۱۳۹۱ بهمن ۲۸, شنبه

کمونیست ها امروز (64) (بخش آخر)

اثری از مجله ارجمند هفته
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس

(حزب و جهان بینی آن)


برگردان یدالله سلطانپور


ما بمثابه اقلیتی کوچک در این جامعه بسر می بریم، بمثابه اقلیتی که هسته تبلوری برای توسعه های اجتماعی بعدی تشکیل می دهد، هسته تبلوری که انسان های بیشماری باید حول آن گرد آیند.

و لذا نمی توانیم از فرم سازمانی سراپا ساختارمند برای عمل سیاسی خود صرفنظر کنیم.

ما به یک حزب مارکسیستی ـ لنینیستی نیاز مبرم داریم!

فصل هشتم

بخش نهم

مسئله سازمان
  
·        این مبارزه در سطوح مختلف بیشماری صورت می گیرد.

1

·        تجربه ساختارهای بوروکراتیک و غیر دموکراتیک در کشورهای سوسیالیستی سابق ـ اغلب ـ منجر بدان شده که به مکانیسم های صوری و فرمال دموکراسی بورژوائی ـ پارلمانتاریستی ـ ضمن ایدئالیزه کردن آنها ـ پر بها داده شود و نهادهای آن بمثابه تنها سطح واقعی و اصلی مبارزه سیاسی تلقی شود.

2

·        ما ـ اما ـ باید بدانیم که دموکراسی بورژوائی ـ پارلمانتاریستی، آن سان که پدید آمده و در فرمی که مرتب دچار موتاسیون شده، فرم سازمانی منافع گروهبندی های وابسته به صاحبان قدرت در دولت بورژوائی است.

3

·        ما باید بدانیم که در دموکراسی بورژوائی ـ پارلمانتاریستی، شرکت کلی شهروندان در امور دولتی، گشتاور تعیین کننده ای نیست.

4

·        در دولت های بزرگ که شهروندان هر چهار سال یکبار پای صندوق رأی می روند و نمایندگانی را برمی گزینند که احزاب در لیست خود نام برده اند، تأثیرگذاری شهروندان در تشکیل اراده بسیار ناچیز است.

5

·        در کشورهائی مانند سوئیس و هلند این مسئله اندکی فرق می کند.
·        اما فقط اندکی فرق می کند و نه بیشتر.
الف


·        در سوئیس، دموکراسی رفراندمی (نظرخواهی) مستقیم وجود دارد.



ب


·        البته اکنون آن هم زیر فشار اتحادیه اروپا قرار دارد و  محافلی می خواهند که به اتحادیه اروپا بپیوندند و لذا در خطر افتاده است و تخریبش تدارک دیده می شود.



ت


·        این فرم قانون اساسی تا کنون ـ در هر حال ـ امکان برقراری رابطه با مردم را برای ابتکارات خلقی فراهم می آورد.



پ

·        در سوئیس ـ افزون بر این ـ دمکراسی مناطق وجود دارد، که تا حدودی خوب عمل می کند.



ث


·        زیرا دولت سوئیس در قبال این مناطق از اختیارات زیادی برخوردار نیست.

·        (سکنه مناطق مورد نظر بر 5000 نفر بالغ می شود. مترجم)

6

·        اما در دولت های بزرگ قضیه از قراری دیگر است.


الف

·        در دولت های بزرگ، دولت قدر قدرت است.



ب


·        برای ما دولت های بزرگ الگوی دموکراسی بورژوائی محسوب می شوند و نه استثناهائی از قبیل سوئیس و هلند.

ت


·        برمبنای استثناء ها نباید چند و چون فونکسیون دموکراسی بورژوائی را مورد ارزیابی قرار داد.



پ


·        ما باید برای این کار، کشورهای بزرگ از قبیل آلمان، انگلستان، فرانسه، ایتالیا و ایالات متحده آمریکا را در نظر گیریم.

ث


·        در این دولت ها روندهای تصمیمگیری بطرزی بی نام و نشان صورت می گیرند و نفوذ گروهبندی های قدرت غیر قابل کنترل می ماند.

ج


·        آنگاه می بینیم که دموکراسی بورژوائی به هیچوجه مدل شرکت شهروندان در تنظیم امور دولتی نیست.


7

·        افزون بر این، دموکراسی پارلمانتاریستی اغلب تحت نفوذ بوروکراسی وزارتی است.


الف


·        نمایندگان مجلس و وزرا از چند و چون مواد بغرنج اداری و قانونگذاری تقریبا خبر درست و حسابی ندارند.



ب


·        کسانی که قوانین را تهیه می کنند و چند و چون توسعه روندهای اجتماعی را عملا تعیین می کنند، بوروکرات های وزارتی هستند.

ت


·        تنها کاری که می توان در مورد این افراد انجام داد، عبارت است از گزینش دقتمند آنها بنا بر تخصص و سمتگیری سیاسی شان.

پ


·        و این ربطی به شرکت و دخالت مردم در تصمیمگیری های سیاسی و دولتی ندارد.

8

·        من فکر می کنم که با قلمداد کردن دموکراسی بورژوائی بمثابه فرم حرکتی آزادی سیاسی، به نقش دموکراسی پارلمانتاریستی، بمثابه تشکیل اراده عمومی و بمثابه میدان مبارزه سیاسی برای توده های تحت سلطه، پر بها داده می شود.

9

·        مبارزه ای که ما کمونیست ها در پیش داریم، از آنجا آغاز می شود که ما گام به گام در نقاط گرهی، در نقاطی که تضادهای این جامعه تبلور می یابند، به توسعه شعور طبقاتی می پردازیم.

10

·        این بدان معنی است که ما فقط برای حل این و یا آن تضاد موجود در انبوهه تضادها مبارزه نمی کنیم.

11

·        ما مبارزه برای حل تضادها را با تبلیغ و استدلال و اثبات این نظر همراه می سازیم که این تضادها گشتاورهای پیوند فرماسیونی ـ اجتماعی خاص بزرگتری اند و در جنبش تمام اجتماعی جا و مقام خاص خود را دارند. 
12

·        و گرنه، مبارزه علیه تأسیس رآکتور اتمی در اینجا و یا آنجا، نمی تواند دورنمای سیاسی محسوب شود. 
13
·        مبارزه مهم است.
·        مبارزه ـ اما ـ باید در عین حال، با جمعبندی دورنمائی  از مناسبات اجتماعی در پیوند باشد.
·        و برای دست یابی بدان، ما به مبانی تحلیل نظری شرایط تاریخی خویش نیاز مبرم داریم.

14

·        این بدان معنی است که ما به یک حزب تئوری آگاه نیاز داریم و مبارزه باید سازمان یافته صورت گیرد.

15

·        وضع نمی تواند از این قرار باشد که هرکس به میل و هوس خویش، در باره این و یا آن موضوع مربوط به خط مشی سیاسی، نظر شخصی و استنباطات شخصی خود را نمایندگی کند.

16

·        شکی نیست که هرکس باید نظر شخصی خود را وارد بحث کند و این امر بایدی است و ضرورت دارد.
·        اما برای اینکه اراده همه اعضای حزب به قدرت سیاسی بدل شود، آن باید فرم سازمانی به خود گیرد.

17

·        برای اجتناب از سوء تفاهم باید گفت که منظور از فرم سازمانی، فرم مبتنی بر مسخ های بوروکراتیکی دستگاه حزبی که قبلا تجربه کرده ایم، نیست.


الف


·        منظور از فرم سازمانی، حزب پیکار طبقاتی ـ کمونیستی اصیل است.



ب


·        منظور از فرم سازمانی، حزبی است که تحت کنترل اعضای آن باشد.



ت


·         منظور از فرم سازمانی، دموکراسی حزبی ئی است که  تعدد (پلورالیسم) نظرات در آن موجب تبدیل حزب  به انجمن وراجی نشود.

پ


·         بلکه بر این پایه دموکراتیک، هیئتی سر بر کشد که از انضباط و سازمان یافتگی آهنین برخوردار و قادر به عمل است. 
18

·        ما بمثابه اقلیتی کوچک در این جامعه بسر می بریم، بمثابه اقلیتی که هسته تبلوری برای توسعه های اجتماعی بعدی تشکیل می دهد، هسته تبلوری که انسان های بیشماری باید حول آن گرد آیند.
·        و لذا نمی توانیم از فرم سازمانی سراپا ساختارمند برای عمل سیاسی خود صرفنظر کنیم.

ما به یک حزب مارکسیستی ـ لنینیستی نیاز مبرم داریم!

پایان

۱ نظر:

  1. کوشش ودرس از گذشته راه پیروزی را هموار میکند شکی نیست با اراده ایکه مصمم بانجا مش هستیدوهستندموفقیت حتمی ست پیش بسویش که موفق خواهی شد باور همه باورمندا ن چنین است

    پاسخحذف