میخائیل الکساندرویچ باکونین (1814 ـ 1876)از متفکران و سازماندهان آنارشیسم
با پایگاه طبقاتی اشرافی، معلم و افسر توپخانه
از فعالین قیام های 1848 در پاریس، پراگ و درسدن
8 سال حبس، 4 سال تبعید سیبری
از مخالفان مارکس
گونتر هیدنبرگردان شین میم شین
• بی شرمانه ترین نقش را در میان نمایندگان آنارشیسم، باکونین بازی می کند.
• باکونین ـ بلحاظ تئوریکی ـ پیرو اشتیرنر و پرودون بود.
• او یکی از بدترین دشمنان مارکسیسم و جنبش کارگری انقلابی بود.
• باکونین مخالف تشکیل احزاب پرولتری بود.
• بنظر او نیروی اصلی انقلاب را دهقانان و لومپن پرولتاریا تشکیل می دهد.
• باکونین مخالف سرسخت دولت و دیکتاتوری پرولتاریا بود.
• او و طرفدارانش در سال های 60 قرن نوزدهم به تأسیس سازمان های مخفی پرداختند.
• از آن جمله اند:
• انجمن مخفی برادران بین المللی.
• اتحاد دموکراسی سوسیالیستی.
• باکونین و طرفدارانش به سازمان های بین المللی کارگری نفوذ می کردند و با توسل به هر وسیله ای می کوشیدند تا رهبران آنها را به سوی خویش کشند و از موضع بالا به اشاعه ایده های مخرب خویش در جنبش کارگری بپردازند و سازمان های کارگری را تار و مار سازند.
• مارکس و انگلس بر ضد خرابکاری های باکونین و طرفدارانش به مبارزه پرشور آشتی ناپذیر می پردازند و آنها را بمثابه خائنین به امر طبقه کارگر افشا می کنند و اخراج آنها را از کنگره هاگر اتحاد بین المللی کارگران (1872) در خواست می کنند.
• باکونین و طرفدارانش برای نیل به آماج خود از هروسیله کثیفی استفاده می کردند:
• توطئه، خنجر از پشت، لود دادن، جاسوسی، خبرچینی، ترور.•
• آماج ها و متدهای آنان را مارکس و انگلس به مأموریت از سوی کنگره هاگر به تفصیل کشف و تحریر کرده اند.
5
کروپوتکین
آنارکو کمونیسم
پیوتر الکساندرویچ کروپوتکین (1842 ـ 1921)جغرافی دان، نویسنده، آنارشیست روسی
پایگاه طبقاتی اشرافی
از تئوریسین های بزرگ آنارشیسم کمونیستی
• آنارکو کمونیسم کروپوتکین را باید یکی از فرم های خاص آنارشیسم محسوب داشت.
• کروپوتکین آموزش اجتماعی آنارشیستی ئی را طرحریزی می کند که قبل از همه، حاوی نظرات اخلاقی و سوسیولوژیکی است و مشخصه اصلی اش مفهوم «همیاری» است.
• او امیدوار بود که جامعه بی طبقه کمونیستی مورد نظر خود را بطرزی ایدئالیستی از طریق موعظه اخلاقی به طبقات استثمارگر و متقاعد کردن آنان بر قرار سازد.
• او بویژه روی برتر شمردن منافع (کلکتیف) جامعه بر منافع اگوئیستی شخصیت های منفرد تأکید داشت.
6
آنارکوسندیکالیسم
• آنارشیسم در اواخر قرن نوزدهم ـ قبل از همه ـ در فرم آنارکوسندیکالیسم وارد میدان می شود.
• آنارکوسندیکالیسم عبارت است از یک جریان خرده بورژوائی و نیمه آنارشیستی در جنبش کارگری.
• آنارکوسندیکالیسم از فرانسه سر می گیرد و بعد در کشورهای ایتالیا، اسپانیا، سوئیس و آمریکای لاتین رواج می یابد.
• آنارکوسندیکالیسم در آلمان نیز برای مدت کوتاهی در سازمان های سندیکائی محلی بویژه در برلین توسط فریده برگ نفوذ می کند و به عنوان واکنش بر ضد اوپورتونیسم و رفرمیسم بوروکراسی سندیکائی آلمان عرض اندام می کند.
• آنارکوسندیکالیسم نیز مثل آنارشیسم منکر ضرورت مبارزه سیاسی طبقه کارگر، نقش حزب و دیکتاتوری پرولتاریا ست.
• آنارکوسندیکالیسم خواهان استقلال کامل سازمان های حرفه ای طبقه کارگر از احزاب سیاسی است.
• آنارکوسندیکالیسم سندیکاها را نیروی تعیین کننده در مبارزه بر ضد سرمایه داری می داند.
• آنارکوسندیکالیسم بر آن است که سندیکاها می توانند از طریق اعتصاب عمومی کارگران، بدون انقلاب سیاسی سرمایه داری را بر اندازند، مالکیت بر وسایل تولید را اجتماعی کنند و اداره و سازماندهی تولید را به دست گیرند.
• تئوریسین های آنارکوسندیکالیسم عبارت بودند از پرودون، لاگاردل سورل و فریده برگ.
•
• آنارشیسم با پیروزی سوسیالیسم علمی و بویژه پس از انقلاب اکتبر و ساختممان سوسیالیسم در شوروی و دیگر کشورها بمثابه ایدئولوژی و جریانی در جنبش کارگری در هم شکست.
• برخی از ایده های آنارشیسم امروزه در رویزیونیسم و دگماتیسم به حیات خود ادامه می دهند.• در «اوتوریته ستیزی» مدرن و در برخی از چپ های رادیکال جامعه اوپوزیسیون در کشورهای سرمایه داری نیز می توان به ایده ها و گرایشات آنارشیستی با منشاء اشتیرنر و باکونین و غیره برخورد کرد.
پایان
با پایگاه طبقاتی اشرافی، معلم و افسر توپخانه
از فعالین قیام های 1848 در پاریس، پراگ و درسدن
8 سال حبس، 4 سال تبعید سیبری
از مخالفان مارکس
گونتر هیدنبرگردان شین میم شین
4
باکونین
• بی شرمانه ترین نقش را در میان نمایندگان آنارشیسم، باکونین بازی می کند.
• باکونین ـ بلحاظ تئوریکی ـ پیرو اشتیرنر و پرودون بود.
• او یکی از بدترین دشمنان مارکسیسم و جنبش کارگری انقلابی بود.
• باکونین مخالف تشکیل احزاب پرولتری بود.
• بنظر او نیروی اصلی انقلاب را دهقانان و لومپن پرولتاریا تشکیل می دهد.
• باکونین مخالف سرسخت دولت و دیکتاتوری پرولتاریا بود.
• او و طرفدارانش در سال های 60 قرن نوزدهم به تأسیس سازمان های مخفی پرداختند.
• از آن جمله اند:
• انجمن مخفی برادران بین المللی.
• اتحاد دموکراسی سوسیالیستی.
• باکونین و طرفدارانش به سازمان های بین المللی کارگری نفوذ می کردند و با توسل به هر وسیله ای می کوشیدند تا رهبران آنها را به سوی خویش کشند و از موضع بالا به اشاعه ایده های مخرب خویش در جنبش کارگری بپردازند و سازمان های کارگری را تار و مار سازند.
• مارکس و انگلس بر ضد خرابکاری های باکونین و طرفدارانش به مبارزه پرشور آشتی ناپذیر می پردازند و آنها را بمثابه خائنین به امر طبقه کارگر افشا می کنند و اخراج آنها را از کنگره هاگر اتحاد بین المللی کارگران (1872) در خواست می کنند.
• باکونین و طرفدارانش برای نیل به آماج خود از هروسیله کثیفی استفاده می کردند:
• توطئه، خنجر از پشت، لود دادن، جاسوسی، خبرچینی، ترور.•
• آماج ها و متدهای آنان را مارکس و انگلس به مأموریت از سوی کنگره هاگر به تفصیل کشف و تحریر کرده اند.
5
کروپوتکین
آنارکو کمونیسم
پیوتر الکساندرویچ کروپوتکین (1842 ـ 1921)جغرافی دان، نویسنده، آنارشیست روسی
پایگاه طبقاتی اشرافی
از تئوریسین های بزرگ آنارشیسم کمونیستی
• آنارکو کمونیسم کروپوتکین را باید یکی از فرم های خاص آنارشیسم محسوب داشت.
• کروپوتکین آموزش اجتماعی آنارشیستی ئی را طرحریزی می کند که قبل از همه، حاوی نظرات اخلاقی و سوسیولوژیکی است و مشخصه اصلی اش مفهوم «همیاری» است.
• او امیدوار بود که جامعه بی طبقه کمونیستی مورد نظر خود را بطرزی ایدئالیستی از طریق موعظه اخلاقی به طبقات استثمارگر و متقاعد کردن آنان بر قرار سازد.
• او بویژه روی برتر شمردن منافع (کلکتیف) جامعه بر منافع اگوئیستی شخصیت های منفرد تأکید داشت.
6
آنارکوسندیکالیسم
• آنارشیسم در اواخر قرن نوزدهم ـ قبل از همه ـ در فرم آنارکوسندیکالیسم وارد میدان می شود.
• آنارکوسندیکالیسم عبارت است از یک جریان خرده بورژوائی و نیمه آنارشیستی در جنبش کارگری.
• آنارکوسندیکالیسم از فرانسه سر می گیرد و بعد در کشورهای ایتالیا، اسپانیا، سوئیس و آمریکای لاتین رواج می یابد.
• آنارکوسندیکالیسم در آلمان نیز برای مدت کوتاهی در سازمان های سندیکائی محلی بویژه در برلین توسط فریده برگ نفوذ می کند و به عنوان واکنش بر ضد اوپورتونیسم و رفرمیسم بوروکراسی سندیکائی آلمان عرض اندام می کند.
• آنارکوسندیکالیسم نیز مثل آنارشیسم منکر ضرورت مبارزه سیاسی طبقه کارگر، نقش حزب و دیکتاتوری پرولتاریا ست.
• آنارکوسندیکالیسم خواهان استقلال کامل سازمان های حرفه ای طبقه کارگر از احزاب سیاسی است.
• آنارکوسندیکالیسم سندیکاها را نیروی تعیین کننده در مبارزه بر ضد سرمایه داری می داند.
• آنارکوسندیکالیسم بر آن است که سندیکاها می توانند از طریق اعتصاب عمومی کارگران، بدون انقلاب سیاسی سرمایه داری را بر اندازند، مالکیت بر وسایل تولید را اجتماعی کنند و اداره و سازماندهی تولید را به دست گیرند.
• تئوریسین های آنارکوسندیکالیسم عبارت بودند از پرودون، لاگاردل سورل و فریده برگ.
•
• آنارشیسم با پیروزی سوسیالیسم علمی و بویژه پس از انقلاب اکتبر و ساختممان سوسیالیسم در شوروی و دیگر کشورها بمثابه ایدئولوژی و جریانی در جنبش کارگری در هم شکست.
• برخی از ایده های آنارشیسم امروزه در رویزیونیسم و دگماتیسم به حیات خود ادامه می دهند.• در «اوتوریته ستیزی» مدرن و در برخی از چپ های رادیکال جامعه اوپوزیسیون در کشورهای سرمایه داری نیز می توان به ایده ها و گرایشات آنارشیستی با منشاء اشتیرنر و باکونین و غیره برخورد کرد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر