۱۳۹۱ بهمن ۲۴, سه‌شنبه

آشنائی با تئوری رهائی نهائی (62)

اثری از مجله ارجمند هفته
یدالله سلطان پور

دس انتگراسیون) همپیوندی ستیزی) فرهنگی

·        اگر میان نظرسازی های ایدئولوژیکی و واقعیت اجتماعی تضاد روشنی پدید آید و توده بدان آگاه گردد، آنگاه نظام هژمونیکی (سرکردگی) متلاشی می شود.
·        گفتیم که جامعه بورژوائی، بدلیل تضادهای واقعی و عریان خود، دیگر قادر به ارائه جهان بینی یکپارچه نیست.
·        از این رو راه نجات خود را در توسل به «پلورالیسم» (تعدد) می جوید و بدین طریق به توجیه آنارشی فکری می پردازد.

·        این زخم بردارترین و سست ترین موضع در سیستم حاکمیت بورژوازی واپسین است.

·        این امر سبب می شود که پیش شرط ساختاری هژمونی، یعنی همنظری و وحدت نظر درونی آن در هم بشکند.
·        مارکسیست ها ـ اما ـ جهان بینی ئی برای عرضه در اختیار دارند که تصویر تام و تمامی از روندهای طبیعی، روندهای اجتماعی، تصورات ارزشی و آماج های انسانگرا عرضه می کند.
·        این نقطه قوت ما ست.
·        ما هرچه کمتر به کوتاه آمدن های ایدئولوژیکی و سازش در مقابل فراورده های جهان بینانه علیل و بیمار تفکر بورژوائی واپسین تن در دهیم، به همان اندازه نیرومندتر خواهیم بود.
·        اگرچه ما اکنون برای مدتی کوتاه،  بظاهر در مواضع اقلیت و حاشیه ای در حیات معنوی زمان خود قرار داریم.
·        ولی درست به این دلیل که انسان ها در جستجوی سمتگیری روشن در جهان اند، پیوند درونی جهان بینی علمی مارکسیسم، نیروی سیاسی نیرومندی است و کار بر روی تئوری یکی از فاکتورهای تعیین کننده برای موفقیت آتی ما ست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر