۱۳۹۱ بهمن ۲۷, جمعه

سیری در گلستان سعدی (8)

سعدی
 ( گلستان ، دیباچه)
ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری

دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشمنان نظر داری
شین میم شین

·        معنی تحت اللفظی:
·        ای بخشنده ای که از خزانه غیب به زرتشتی و مسیحی جماعت جیره روزانه می دهی!
·        تو که دشمنان  را مورد توجه قرار می دهی، کی دوستان را از بذل توجهات خود محروم خواهی کرد؟

·        سعدی در این دو بیت، ایدئولوژی طبقه حاکمه را در لفافه تئولوژی (فقه) به خورد خواننده می دهد:

1
ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری

·        سعدی در این بیت، اولا دیالک تیک فراز و فرود را به شکل دیالک تیک خدا و انسان بسط و تعمیم می دهد.

2

ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری

·        ثانیا دیالک تیک خدا و انسان را به شکل دیالک تیک کریم و گدا بسط و تعمیم می دهد.
·        بدین طریق تمامت ثروت طبیعی و اجتماعی در انحصار خدا قرار می گیرد و خزانه غیب نامیده می شود و انسان بطور کلی به درجه قشری از لومپن پرولتاریا، یعنی درویش و سائل و گدا تنزل می یابد.
·        سعدی از انسان، گدای مستمندی بر سر خوان سلطانی بنام خدا می سازد، که از خزینه غیبش گبر و ترسا را جیره خور و وظیفه خور دارد.
·        سعدی انسان را خلع سلاح فکری مطلق می کند، او را از انسان بودن، بمعنی واقعی کلمه، محروم می سازد.
·        اشرف موجودات، زیر قلم سعدی خرد و خمیر و بی هویت می شود و به ذلیلی هراسزده و چشم به راه عطوفت غیر تنزل می یابد.
·        چنین انسانی توان مقاومت در برابر یورش قبایل وحشی را نخواهد داشت و تار و مار خواهد شد و شاعر مبلغ انفعال و انتظار به گریز از وطن مجبور خواهد شد.

3

ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری

·        ثالثا سعدی دیالک تیک انسان و خدا را به شکل دیالک تیک درویش و توانگر بسط و تعمیم می دهد.  
·        سعدی بدون اینکه به روی خود بیاورد، ثروتمندی را خصیصه ای الهی جا می زند، می ستاید و کرنش و تسلیم به ثروتمند را توجیه تئولوژیکی ـ ایدئولوژیکی می کند.
·        بدین طریق است که رفته رفته در ضمیر جامعه، ارزش انسان ها بسته به ثروت آنها تعیین می شود.
·        بدین طریق است که رفته رفته بشریت بر اساس میزان ثروت و دارائی به عالی و پست طبقه بندی می شود.
·        ما هنوز در حول و حواشی (دیباچه) گلستان شیخ شیراز پرسه می زنیم و سعدی بعدها شعر معروف «بنی آدم اعضای یکدیگرند» را خواهد سرود.
·        ما هنوز به در (باب) اول گلستان او حتی نزدیک نشده ایم که ایدئولوژی فئودالی ـ بنده داری، حسابی و بی سر و صدا به خوردمان داده می شود.

4
ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری

·        سعدی در این بیت، ضمنا منشاء ثروت را الهی جا می زند:
·        بزعم سعدی، ثروت بصورت خزانه غیبی تحت مالکیت خصوصی خدا ست و او بزرگوارانه به همه موجودات زنده جیره غذائی و غیره می دهد.
·        بدین طریق تولید مایحتاج مادی مورد انکار شیخ شیراز قرار می گیرد.
·        این اولین سنگ بنای تئوری اجتماعی سعدی است.
·        بزعم سعدی، ثروت تولید نمی شود، بلکه نازل می شود.
·        ثروت نه نتیجه دسترنج و عرق جبین توده های مولد و زحمتکش، بلکه مائده ای آسمانی است.

5

ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری

·        سعدی ضمنا به بهانه اعتقادات مذهبی، بشریت را به دوست و دشمن خدا طبقه بندی می کند:
·        گبرو ترسا و غیره در چشم به هم زدنی به عدو الله و مسلمانان به حبیب الله طبقه بندی می شوند.
·        در این طبقه بندی سوبژکتیف بشریت از سوی سعدی، هم سر و کله جهان بینی ایدئالیستی او پیدا می شود و هم سر و کله ایدئولوژی شبه فاشیستی او:
·        سعدی در دیالک تیک ماده و روح، در دیالک تیک وجود و شعور، نقش تعیین کننده را از آن اعتقادات مذهبی (روح، شعور)  می داند و به منجلاب ایدئالیسم می غلتد و ضمنا با دوست خدا قلمداد کردن مسلمانان و دشمن خدا قلمداد کردن دگراندیشان و دگرمذهبان زمینه فکری و ایدئولوژیکی لازم را برای برادرکشی را هموار می سازد.

6

ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری

·        سعدی ضمنا برای شناخت انسان ها از معیاری سوبژکتیف (اعتقادات مذهبی) بهره برمی گیرد.
·        همین جا سر و کله تئوری شناخت او پیدا می شود:
·        سر و کله سوبژکتیویسم معرفتی او.
·        دوست و دشمن خدای کذائی بر اساس اعتقادات مذهبی، یعنی بر اساس عنصری سوبژکتیف تعیین می شوند.

·        همین معیار سعدی را طبقات حاکمه ملی و بین المللی رفته رفته تکمیل خواهند کرد و برای نیل به اهداف طبقاتی کثیف خود مورد سوء استفاده قرار خواهند داد:

·        آنگاه حتی صدها سال پس از مرگ سعدی، پاکترین فرزندان ملت را به بهانه دگراندیشی زجرکش و اعدام خواهند کرد و حتی اجازه حفر گوری برای اندام زجر دیده آنان و برگزاری مراسم تدفین آبرومندانه نخواهند داد.
·        مقوله «دوست» یکی از مهمترین مقولات غزلیات سعدی و حافظ را تشکیل می دهد که ما مستقلا به بررسی آن پرداخته ایم و خواهیم پرداخت.

7

ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری

·        سعدی در این بیت، دیالک تیک انسان و خدا را به شکل دیالک تیک مرزوق و رزاق (وظیفه خور و کریم) بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن خدا (رزاق، کریم) می داند، رزاقی که برای همه موجودات بی اعتنا به باور مذهبی شان جیره غذائی و مستمری می دهد.

8
دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشمنان نظر داری

·        سعدی در این بیت، به مسلمانان اطمینان می دهد که رزق و روزی شان تضمین شده است.
·        چون خدائی که به دشمنان خود رزق و روزی می فرستد، هرگز دوستانش را فراموش نخواهد کرد.
·        انفعال و جامعه گریزی را بهتر از این نمی توان تبلیغ کرد.
·        وقتی چند و چون روزی دست خدا باشد، زحمت و تلاش برای تغییر کمیت و کیفیت آن بیهوده و غیرمنطقی و حتی کفرآمیز جلوه خواهد کرد.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر