۱۳۹۶ فروردین ۲۸, دوشنبه

حقوقفلسفه (فلسفه حقوق) (۵)

پروفسور دکتر ویلهلم رایموند بایر
(۱۹۰۲ ـ ۱۹۹۰)
فیلسوف حقوق
حقوقدان آلمانی
مارکسیست ـ لنینیست
مؤسس انجمن بین المللی هگل
در سال ۱۹۷۴
مانع شرکت یورگن هابرمس
در کنگره هگل در دانشگاه لومونوسف در مسکو شد.
 
برگردان
شین میم شین

II
دوئالیسم در حقوقفلسفه بورژوایی  
ادامه
 
۱۲

هانس کلسن 
(1881 ـ 1973)   
از علمای برجسته چکوسلواکی ـ آمریکائی حقوق
همراه با گئورگ یلینک، سوملو و هارت
 از نمایندگان پوزیتیویسم حقوق
مؤلف کتب بیشمار

·      در حالیکه «تعلیمات حقوق محض» کلسن که اغلب عنوان «نورماتیویسم» (هنجاریت گرائی) به دوش می کشد، یکسانی توتال (تام و تمام) دولت و حقوق را فرضیه بندی می کند، اکثریت مکاتب حقوقفلسفه ایدئالیستی گاهی دولت را وزین تر جا می زنند و گه حقوق را.
·      ضمنا حقوق را مقدم بر دولت و برتر از دولت جا می زنند:
·      دادگاه قانون اساسی آلمان فدرال در حکمی در ۲۳ نوامبر ۱۹۵۱ تعلیمات حقوق طبیعی را، وجود حقوق فرامثبت را برسمیت می شناسد.

۱۳

پروفسور هلموت تیلیکه 
 (1908 ـ 1986)
تئولوگ آلمانی
مؤلف آثار بیشمار:
اخلاق تئولوژیکی
ایمان و تفکر در عصر جدید
در جستجوی واژه گمشده

۱
·      دوئالیسم بارها به مسئله مرزبندی میان حقوق و اخلاق نیز انتقال داده می شود، بی اعتنا به اینکه میان حقوق و اخلاق تأثیر متقابل و در هم تنیدگی متقابل وجود دارد.
·      به عنوان مثال:

الف
·      در تعلیمات حقوقفلسفه پروتستانی هلموت تیلیکه و ژاک الو.

ب
·      در تعلیمات فلسفه حقوقی کاتولیکی کارل بانر، آگوست کنول، رنه مارسی، مارسل ردینگ و غیره.

۲
·      در مسئله متد بررسی های حقوقفلسفی نیز دوئالیسم رواج وسیع یافته است:
·      اخیرا در مقابل تفکر سیستمی، تفکر مسئله ای (فی وگ) را به مثابه کلیشه فکری حاصلخیز علم کرده اند و در مقابل دیالک تیک، توپیک را.
 
·      مراجعه کنید به توپیک.

·      (توپیک عبارت است از تعلیمات قوانین و استنتاجات که بکمک آن می توان استدلال کرد. مترجم)

۳
·      مسائل مرکزی حقوقفلسفه که مرتب سر و کله شان پیدا می شود، مانع ان نمی شوند که ما جریانات اصلیحقوقفلسفه را در توالی تاریخی شان تعیین کنیم.

۴
·      کثرت موضوعی در عصر حاضر مانع تحقیقات تاریخی نشده است.
·      بلکه برعکس
·      هر کدام از جریانات حقوقفلسفی می کوشد تا سنگ بنا های (آجرهای) تاریخی معینی را از آن خود کند.
·      به همین دلیل بر یکسونگری های تعلیمات قبلی بارها و بارها هجوم می برد.

۵
·      حلاجی آنها از رقصیدن کماکان نگرش های حقوقفلسفی به ساز نگرش های فلسفی عام و محتوای طبقاتی آنها پرده برمی دارد.

۶
·      حقوقفلسفه در چارچوب روبنای ایدئولوژیکی، همسایه دیوار به دیوار اخلاقفلسفه است و در مقایسه با آن، اعتبار دیرمان هنجارهای (خصلت الزامی) خود را حفظ می کند.

۷
·      همسایگان دیگر حقوقفلسفه را جامعه فلسفه (اجتماعفلسفه)، جامعه شناسی حقوق (دورکهایم، گورویچ، ماکس وبر)، علوم اجتماعی و قبل از همه، علوم سیاسی و حقوقتاریخ تشکیل می دهند.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر