۱۳۹۶ فروردین ۳۰, چهارشنبه

حیدر مهرگان و «حماسه» گلسرخی (۶۰)

 
ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور

رفیق توده ای گفته بود:
من با معجزه انسان موافقم،
 اما این فقط نیمی از حقیقت است.
 انسان با همه معجزاتش 
در شرایط جبری زمانه و محیطش محصور است.
 اما در این حصار برای خلاقیت او حد و مرزی نیست.
 مهم این است که این خلاقیت، عرصه های تاریخی انسان را پر تحرکت کند. 
ولی آن را بزرگ نکنیم و بر شرایط اقتصادی و نظام اجتماعی مقدم نشمریم
 و در عین حال رابطه نامتناهی و دیالکتیکی این دو حرکت را از نظر نیندازیم . 
انسان با درک این قانونمندی است که
 می تواند وارد تاریخ شود 
و با تاریخ بیامیزد و زندگی خود را فتح کند.
 
۱
ولی اعجاز و خلاقیت انسانی  را بزرگ نکنیم و
 بر شرایط اقتصادی و نظام اجتماعی مقدم نشمریم
 
همانطور که ذکرش گذشت، رفیق توده ای و یا حیدر دیالک تیک جبر و اختیار را به شکل دیالک تیک شرایط اقتصادی و نظام اجتماعی و اعجاز و خلاقیت انسانی بسط و تعمیم می دهد.

برای وقوف به صحت و سقم این بسط و تعمیم باید این مفاهیم را مورد تأمل قرار داد:

 
۲
ولی اعجاز و خلاقیت انسانی  را بزرگ نکنیم و
 بر شرایط اقتصادی و نظام اجتماعی مقدم نشمریم
 
اعجاز یک مفهوم تئولوژیکی است.
اعجاز به معنی انجام اعمال خارق العاده است که مغایر با قوانین و قانونمندی های عینی اند.
مثلا شق القمر به اشاره انگشتی.
تبدیل عصایی به اژدهایی.
زدن عصا بر شطی و توقف شط و عبور جماعتی از آن.
 
منظور حیدر مهرگان و احسان طبری از اعجاز حتما چیز دیگری است.
 
چیستایی این چیز دیگر اما خود مسئله دیگری است.
 
۳
ولی اعجاز و خلاقیت انسانی  را بزرگ نکنیم و
 بر شرایط اقتصادی و نظام اجتماعی مقدم نشمریم  
 
اعجاز را نمی توان به هیچ طریق و با هیچ ترفندی اختیار محسوب داشت.
برای اینکه اختیار موکول به شناخت جبر است.
میزان اختیار آدمی به میزان شناخت او از جبر است.
 
اعجاز اما ربطی به شناخت جبر ندارد.
اعجاز اعتنایی حتی به جبر ندارد.
 
آنچه حیدر  اعجاز می نامد، شاید تصادف باشد.
 
۴
ولی اعجاز و خلاقیت انسانی  را بزرگ نکنیم و
 بر شرایط اقتصادی و نظام اجتماعی مقدم نشمریم 
 
خلاقیت چیست؟
 
خلاقیت، نوآوری، ابتکار عمل در روند کار پدید می آید.
برای حل مسئله ای راه های متنوعی مورد امتحان قرار می گیرند که ضمنا حلاجی نظری می شوند و در دیالک تیک عمل و نظر، سرانجام راه حلی کشف می شود.
این را خلایق احتمالا خلاقیت می نامند.
 
انواع مختلف خلاقیت را می توان در مقوله اختیار تجرید کرد و جزو رهاورد های شناخت محسوب داشت.
 
۵
ولی اعجاز و خلاقیت انسانی  را بزرگ نکنیم و
 بر شرایط اقتصادی و نظام اجتماعی مقدم نشمریم  

شرایط اقتصادی به چه معنی است؟
 
شرایط اقتصادی مفهومی در اقتصاد سیاسی شاید باشد که نتیجه تجرید وضغ زمین، قابل کشت و زرع بودن آن، لم یزرع بودن آن، وجود رود و آبشار و دریا و ماهی و صید و جنگل و غیره است.
 
منظور حیدر احتمالا مناسبات تولیدی و یا زیر بنای اقتصادی است.
 
برای اینکه شرایط اقتصادی ربط تعیین کننده ای به انقلاب اجتماعی ندارند.
 
اگر منظور حیدر واقعا شرایط اقتصادی باشد، باید حیدر را نماینده اکونومیسم وطنی محسوب داشت.
 
۶
ولی اعجاز و خلاقیت انسانی  را بزرگ نکنیم و
 بر شرایط اقتصادی و نظام اجتماعی مقدم نشمریم 
 
اگر منظور حیدر از مفهوم شرایط اقتصادی، زیربنای اقتصادی باشد، این دال بر آن خواهد بود که حیدر زیربنای اقتصادی را یعنی مناسبات تولیدی را به عنوان ضد دیالک تیکی اعجاز و خلاقیت تصور می کند و نه روبنای ایده ئولوژیکی (مذهب و حقوق و قضاوت و هنر و اخلاق و فلسفه و علم و غیره را)
 
۷
ولی اعجاز و خلاقیت انسانی  را بزرگ نکنیم و
 بر شرایط اقتصادی و نظام اجتماعی مقدم نشمریم 
منظور حیدر از نظام اجتماعی چیست که به عنوان ضد دیالک تیکی اعجاز و خلاقیت تصور می کند؟
 
منظور او ازنظام اجتماعی احتمالا فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی است.
 
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی مفهوم اساسی ماتریالیسم تاریخی است.
 
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی بوسیله سیستم مناسبات تولیدی مادی منطبق با سطح معین توسعه نیروهای مولده، یعنی بوسیله ساختار اقتصادی معین جامعه تعیین می شود، ساختاری که بر روی آن روبنای درخوری از تصورات، روابط و نهادهای سیاسی، حقوقی و غیره قوام می یابند.

مارکس برای نشان دادن اهمیت تئوریکی و متدئولوژیکی ساختار اقتصادی جامعه می نویسد:
 «مناسبات تولیدی در تمامت خود تشکیل دهنده آنند که ما مناسبات اجتماعی و یا جامعه می نامیم، جامعه ای در پله توسعه تاریخی معین، جامعه ای با خصلت متفاوت با جوامع دیگر، با خصلت خاص خویش

 محتوای اصلی مفهوم «فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی» عبارت است از رابطه متقابل دیالک تیکی میان نیروهای مولده، مناسبات تولیدی و روبنا.
این حکم حاکی از آن است که مناسبات تولیدی در آن واحد در دو دیالک تیک شرکت دارد:
 از سوئی در دیالک تیک نیروهای مولده ـ مناسبات تولیدی که به معنی بسط و تعمیم دیالک تیک محتوا و فرم است.
از سوی دیگر در دیالک تیک زیربنا ـ روبنا و یا دیالک تیک مناسبات تولیدی و مناسبات ایدئولوژیکی.
 مناسبات تولیدی در دیالک تیک اول، نقش ثانوی داشت، اما در دیالک تیک دوم، نقش تعیین کننده کسب می کند.
 مفهوم فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی این دو دیالک تیک را در خود جمع می آورد. 
 
۸
ولی اعجاز و خلاقیت انسانی  را بزرگ نکنیم و
 بر شرایط اقتصادی و نظام اجتماعی مقدم نشمریم 
 
اگر منظور حیدر از نظام اجتماعی، فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی باشد، چگونه می توان آن را ضد دیالک تیکی اعجاز و خلاقیت جا زد؟
  
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر