۱۴۰۴ مهر ۲۳, چهارشنبه

درنگی در کنفوسیوس و جهان بینی او (۱۱)

 

 
نام هنگام تولد
 کوین شاه
(۵۵۱ قبل از میلاد ـ  ۴۷۹ قبل از میلاد)
(عمر: ۷۱–۷۲ سال)
 
درنگی 
از
شین میم شین 

کنفوسیوس 
هیچ اندیشه‌ی بدی را در سر یا دل خود جای مده. 
 
مفاهیم این اندرز کنفوسیوس به شرح زیرند:
سر
دل
اندیشه
اندیشه بد
جا دادن اندیشه در سر و یا دل

منظور کنفوسیوس از سر، مغز (Gehirn) بشری است.
منظور او از دل، ضمیر (Bewusstsein) بشری است. 

منظور کنفوسیوس از اندیشه چیست که به دو دسته طبقه بندی می شود:
اندیشه نیک
و
اندیشه بد؟ 
 
زرتشت هم از پندار نیک شعار ساخته است و منظورش از پندار، بخشا و ضمنا  افکار است.
یعنی 
زرتشت هم بسان کنفوسیوس پندار را به پندار نیک و پندار بد دسته بندی می کند.

مثالی برای برای درک و توضیح تشکیل اندیشه:
نیاکان کودک واره ما
با مشاهده آتش نلشی از مثلا آذرخش و یا آتش سوزی خود به خودی
دست بدان زده اند و دست شان در آتش سوخته است.
این شناخت حسی 
به صورت سیگنالی حسی
به مغزشان ارسال شده است و مغز سگنال حسی مربوطه را به صورت حکمی (تصوری، اندیشه ای، فکری، قضاوتی، عبارتی) در آورده است:
آتش چیزی سوزنده و سوزاننده است.
 
بدین طریق
  شناخت حسی 
را
 شناخت عقلی مبدل شده است.

یعنی
دیالک تیک حسی و عقلی قوام یافته است.
 

حسی و عقلی

(سنسوئال و راسیونال)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14897 
 
دیالک تیک حسی و عقلی 
یکی از اساسی ترین دیالک تیک های معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت) مارکسیستی ـ لنینیستی است.
نقش تعیین کننده در دیالک تیک حسی و عقلی
از آن حسی است.
چون اگر نیاکان ما دست به اتش نزده بودند و دست شان نسوخته بود،
یعنی
اگر به کسب شناخت حسی نایل نیامده بودند، به حکم و یا اندیشه آتش چیزی سوزنده و سوزاننده است، نمی رسیدند.
 
این بدان معنی است 
که
اندیشه
چیزی حاضر و آماده نیست که بشر در سر و یا در دل خود جا بدهد.
اندیشه
در گردنه دیالک تیکی دشوار حسی و عقلی تشکیل می یابد.
ضمنا
معیار عینی و علمی مطمئنی برای تمیز اندیشه نیک از اندیشه بد وجود ندارد.

آتش چیزی سوزنده و سوزاننده است.
این اندیشه نیکی است و یا اندیشه بدی؟
معیار چیست؟
 
شاید منظور کنفوسیوس و زردشت
نه اندیشه نیک، بلکه نیت نیک بوده است.
حسن نیت بوده است.
هومانیسم و سوسیالیسم و کمونیسم و ناتورالیسم بوده است.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر