۱۳۹۶ تیر ۵, دوشنبه

سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» (۲۹)


 مهدی اخوان ثالث
  (م. امید)
  (۱۳۰۷ ـ ۱۳۶۹)  
 
ویرایش و تحلیل
 از
شین میم شین

ناگه غروب کدامین ستاره؟ 
(۱۳۴۱ ـ ۱۳۵۰) 
 ادامه

با جرعه و جام های پیاپی
  من سایه ام
 را
 ـ چو خود ـ 
مست کردم

 همراه آن لحظه های گریزان
  از کوچه پسکوچه ها باز گشتم،
 با سایه ی خسته و مستم، 
افتان و خیزان.

  مستیم، مستیم، مستیم
 مستیم و دانیم هستیم.


 
گفته شد 
که
اخوان
شعار رنه دکارت 
را 
تغییر می دهد:
 
رنه دکارت گفته:
من می اندیشم، پس هستم.
 
اخوان می گوید:
ما مستیم، پس هستیم.
 
این
اما
 به چه معنی است؟
 
۱
من می اندیشم، پس هستم.
 
دکارت 
به مثابه نماینده تردید پویا
وجود همه چیز را زیر علامت سؤال قرار می دهد.
 
تنها چیزی که زیر علامت سؤال نمی رود، 
این است که او می اندیشد.
 
او به هیچ ترفندی قادر به انکار اندیشیدن خود نیست.
 
دکارت 
 همین توان تفکر 
را 
معیار وجود خود قرار می دهد.
 
راستی چرا؟
 
۲
 
شاید به این دلیل
که
پیش شرط زیر علامت سؤال قرار دادن همه چیز
یعنی 
شک و تردید در وجود همه چیز
اندیشیدن 
است.
 
اگر
دکارت
سنگ  بود و نمی توانست بیندیشد،
نمی توانست وجود چیزی را زیر علامت سؤال قرار دهد.
 
سؤال این است که اندیشیدن چیست؟

۳
من می اندیشم، پس هستم.
 
تفکر
 کار 
است.
 
تفکر 
کار ارگانی به نام مغز است.
 
مغز ماده ای است که به درجه فوق العاده عالی توسعه یافته است.
 
هنر خوداندیشی
نیز
بزرگ ترین مزیت انسان بر جماد و نبات و جانور است.
 
به همین دلیل
آدمیان در اثر تفکر 
خسته می شوند.
 
درست به همان سان که در اثر کار مادی خسته می شوند. 
 
کار
ـ چه کار عمدتا مادی و چه کار عمدتا فکری ـ
انرژی ستا ست.
 
دیالک تیکی از ریاضت و لذت 
است.
 
به قول شیخ خردگرای شیراز
دیالک تیکی از رنج و گنج 
است.
 
۴
من می اندیشم، پس هستم.
 
دکارت می توانست
بگوید:
من کار می کنم 
مثلا خانه می سازم
پس هستم.
 
چون خانه سازی خود دلیلی بر وجود عمله و بنا و معمار است.
 
دلیل اینکه دکارت چنین نگفته
شاید این بوده
 که 
خانه 
 قبل از ساخته شدن با خاک و کاه و آب و آهک و سنگ و سیمان
در ذهن عمله و بنا و معمار
 به صورت مدل فکری
پیشاپیش ساخته می شود.

یعنی محتاج تفکر است.

ایراد جهان بینانه شعار دکارت کجا ست؟

۵
من می اندیشم، پس هستم.
 
ایراد جهان بینانه شعار دکارت
در این مسئله فلسفی مهم است 
که
وجود مقدم بر شعور است.
 
دکارت برای اینکه بیندیشد
باید پیشاپیش وجود داشته باشد.
 
می توان گفت که ما در این شعار دکارت
با وارونه اندیشی مواجهیم:
 
در قاموس دکارت
تفکر 
(شعور)
بر
وجود 
مقدم است.
 
جمادات و نباتات و جانوران
بی آنکه بیندیشند و بتوانند بیندیشند، وجود دارند.
 
وجود 
(ماده)
مقدم 
بر
 شعور
 (روح)
 است.
 
دکارت
بلحاظ جهان بینی
طرفدار ایدئالیسم است.
 
دکارت
به همین دلیل
خیال می کند که ایده های مادر زاد وجود دارند
که
هر کس از رحم مادر به همراه می آورد.
 
اسید علی 
هم
 ایده های مادر زاد 
را 
از شکم مادر به همراه  آورده است
 
به همین دلیل به محض خروج از شکم مادر
«یا علی» 
گفته است.
 
«یا علی» اسید علی
را
 هم
 قابله اش
 شنیده است
 و 
هم
 قبیله اش.
 
رهبر 
مادر زاد 
از امتیازات الهی عیرانی ها ست و بس.
 
۶
 
 مستیم و دانیم هستیم.
 
اخوان
مستی 
را
دلیلی
 بر 
هستی
محسوب می دارد.
 
شاید
دلیل اخوان
ساختار واژه های مستی و هستی باشد.
 
تفاوت هستی با مستی
حرفی بیش نیست.
 
ولی
به احتمال قوی
در این شعار بلحاظ فرم، 
کارتزیانیستی (دکارتیستی) اخوان
طنز انتقادی ـ اجتماعی تلخی تبیین می یابد:
 
چرا و به چه دلیل؟
 
برای دادن جواب به این سؤال
باید به ضد دیالک تیکی مستی اندیشید.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر