۱۳۹۶ اردیبهشت ۹, شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (528)


 اندراس گدو
 
فصل دهم
راسیونالیته ـ تاریخ ـ فلسفه
اندراس گدو
برگردان
شین میم شین

پیشکش به
 
 
رضا شلتوکی
متولد کرمانشاه (٢٩ آبان ١٣٦٢)
 زیر شکنجه جان سپرد.
 
بخش سوم
توقف تاریخ و یا غلبه بر تاریخ (نفی تاریخ) 
ادامه
 
آگوست سیژکوفسکی 
 (۱۸۱۴ ـ ۱۸۹۴) 
 
تاریخفیلسوف لهستانی
از طرفداران فلسفه هگل
بعد ها به طرح درک کریستولوژیکی از جهان پرداخت.
 
۱۶
 
آگوست سیژوفسکی، روی برتافتن فلسفه هگل از آینده را به شرح زیر به نقد می کشد: 
بعد تاریخی آینده در «شناخت فلسفی مطلق» توسط هگل، «چنان مطرح شده که به اصل اراده، تقدم قایل می شود.» 
 
۱۷
 
آگوست سیژوفسکی، بر آن بود که «اختیار (آزادی) مورد نظر هگل، همچنان با جبر (ضرورت) گره خورده است.»
آن سان که در مرحله «اختیار جبری» (آزادی ضرور)، «خرد رهبر حقیقت عینی تاریخ» است و «از پی اختیار جبری، اختیار اختیاری می آید.»
(آگوست سیژوفسکی، «مقدمه ای بر چیزهای تاریخی»، ۱۸۸۳، ص ۹۵، ص ۱۲۰) 
 
۱۸
 
آگوست سیژوفسکی بر آن است که «قانون اساسی عمل، حاکم بر قانون اساسی اراده است»
آن سان که «تفکر، گشتاور انتگرال اراده است.»
(آگوست سیژوفسکی، «مقدمه ای بر چیزهای تاریخی»، ۱۸۸۳، ص ۱۲۴) 
 
۱۹
 
فلسفه عمل موسی هس، که با موضعگیری سیاسی اوپوزیسیونی (مخالفت سیاسی) شارژ شده بود، ایده شکوفا گشته ی آگوست سیژوفسکی را قبول کرد و به خدمت گرفت.
 
۲۰
 
این انتقاد بلحاظ تاریخی اثبات نشده از فلسفه هگل و تصحیح بلحاظ تاریخی اثبات نشده آن، فقط افکار سوبژکتیویستی را که توسط هگل نفی شده اند (بطلان شان اثبات و رد شده اند. مترجم)، باز تولید نمی کند.
اصل اراده در قاموس آگوست سیژوفسکی و چپ های هگلیانیست، نه در محتوای فلسفی هگل و نه در گرایش اجتماعی هگل (که در آن زمان در ظلمات مبهم و ناشناخته بی پژواک مانده بود)، با متافیزیک اراده فلسفی ـ حیاتی (مبتنی بر فلسفه حیات) شوپنهاور خویشاوند نبود.
اما در آن اصل، امکان تداوم بر فلسفه حیات وجود داشت.
امکانی که در خط فکری ماکس اشتیرنر، اکتوئالیته (فعلیت) کسب کرد. 
 
۲۱
 
لودویگ لند گره به
(۱۹۰۲ ـ ۱۹۹۱)
فیسلوف و فنومنولوگ
آلمانی
 
لودویگ لند گره به، به طرز زیر به مطلق کردن این امکان مبادرت ورزید:
او استحاله اراده را به اندیشه «رهایش بی کم و کاست» بشری گره زد، تا تداومی میان نقد فلسفه هگل توسط هگلیانیست های جوان، لودویگ فویرباخ و مارکس از سویی و «ایراسیونالیسم آلمانی» و نیهلیسم از سوی دیگر پدید آورد.
(لودویگ لند گره به، «راجع به غلبه بر نیهلیسم اروپایی» در «نیهلیسم به مثابه پدیده ای در تاریخ تفکر در بحث علمی قرن ما»، ۱۹۷۴، ص ۳۱)
 
۲۲
 
در این نظریه لودویگ لند گره به، نیهلیسم با از دست دادن اعتقاد مذهبی، یکسان قلمداد می شود.
آن سان که اعتماد به نفس خرد به مثابه «جانشینی برای اعتقاد مذهبی از دست رفته» نمودار می گردد.
(لودویگ لند گره به، «راجع به غلبه بر نیهلیسم اروپایی» در «نیهلیسم به مثابه پدیده ای در تاریخ تفکر در بحث علمی قرن ما»، ۱۹۷۴، ص ۳۰)
 
۲۳
 
بنا بر این طرح لودویگ لند گره به، قطار تفکر عصر جدید وارد ایستگاه های نیهلیسم می شود.
۲۳
 
لودویگ لند گره به، ادعا می کند که «رهایش عصر جدیدی انسان در نتیجه نهایی اش، عبارت است از آزادی در هیچ
(لودویگ لند گره به، «راجع به غلبه بر نیهلیسم اروپایی» در «نیهلیسم به مثابه پدیده ای در تاریخ تفکر در بحث علمی قرن ما»، ۱۹۷۴، ص ۳۲)
  ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر