از رفتن استقرایی از اپریوری عام تعیین شده به منفردیت مشخص، بلکه تقلیل خود چیزهایی که وجود داشتند، از شناخت دقیق شان به اپریوری ذاتی شان.

۶

فرانتس برنتانو
(۱۸۳۸ ـ ۱۹۱۷)

·      حتی فرانتس برنتانو در این زمینه بر هنجار های اتیکی عام حمله می برد.
·      برنتانو این هنجارهای اتیکی عام را بی محتوا و غیر قابل عملی شدن می نامد و بررسی ارزش های اتیکی را از اکت (عمل) اینتن سیونال (عمل مبتنی بر تفکر سمت مند و جهتدار) می جوید.
·      برنتانو، سوبژکتیو را در اوبژکتیو می جوید و فکر می کند که اوبژکتیو را در سوبژکتیو یافته است:
·      وقتی ما چیز ها را خوب و یا بد می نامیم، منظور مان این است که هر کس که چیزی را دوست بدارد و از چیز دیگری بدش بیاید، درست رفتار می کند.
·      این بدان معنی است که ما این مفاهیم را (مفاهیم خوب و بد را) از ادراک درونی مان داریم.
·      چون فقط در ادراک درونی است که ما خود را عاشق و متنفر محسوب می داریم.

۷
·      اکنون اما هم در رابطه با نظر برنتانو و هم در رابطه با نظر هاسرل، معلوم می شود که خیر (خوبی) نه ربطی به اکت ارادی فرد خیرخواه دارد و نه حتی ربطی به نیت فردی دارد که صاحب این اراده است.
·      خیر (خوبی) فقط «محتوای ایدئال» فردی را نمودار می سازد، که کیفیت «خیر» (خوب) را نسبت به سوبژکت ارادی دیگر حفظ کرده است.

·      چگونه؟
·      از طریق اندیشیدن دقیق به همین محتوا. 

۸

ماکس شلر
(۱۸۷۴ ـ ۱۹۲۸)

·      ماکس شلر می تواند در انطباق با آن، ضمن تقبل فنومنولوژی هاسرل بگوید:
·      اتیک (اخلاق)، ربطی به مسئله ارزیابی های اجتماعی خوب و بد (خیر و شر) ندارد.
·      اتیک (اخلاق)، به خود ماده ارزشی «خوب» و «بد» مربوط می شود.

۹
·      ماکس شلر با حرکت از این اندیشه، «اتیک ارزشی مادی» صریح و روشنی را بر ضد فرمالیسم کانت سرهم بندی می کند.
·      (ماکس شلر، «فرمالیسم در اتیک و اتیک ارزشی مادی»، جلد ۲، ۱۹۱۳ ـ ۱۹۱۶)

۱۰
·      ماکس شلر میان ارزش های مادی و ارزش های عرفی (اخلاقی) تفاوت قایل می شد:

الف
·      به نظر ماکس شلر، هر فرد در تمایلاتش بطور بی واسطه چشم به ارزش های مادی دارد.
·      میان ارزش های مادی از هوا و غذا  تا تندرستی و حوایج روحی و هنری، اما رابطه سلسله مراتبی برقرار است.

ب
·      بنیان ارزش های عرفی (اخلاقی) در ارزش های مادی است.
·      میان ارزش های عرفی نیز رابطه سلسله مراتبی برقرار است. 

۱۱
·      در حالیکه هر فرد تمایل بدان دارد که با اشخاص دیگر بر سر این ارزش ها (نعمات. مترجم)، مناسبات مادی برقرار سازد، در رفتار او ارزش های عرفی (اخلاقی) در فرم مطالبه  اخلاقی شناخته شده نمودار می گردند.
·      ماکس شلر محتوای این مطالبه اخلاقی را ماده هر ارزش عرفی می نامد.

۱۲
·      بنابرین، در قاموس ماکس شلر ارزش های عرفی با محتوا عرض اندام می کنند.
·      این محتواها در آغاز هنوز وجود واقعی ندارند.
·      ولی باید واقعیت کسب کنند.

·      این بدان معنی است که ارزش های عرفی، حاوی وجود ایدئال (آرمانی، ضد رئال) اند.
·      ما اگرچه به این وجود ایدئال، قبل از هر دانش تجربی،  بطور ماورای تجربی (بطور اپریوریکی) وقوف (ویسین، دانش) داریم، اما همیشه در احساس ارزش، به مثابه چیزی بسته به شرایط، به عنوان مطالبات وجدانی (گه ویسین) مشخص، ادراک می شوند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر