همسویی مواضع راه توده و
رژیم
در مورد عدم مقاومتِ زندانیان سیاسی
در مورد عدم مقاومتِ زندانیان سیاسی
امیر اطیابی
این کیانوری
نبود که موافق نوشتن انزجارنامه و مصاحبه بود، بلکه بازجویان وی و همه ی دستگاه
شکنجه، سرکوب، اطلاعات و مقامات زندان ها خواهان آن بودند و برای گرفتنش از هیچ
چیز، ازجمله استفاده از زندانیان خرد شده و توابین، ضرب و شتم و فشار مداوم دریغ
نمی ورزیدند ...
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
جمال
گذار سیاوش
از آزمون آتش
·
شاید
هیچکس به این روشنی و رسائی نتوانسته باشد، تجربه ی گذار سیاوش از آزمون آتش را
برای شاهدان این نمایش هولناک ، بیان کند.
·
بر
افراشته باد پرچم سوسیالیسم و حزبش.
بهروز
از کوزه همان
برون تراود
·
این هم
از دغلبازی های دیگر بقایای حزب توده است که همان طور که ضعف رهبران حزب بعد از
کودتای ۳۲ را توجیه می کردند، امروز هم به لاپوشانی خطاها و ضعف های رهبران حزب
توده مشغولند و چنین تبلیغ می کنند که گویا مصاحبه های مکرر تلویزیونی رهبران توده،
امری آگاهانه و سازماندهی شده بوده است!
·
البته
امری آگاهانه بوده است:
·
مشخصا
نمی تواند از جریانی که سه سال با مواضع مشمئزکننده اش علیه هر گونه تلاش مبارزاتی
عمل می کرد، انتظار داشت که در دوران بازداشت و بازجویی نیز به شیوه یک جریان
رزمنده و انقلابی عمل کند.
·
به
تلویزیون آمدن کیانوری و رفقایش در آن سال ها چندان عجیب و دور انتظار نبود.
·
در حالی
که در مورد حسین روحانی، جیگاره ای و برخی کادرهای سازمان های چپ انقلابی چنین
انتظاری نمی رفت.
·
·
کسب
روحیه سازش ناپذیر و رزمنده حاصل دو امر است:
الف
·
اولا حل مسئله
مرگ و زندگی در کوران نبردهای سخت و به همین دلیل است که فی المثل فعالان جنبش
نوین کمونیستی ایران بعد از رستاخیز سیاهکل چنین روحیه و سبک عملی را نشان می
دادند.
ب
·
ثانیا
داشتن مواضع مبارز و رزمنده، که حزب توده فاقد هر دو بود.
·
·
امکان
دارد نمونه هایی خلاف این در حزب توده نشان داده شود.
·
اما باید
دانست که حساب افراد مخصوصا در رده های پایین تر و آن بعد از گذشت چند سال از عملکرد شرم آور حزب
توده را باید از روح حاکم بر این حزب در سال های بعد از سرکوب ۶۰ جدا کرد.
·
از رهبری
توده، با آن سبک زندگی و آن مواضع سیاسی، آن چه کیانوری و رفقایش کردند، انتظاری
دیگری نمی رفت.
محسن
چرا راه توده
چنین مقاله ای را می نویسد؟
·
رفیق
گرامی امیر اطیابی!
·
باید دید
که چرا سردبیر راه توده چنین موضعی را می گیرد.
·
براستی
چرا ایشان تا کنون نظر خودش را درباره مصاحبه خانم آذر جوانشیر صریحا بیان نکرده.
·
چرا نمی
گوید این خانم دروغ می گوید و من هیچگاه دستگیر نشده ام.
·
چرا از
این تهمت اصلا شکایت نمی کند؟
·
·
اگر دقت
کنیم این مقاله برای آن نوشته شده که بستر لازم را بسازد تا در مرحله بعد این
سردبیر نام آشنا را با ترفند جدیدی از گرداب تهمت و بدنامی همکاری با وزارت
اطلاعات برهاند.
·
·
برخی از
نزدیکان ایشان می گویند شاید او دستگیر شده و با یک توبه نامه رژیم را گول زده و
از زندان بیرون آمده...
·
·
رفیق
عزیز!
·
سازمان
های موازی جعلی برای تحت تأثیر گرفتن سازمان ها و احزاب مبارز کلا کاربردهای قبلی
خود را از دست می دهند.
·
آن ها به
دورانی تعلق دارند که رسانه ها هرمی عمل می کردند و می توانستند پوشش مؤثری برای
دور نگه داشتن افراد از دسترسی به اطلاعات لازم فراهم کنند.
·
امروز
همه به هم دسترسی دارند و به همین دلیل حقایق جعلی خیلی زود افشا می شود.
·
دوران ساز
دیگری زدن به علت عدم وجود آزادی های سیاسی درون سازمانی و حزبی نیز به سر رسیده و
همه می توانند حرف خودشان را بزنند و بر دیگران تاثیر بگذارند.
·
پس باید
حول حزب متشکل شد و از هر تشکل و سازمان موازی و انحلال طلب فاصله گرفت و راه
رهایی زحمتکشان را در اتحاد با دیگر چپ ها و دیگر سازمان ها و احزاب مبارز در راه
ازادی و عدالت پی گرفت.
·
چاره
رنجبران وحدت و تشکیلات است
مسعود بهبودی
بهروز و جنبش نوین کمونیستی ایران
·
خیلی
ممنون از روشنگری های رایگان دیرآشنای تان
·
شما
ظاهرا سازمان فدائیان خ را جنبش نوین کمونیستی ایران محسوب می دارید.
الف
·
اولا چه
دلیل جهان بینانه برای این ادعای خود دارید؟
ب
·
ثانیا
امروز کدام جریان سیاسی، جنبش نوین کمونیستی ایران مورد نظر شما را نمایندگی می
کند؟
·
حق با
شما ست که سران حزب توده که عمدتا مسن بودند، زیر شکنجه شکستند ولی مگر معیار
حقانیت حزبی مقاومت مطلق و مرگ در زیر شکنجه است؟
·
اگر چنین
باشد هیتلر هم خودش را و زن و بچه اش را کشت تا اسیر نشود.
·
سران
نازی همه از دم در دادگاه از خط مشی خونین و جنایتکارانه خویش دفاع کردند و اعدام
شدند.
·
·
آیا حق
با فاشیسم بود؟
·
حق با
حزب ناسیونال ـ سوسیالیسم بود؟
·
·
ایراد حزب
توده نه در مقاومت و مردن و یا شکستن و توبه کردن، بلکه در فقر نظری و اسلوبی بوده
و کماکان است.
·
·
ولی حزب
توده با همه فقر تئوریک خود، هزاران بار غنی تر، پرولتری تر و انقلابی تر از همه
احزاب و سازمان ها بوده است.
·
امروز هم
اگر کسی از کمونیسم دفاع کند، و حرف دهنش را بداند، یا پرورده همان حزب است و یا
تحت تأثیر مستقیم و غیر مستقیم آن بوده
است.
·
اگر
احیانا توده ای ئی از جنس همان سران اشتباهکار حزب توده سراغ داشتید، ما را هم خبر
کنید.
·
چون ما
سی سال آزگار است که به دنبال کسرائی ئی ، جوانشیری، مهرگانی، تیزابی ئی، آگاهی ئی
می گردیم و نمی یابیم.
خواننده
به مسعود
بهبودی
·
جانا سخن از زبان ما می گویی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر