۱۳۹۱ بهمن ۲۴, سه‌شنبه

تفکر تاریخی (جهانتصویر تاریخی) (9)

پروفسور دکتر هانس کورتوم
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین
   
تئوری پیشرفت در فلسفه ماتریالیست های روشنگری فرانسه

 کوندرسه (1743 ـ 1794)
فیلسوف، ریاضی دان، سیاستمدار روشنگری فرانسه در دوره انقلاب کبیر فرانسه

الف

·        علاوه بر این نطفه های فلسفی ـ دیالک تیکی تاریخ بشریت، تئوری پیشرفت مکانیکی ـ خطی در نیمه دوم قرن هجدهم میلادی در فرانسه، توسعه و تکامل تاریخی نخست از سوی تورگو و سپس از سوی کوندرسه در اثر او تحت عنوان «طرح توضیح تاریخی پیشرفت روح بشری» (1794 میلادی)،  بطور جامع مطرح گردید.

 انه روبرت ژاک تورگو (1727 ـ 1781)
دولتمدار و اقتصاد دان ماقبل کلاسیک روشنگری فرانسه

ب
 هنری سن سیمون (1760 ـ  1825)
مؤسس مکتب فکری اقتصادی ـ اجتماعی علمی موسوم به سن سیمونیسم
پدر جامعه شناسی علمی و سوسیالیسم اوتوپیکی
از مبارزان جنگ استقلال آمریکا (1706 ـ 1783) بر ضد انگلیس
از طرفداران انقلاب کبیر فرانسه (1789)
در سال 1794 کم مانده بود که به گیوتین سپرده شود.

·        طرح پیشرفت دیالک تیکی روشنگری واپسین، کاملترین فرم تبیین خود را در فرانسه در آثار سن سیمون و سن سیمونیست ها می یابد:
·        مثلا در کتاب موسوم به «تعالیم سن سیمون» که در سال 1829 میلادی از سوی سن سیمونیست ها انتشار یافته می خوانیم:

1

·        «حقیقت امر عام در مراحل مختلف فرم های اجتماعی که کلیه فرم های دیگر را نیز در بر می گیرد، عبارت است از پیشرفت نظرات اخلاقی.
·        انسان با توجه بدان به تعین مندی اجتماعی خویش پی می برد.

2

·        نهادهای سیاسی به این نظرات جامه عمل می پوشانند و از آنها در تشکیل، حفظ و پیشرفت روابط اجتماعی استفاده عملی می کنند.
3

·        دوران های ارگانیکی، وحدت روزافزون شکوفائی اعضای همبود را نمودار می سازند.
·        یعنی از همکاری اعضای همبود برای نیل به آماج مشترک پرده برمی دارند.

4

·        اما در دوره های بحرانی، برعکس، بی نظمی و هرج و مرج کامل حکمفرما می گردد.

5

·        انسان ها اما در دوران های بحرانی به انفجار روابط اجتماعی کهنه دست می زنند و نهایتا تنها آماجی که باقی می ماند، اگوئیسم (خودخواهی) محض است و بس.

6

·         اما نباید فراموش کرد که دوران های بحرانی همیشه مفید، ضرور و اجتناب نا پذیر بوده اند.
·        زیرا آنها به تخریب فرم های کهنه و زیانبار برای توسعه بشریت منجر می شوند، فرم های کهنه ای که به مدت درازی مفید بوده اند.
7

·        این دوران های بحرانی کشف فرم های اجتماعی بهتر و جامه عمل پوشاندن به آنها را تسهیل می کنند.....»
8

·        «شکی نیست که اصل اجتماعی شدن، در مقایسه با آنتاگونیسم، همواره از اقتدار بیشتری برخوردار بوده و رفته رفته چیره شده است.
9

·        تلنگر ناشی از آنتاگونیسم سبب می شود که غلبه اصل اجتماعی شدن بطورکلی تضمین گردد.»

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر