سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 116 )
تو آباد کردی
شبستان خویش
مرا حکمت و
معرفت گشت بیش
·
در بلبشوی نظام بی انتظام بنده داری، به روایت سعدی، حریفی
لقمان حکیم کذائی را عمدا و یا سهوا با بنده خویش عوضی می گیرد و به کار گل وامی
دارد.
·
·
پس از چندی سر و کله بنده گمشده پیدا می شود.
·
قاعدتا حریف باید به ازای کار لقمان دستمزدی بپردازد.
·
ولی از این خبرها نیست.
·
به جای حریف بنده بازآمده به عذرخواهی از خطای ارباب خویش
می پردازد که رفته بوده تا شبستان خود را تعمیر کند.
·
این پاسخ لقمان به بنده گم و پیدا شده است.
·
معنی تحت اللفظی این بیت:
·
تو شبستان خود را تعمیر کردی و حکمت و معرفت من ببرکت کار
زورکی گل فزونتر شد.
·
منظور سعدی از افزایش حکمت و معرفت لقمان چیست؟
·
آیا لقمان در روند کار، به تفکر وادار شده و تجارب کاری خود
را در زمینه بنائی افزایش داده است؟
1
·
واقعا هم چنین است:
·
انسان در روند کار و ببرکت کار دگرگون می شود.
·
گذار انسان از عالم حیوانی به عام انسانی نیز ببرکت کار
برای تولید امرار معاش خویش بوده است.
· دلیل این گذار غول آسا را ما بکرات توضیح داده ایم:
·
این گذار متعالی حیوان به انسان از گردنه عرقریز دیالک تیک اوبژکت
ـ سوبژکت می گذرد.
·
قضیه تنه درخت است و فرود آوردن تبر بر آن و کشف چند و چون
تبر و تنه و لیاقت عملی و نظری خویش از سوی دهقان تبر زن.
·
این واقع بینانه ترین تفسیر از مفهوم «افزایش حکمت و معرفت لقمان» خواهد بود.
2
·
اما لقمان کذائی که ذکرش در قرآن نیز می گذرد، حکمتش را
مدیون کار تولیدی نیست.
·
مؤلف قرآن هنوز به اعجاز کار واقف نبوده است.
·
اعجاز کار را قرن ها بعد فریدریش انگلس ـ حکیم نبوغمند
پرولتاریا ـ استدلال، اثبات و فرمولبندی
خواهد کرد.
· ویژگی اصلی لقمان از قراری دیگر است:
3
·
هنر اصلی لقمان وارونه آموزی
و در بهترین حالت، آموزش از تجربه شخصی است:
الف
·
او باید عرعر گوشخراش و ناهنجار خر را بشنود تا به محسنات
آهسته گوئی پی ببرد.
·
انا انکر الاصوات لصوت الحمیر! (قرآن)
·
کریه ترین صداها صدای خر است.
ب
·
او باید رفتار اراذل و اوباش را ببیند تا به این
نتیجه برسد که ادب رفتاری است که وارونه رفتار
اراذل و اوباش باشد.
ت
·
او باید به عنوان بنده مورد استثمار و ستم و آزار قرار گیرد،
تا به تجربه شخصی از بنده آزاری بیزار شود و و بنده خود را نیازارد.
4
·
لقمان با این خودویژگی های معرفتی، اصلا حکیم نیست.
·
حکیم به تحلیل واقعیت عینی می پردازد.
·
برداشت های حسی و تجربی خود را جامه عقلی و نظری می پوشاند، مفهوم و مقوله می سازد و اندیشه های خود را در قالب احکام می ریزد.
·
وارونه آموزی در بهترین حالت، ویژگی کسانی است، که قادر به تفکر مفهومی
نیستند و بلحاظ معرفتی، عقب مانده اند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر