۱۳۹۶ اردیبهشت ۵, سه‌شنبه

حقوقفلسفه (فلسفه حقوق) (۱۳)

پروفسور دکتر ویلهلم رایموند بایر
(۱۹۰۲ ـ ۱۹۹۰)
فیلسوف حقوق
حقوقدان آلمانی
مارکسیست ـ لنینیست
مؤسس انجمن بین المللی هگل
در سال ۱۹۷۴
مانع شرکت یورگن هابرمس
در کنگره هگل در دانشگاه لومونوسف در مسکو شد.
 
برگردان
شین میم شین
 
III
  جریانات مختلف حقوقفلسفه   
 ادامه
 

  ث
حقوقفلسفه اکلکتیسیستی 
ادامه
 
تعالیم عدالتی حقوق
ادامه

ب

تعلیمات مبتنی بر فلسفه
خوزه اورتگا ی گاسه


·      در این حقوقفلسفه، بر مبنای فلسفه خوزه اورتگا ی گاسه ـ تحت این معیار مسلط ـ کلیه تئوری های حقوقی ممکنه به صورت  تئوری واحدی در آورده می شود که بظاهر مدرن جلوه می کند، ولی در باطن سرسپرده سنت است و می توان بدان نام حقوقتئوری اونتوتئولوژیکی (وجودی ـ فقهی) داد.

پ


تعلیمات حقوقی ویلیام سیگل

۱
·      «تاریخ جهانی حقوق» ویلیام سیگل ایده های حقوقفلسفه را در پیوند تاریخی شان عرضه می کند.

۲
·      اینجا هم گشتاور اقتصادی ـ هرگز ـ فراموش نمی شود، ولی بطور اکلکتیکی مورد بهره برداری قرار می گیرد.

۳
·      ویلیام سیگل حقوق را به سه دسته زیر تقسیم بندی می کند:

الف
·      حقوق ابتدائی.

ب
·      حقوق باستانی.
پ
·      حقوق به بلوغ رسیده.

۴
·      او این مسئله را برسمیت می شناسد که «هر کدام از آنها به موازات هژمونی سیستم اقتصادی خاص» بوده است.

۵
·      اما در طبقه بندی او از دوره بندی بر مبنای سیستم های مختلف مناسبات تولیدی و نتیجتا مناسبات مالکیت خبری نیست.

ت
تعلیمات حقوقی
شاگردان رودولف فون یرینگ

۱
·      توجه به «گشتاور اقتصادی» در فلسفه حقوقی ایدئالیستی را می توان در شاگردان رودولف فون یرینگ نیز شاهد بود.

۲
·      تعلیمات یاد شده با اشاره به «مبارزه بر سر حقوق» و «هدف در حقوق» به اهمیت حقوق در کسب و تضمین مواضع قدرت سیاسی پی برده است.

۳
·      هم در حقوقفلسفه معاصر و هم در حقوقفلسفه ماقبل مارکسیستی امکانات مختلفی برای طبقه بندی وجود دارد.

۴
·      همواره می توان آنها را ـ در تحلیل نهائی ـ به محتوای حقوق تقلیل داد.

۵
·      محتوای حقوق را البته باید در پیوند با مواضع سیاسی و جهان بینانه مشخص در نظر گرفت که اغلب در خدمت توجیه قدرت موجود است.

۶


·      واژه مترادف با توجیه در زبان آلمان (رشت ـ فرتیگن) به معنی اتمام  حقوق است.

۷
·      روی آوردن به نگرش های حقوقی فرمال (صوری) نیز ـ قبل از همه در اواخر نئوکانتیانیسم ـ با رفتار طبقاتی تعلیمات مسلط انطباق داشت و در خدمت اثبات بی طرفی حقوقی ـ قضائی دولت   بود.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر