۱۳۹۶ خرداد ۲۹, دوشنبه

سیری در غزلی از مولانا (۴)

 
ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی

مولوی
دیوان شمس
غزلیات

حیلت رها کن ،عاشقــا
دیوانه شو، دیوانه شو

و انـدر دل آتش درآ
پــــروانـه شــو، پروانــــــه شو

معنی تحت اللفظی:
ای عاشق،
از ترفند و تفکر و تأمل صرفنظر کن و دیوانه بشو.
بعد خود را بسان پروانه بر آتش بزن و بسوزان.
 
سؤال این بود
که
ایراد بینشی پانته ئیسم و عرفان
 کجا ست؟

۱
اگر به زبان ساده بگوییم،
ایراد بینشی پانته ئیسم و عرفان
در گذاشتن علامت تساوی
 میان خدا و (خواجه و خر و خرما و خربزه و خردل و خرمالو) 
 است.

گذاشتن علامت تساوی 
به دلیل دیالک تیک کثرت و وحدت
میان خواجه و خر و خرما و خربزه و خردل و خرمالو
مجاز است.

  خدا 
اما
چه طبیعت ـ خدا، چه طبقه ـ حاکمه خدا و چه توده ـ خدا
بر خلاف خواجه و خر و خرما و خربزه و خردل و خرمالو
چیز مادی ئی نیست
و 
برخلاف خواجه و خر و خرما و خربزه و خردل و خرمالو
از اتم های جدول مندلیف تشکیل نیافته است.

مراجعه کنید
به  
وحدت و مبارزه خدایان سه گانه
 در 
تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۲
  به زبان فلسفی
ایراد بینشی پانته ئیسم و عرفان
در گذاشتن علامت تساوی میان روح (خدا) و ماده (خواجه و خر و خرما و خربزه و خردل و خرمالو) است.
میان شعور و وجود است.

۳ 
پانته ئیسم و عرفان
  دیالک تیک ماده و روح 
(وجود و شعور)
را
منحل و مضمحل می کنند.

به عبارت ساده تر
دیالک تیک عکس و ذات
را
منحل و مضمحل می کنند.

۴
خدا
مفهوم 
است.
خدا نتیجه تجرید است.
به همان سان که درخت، مفهوم است و نتیجه تجرید سرو و صنوبر و غیره است.

خدا و همه مفاهیم و مقولات و احکام و افکار
در  
عالم ارواح 
وجود دارند.

در کله آدمیان وجود دارند.

در خارج از عالم ارواح
در خارج از کله آدمیان
یعنی در عالم واقع
ذوات وجود دارند.
چیزها وجود دارند.
سرو وصنوبر و غیره وجود دارند.

۵
پانته ئیسم و عرفان  
ـ قلدر منشانه ـ
 به انکار دیالک تیک عینی هستی
مبادرت می ورزند.

این کردوکار پانته ئیسم و عرفان 
 اما به چه معنی است؟

۶
دیالک تیک 
یعنی 
وحدت اضداد
همبایی و ستیز اقطاب متضاد

انحلال و اضمحلال دیالک تیک توسط پانته ئیسم و عرفان 
با انکار تضاد و با اثبات وحدت 
میان اقطاب صورت می گیرد:
عرفان 
وحدت خدا و خلق و خر و خرما 
را
اثبات می کند
و
همزمان
تضاد خدا و خلق و خر و خرما
را
انکار می کند.

چنین ادعایی
نه با تجربه میلیون ها باره بشریت تأیید و تصدیق می شود 
و
نه با عقل سلیم 

۷
چنین کردوکاری 
به معنی لشکرکشی بر ضد عقل اندیشنده
 است.

چنین تشبثاتی
به زبان فلسفی
ایراسیونالیستی 
(خردستیزانه)
است.

۸
می توان گفت:
دیالک تیک ستیزی
همزمان
به معنی خردستیزی است.

به همین دلیل
پانته ئیسم و عرفان 
مکاتب ایراسیونالیستی (خردستیز) 
محسوب می شوند.

به همین دلیل
عرفا
از چوبین بودن پای استدلالیان دم می زنند.

استدالیان
یعنی 
خردگرایان
یعنی طرفداران راسیونالیسم

۹
عقل اندیشنده
برای طرفداران پانته ئیسم و عرفان 
مزاحم است.

چاره چیست؟

۱۰
چاره 
اولا 
بی اعتبار سازی شورانگیز عقل اندیشنده است.
تخریب خانه خرد خلایق است.

تخریب خانه خرد خلایق
اما
ضمنا
به معنی خر کردن (استحمار) خلایق است.

۱۱
از ترکیب خریت و خردستیزی
اما
جنون 
تشکیل می یابد.

عرفان 
جنون
 را
عشق 
 می نامد.

 یعنی 
هم 
به تحریف مفهوم عشق مبادرت می ورزد
و 
هم
به
تحریف مفهوم جنون.

۱۲
در اثر این عشق و یا جنون است
 که 
مریدان ادرار مرادان را نوش جان می کنند
و 
در رقابت بر سر مدفوعات مرادان
از روی جنازه همدیگر می گذرند.

۱۳
یکی از دلایل مهم قلدرمنشی عرفان
همین خردستیزی است.

۱۴
بدین طریق و با این ترفند
جای استدلال منطقی و تجربی 
را
قلدرمنشی 
پر می کند.

۱۵
حیلت رها کن ،عاشقــا
دیوانه شو، دیوانه شو

و انـدر دل آتش درآ
پــــروانـه شــو، پروانــــــه شو
 
در همین بیت اول غزل مولانا
ضمنا
همین قلدرمنشی برملا می شود.

این فرقی با استبداد خوانین و سلاطین و فقها و لات ها و لاشخورها ندارد.

۱۶
این کردوکار عرفان
ضمنا
نوعی عوامفریبی و حیله گری است.

یکی از خدمات خارق العاده خواجه شیراز
افشای این حیله گری و قلدر منشی
اصحاب عرفان 
است.

صوفی نهاد
 دام
 و
 سر حقه 
باز کرد
بنیاد مکر
 با 
فلک حقه باز کرد

فردا که پیشگاه حقیقت شود،  پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد

ای کبک خوش خرام کجا می‌روی،
 بایست
غره مشو که گربه زاهد نماز کرد

حافظ مکن ملامت رندان که در ازل
ما 
را 
خدا
 ز 
زهد ریا 
بی‌ نیاز کرد

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر