۱۴۰۴ مهر ۲۷, یکشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره الأعراف ) (۴۸۱)

  صفحه ای از نور(دانلود متن، ترجمه، صوت)/ صفحه 151(سوره اعراف، آیات 1 الی 11)  - استاد منشاوی | ضیاءالصالحین      

   

ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

 

﴿وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ﴾
[ الأعراف: ۱۹]

اى آدم، تو و همسرت در بهشت مكان گيريد.

 از هر جا كه خواهيد بخوريد ولى به اين درخت نزديك مشويد كه در شمار بر خويش ستم‌كنندگان خواهيد شد.

کریم
در این آیه،
دیالک تیک امر به معروف و نهی از منکر
را
به صورت دیالک تیک خوردن از میوه های همه درختان بهشت و نخوردن از میوه درختی بسط و تعمیم می دهد.
خوردن از میوه درخت ممنوعه،
 همان
و
سقوط به جرگه ظالمان، 
همان. 

این میوه در ادبیات فرنگی، سیب است.
ولی در ادبیات فارسی، گندم.
 
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
حافظ
 
گندم اما دانه است و نه میوه  
و 
جزو نباتات است و نه جزو درختان.


﴿فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ﴾

[ الأعراف: ۲۰]

پس شيطان آن دو را وسوسه كرد، تا شرمگاهشان را كه از آنها پوشيده بود در نظرشان آشكار كند. 

و

 گفت:

 پروردگارتان شما را از اين درخت منع كرد تا مباد از فرشتگان يا جاويدانان شويد.

ابلیس که از درگاه الهی طرد و تبعید شده است،
با استفاده از مهلتی که خدا تا روز قیامت به او داده است،
در هیئت ماری از آبراهی وارد بهشت می شود 
و 
برای تشویق حوا و آدم به خوردن میوه ممنوعه 
دلیل عرضه می کند:
هدف و آماج خدا از نهی از منکر،
ممانعت از ابدیت سکونت حوا و آدم در بهشت است.

سؤال این است 
که
چرا خدا خودش برای نهی از منکر  دلیل عرضه نمی کند؟
ابلیس
جای خالی دلیل الهی را با ادعای خود پر می کند و حوا و آدم را به خوردن میوه ممنوعه وسوسه می کند.
 
سؤال دیگر این است 
که
مگر حیات بهشتی، در هر صورت حیات ابدی نیست؟
 
پس
خوردن و نخوردن میوه ممنوعه، چه تأثیری می تواند از این نظر داشته باشد؟
یعنی
چرا باید حوا و ادم خر شوند و فریب ابلیس را بخورند؟
 
میوه ممنوعه
چه سیب و چه گندم
تحفه نطنز که نیست تا حوا و آدم دیالک تیک امر به معروف و نهی از منکر را تخریب کنند و نهی از منکر را مراعات نکنند.
 
شاید دلیل موفقیت ابلیس،
کنجکاوی حوا و آدم باشد که از خصایص بشری است.
 
نهی بشر از کردوکاری، به طور اوتوماتیک به کنجکاوی او و انجام آن کردوکار منجر می شود.

اگر محتوای استعاری ـ تاریخی ـ جامعتی خروج حوا و آدم از بهشت را در نظر گیریم،
 خوردن میوه ممنوعه توسط حوا و آدم به عنوان نماد انتزاعی بشریت
الترناتیو ـ مفهومی برای تشکیل مالکیت خصوصی در جامعه اشتراکی اولیه و تشکیل جامعه طبقاتی برده داری است.
یعنی
بهشت جامعه اشتراکی اولیه است
و
تصاحب وسایل تولید و نعمات مادی نگهداری شده در معابد توسط کاهنان
و
تبدیل توده های خلق به برده است.
 
وسوسه دیگر ابلیس
تشویق حوا و آدم به آشکار سازی شرمگاه شان است.
 
محتوای این وسوسه ابلیس
را
نیهلیسم اخلاقی 
تشکیل می دهد.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر