۱۳۹۶ فروردین ۱۹, شنبه

تأملی در مقوله عشق (۷)

 
تحلیلی از
ربابه نون

همانطور که ذکر شد
عشق 
را 
باید 
بسته به 
نحوه و نوع تشکیلش
مورد بررسی قرار داد:

پ
گذار از آشنایی به عشق

۱
گفته شد که
عشق ناشی از آشنایی
ـ بر خلاف عشق خودپو ـ
نه، یکطرفه، بلکه دو طرفه است.
عشق متقابل است.
 
۲
سؤال این بود که
اشکال کار در این مورد
کجا ست؟
عامل مزاحم و مخرب 
در  تشکیل این نوع از عشق
چیست؟

۳
کسی به این سؤال ناقابل نیندیشید و ابراز نظر نکرد.

۴
مخبر صادق گفته که 
 در آخرالزمان 
غیر از وقت
همه چیز به وفور یافت می شود.

۵
حق با او ست:
مردم سرشان شلوغ است.
هر روز باید میلیون ها لایک الکی به یاه های سطحی و کشکی بزنند و 
خیال کنند که هنر کرده اند.
به همین دلیل
آخرالزمان
قحط الزمان وقت 
است.
 
۶
اشکال کار در تشکیل عشق مبتنی بر آشنایی
این است که آدم ها تحت شرایط جامعه طبقاتی
چهره واقعی خود 
را
نشان کسی نمی دهند.

۷
کس که سهل است،
حتی نشان خویشتن خویش نمی دهند.

۸
کسی به همنوعی اعتماد ندارد.
همنوع که جای خود دارد.
کسی به  
خویشتن خویش
حتی
اعتماد ندارد.

۹
دلیل این سوء ظن به همنوع و خویشتن
این است که خلایق در داربست 
 دیالک تیک خودستیزی و همنوع ستیزی
به سر می خزند.

۱۰
به همین دلیل
 مسخ اعضای جامعه 
استکمال حیرت انگیزی 
کسب کرده است.

۱۱
به همین دلیل 
بیگانگی بر اریکه قدرت نشسته است:
بیگانگی نسبت به خود و همنوع خود.

۱۲
دیالک تیک بیگانگی از خود و جامعه و همبود و همنوع خود

۱۳
چهره ها زیر نقاب های تو در تو از دیده ها نهان شده اند.

۱۴
برای دیدن چهره واقعی خود در آیینه 
حتی
باید دهها نقاب از چهره برداشته شود.

۱۵
به همین دلیل
عشق مبتنی بر شناخت و خرد
یا اصلا تشکیل نمی شود و یا اگرهم احیانا تشکیل شود،
عمری به کوتاهی آهی دارد.
آغاز عشق
همزمان
پایان عشق 
است.

۱۶
سؤال این است که
 نتیجه این روند و روال اندوه انگیز چیست؟
اعضای جهنم موسوم به جامعه طبقاتی
در این واویلا 
چگونه به ارضای نیازهای روحی و روانی خود
نایل خواهند آمد؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر