۱۳۹۵ دی ۱۲, یکشنبه

سیری در جهان بینی شهریار (65)


حیدر بابایه سلام
سید محمد حسین بهجت تبریزی
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)

  ترجمه، ویرایش و تحلیل از
میمحا نجار

پیشکش به 
ساغر

 (16)
حیدر بابا
 داغین، داشین، سره سى
کهلیک اوْخور، دالیسیندا فره سى
قوزولارین آغى، بوْزى، قره سى
بیر گئدیدیم داغ - دره لر اوزونى
اوْخویئدیم‌، « چوْبان، قیتر قوزونى»

·       معنی تحت اللفظی: 
·       حیدر بابا،
·       کوه
·       با سنگ و صخره اش،
·       با خوانش کبک و جوجه ی از پی روانه اش،
·       با بره های سپید و خاکستری (؟) و سیاهش
·       به یاد باد.
·       ای کاش، گردشی در کوه و دره میسرم می گشت و خوانش ترانه «چوپان، بره را بر گردان.»  

1
حیدر بابا
 داغین، داشین، سره سى
کهلیک اوْخور، دالیسیندا فره سى
قوزولارین آغى، بوْزى، قره سى
بیر گئدیدیم داغ - دره لر اوزونى
اوْخویئدیم‌، « چوْبان، قیتر قوزونى»

·       این بند شعر حیدر بابا، یکی از بند های ناتورالیستی آن است.
·       شهریار در این بند شعر (و نه فقط در این بند شعر)، دیالک تیک طبیعت اول و طبیعت دوم (انسان) را به شکل دیالک تیک کوه و کودک بسط و تعمیم می دهد.
·       کودکی که خود شاعر است.

2
·       در این بند ناتورالیستی شعر حیدربابا، عناصر زیبای طبیعت اول یاد آوری می شوند و آرزوی وصل مجدد شاعر ناتورالیست با ناتور، جامه ابریشمین شعر می پوشد.

3
·       طبیعت اول بدین طریق به مادر شباهت پیدا می کند و طبیعت دوم در هیئت شاعر به کودکی آرزومند.
·       بدین طریق، دیالک تیک طبیعت و انسان به شکل دیالک تیک مادر و کودک بسط و تعمیم می یابد.

4
·       این دیالک تیک ناتور و ناتورالیسم (دیالک تیک مادر و مادر پرستی) تار و پود شعر حیدر بابا را تشکیل می دهد و بدان جذابیت توده گیر می بخشد.
·       شهریار سال ها بعد در شعر نوئی تحت عنوان «ای وای، مادرم» بار دیگر به دیالک تیک مادر و فرزند برخواهد گشت.

·       دیالک تیک ناتور و ناتورالیسم یکی از دیالک تیک های متعلق به توده های مولد و زحمتکش است.

·       یکی از دلایل محبوبیت توده ای شعر حیدر بابا بسط و تعمیم همین دیالک تیک در اشکال متنوع و متفاوت است.
·       توده به دلیل همین دیالک تیک، شهریار را خودی یعنی توده ای تصور می کند و دوست می دارد.

5
حیدر بابا
 داغین، داشین، سره سى
کهلیک اوْخور، دالیسیندا فره سى
قوزولارین آغى، بوْزى، قره سى
بیر گئدیدیم داغ - دره لر اوزونى
اوْخویئدیم‌، « چوْبان، قیتر قوزونى»

·       به همین دلیل، شهریارتصویر مردم، تصویر یکپارچه و همگونی نیست:
·       هم ارتجاع فئودالی ـ روحانی مخلص شهریار فئودال زاده است و هم توده های مولد و زحمتکش ضد فئودال ـ ضد روحانی.

·       وقتی شهریار در سنت حافظ، به خودستائی پوئه تیکی می پردازد، به پشتوانه این محبوبیت توده ای است.
·       فرق هم نمی کند که خودش بدان واقف باشد و یا نباشد.

6
حیدر بابا
 داغین،
داشین، سره سى
کهلیک اوْخور، دالیسیندا فره سى
قوزولارین آغى، بوْزى، قره سى
بیر گئدیدیم داغ - دره لر اوزونى
اوْخویئدیم‌، « چوْبان، قیتر قوزونى»

·       شهریار کوه را به یاد حیدر بابا می آورد.
·       حیدر بابائی که به مثابه معبد اسطوره ای و مخاطب انتزاعی ـ پوئه تیکی شاعر است.

·       کوه در این بند شعر، به مثابه کل مطرح می شود.
·       کلی که سیستمی است و بسان هر سیستمی متشکل از عناصری است.
·       عناصر کوه را شهریار یکی پس از دیگری یاد آور می شود:

الف
داشین، سره سى

·       سنگ و صخره (؟) کوه را    

ب
کهلیک اوْخور، دالیسیندا فره سى

·       کبک و جوجه کبک و آواز کبک (کومونیکاسیون (مبادله فکری)  کبک با جوجه و کبک های دیگر) در کوه را.  

پ
قوزولارین آغى، بوْزى، قره سى

·       بره های رنگارنگ کوه را

7
حیدر بابا
 داغین، داشین، سره سى
کهلیک اوْخور، دالیسیندا فره سى
قوزولارین آغى، بوْزى، قره سى

 
·       بدین طریق دیالک تیک عنصر ـ ساختار ـ سیستم، به شکل دیالک تیک سنگ و صخره و کبک و جوجه و بره و آواز ـ کوه بسط و تعمیم می یابد.

·       سؤال این است که چرا شهریار، بره های رنگارنگ را برجسته می کند و نه گوسفندان را؟

8
حیدر بابا
 داغین، داشین، سره سى
کهلیک اوْخور، دالیسیندا فره سى
قوزولارین آغى، بوْزى، قره سى


·       دلیل این برجستگی بره ها، این است که شهریار در اثنای سرایش این شعر، کودکشاعر است.
·       کشش طبیعی کودک بیشتر به بره و بزغاله است تا به گوسفند و بز.
·       شهریار در شعر حیدر بابا از طناب تخیل پایین رفته و به دوران کودکی رسیده است و از دید کودک، محیط پیرامون خود را تماشا و توصیف می کند.

9
بیر گئدیدیم داغ - دره لر اوزونى
اوْخویئدیم‌، «چوْبان، قیتر قوزونى»

·       مفهوم «بیر گئدیدیم» در این بیت شعر حیدربابا، احتمالا اشتباه چاپی است.
·       اگر اشتباه چاپی نباشد، اشتباه فرمولبندی فئودالی شهریار است.
·       بهتر می بود که «بیر گئدیدیم» با «بیر گوریدیم» جایگزین شود.

·       چون توده های آذری عمدتا دیدن مجدد روی عزیزی را آرزو می کنند و نه گردش با حریفی را و یا در جائی را.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر