۱۴۰۴ مهر ۳۰, چهارشنبه

آلن بدیو کیست و خالد رسولپور در پی چیست؟ (۳)

آلن بدیو نویسنده کتاب راهنمای نازیبایی شناسی | ایران کتاب 

آلن بدیو

 (زادهٔ ۱۹۳۷)

 بدیو 

می‌گوید 

که 

همه چیز در بود خود متکثر است

 اما در بازنمایی وحدت می‌یابد.

معنی تحت اللفظی:

همه چیزهای هستی در وجود خود کثرت یابنده اند.

اما

در نمود خود وحدت یابنده.

برای درک و توضیح این ادعای آلن بدیو، 

باید مفهوم فلسفی مربوط به «بود خود» را و مفهوم فلسفی مربوط به «بازنمایی خود» را پیدا کرد.

ما در این جمله آلن بدیو با دیالک تیک بود و نمود سر و کار داریم

 که

 فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک پدیده (نمود، ظاهر) و ماهیت (ذات) است.

به نظر آلن بدیو،

 همه چیز ماهیتا کثرت یابنده است و ظاهرا وحدت یابنده.

این ادعای آلن بدیو

اولا

بدان معنی است که بین پدیده و ماهیت (ظاهر و ذات) از رابطه دیالک تیکی خبری نیست.

یعنی

بین ظاهر و ذات

اصلا

رابطه ای نیست

و

در بهترین حالت، 

 رابطه دوئالیستی هست.

فقط در این صورت می توان ادعای کرد که چیزی ذاتا کثرت می یابد و ظاهرا وحدت.

یعنی

ظاهر هر چیز آیینه ذات آن نیست.


آلن بدیو

در حالت وضعیت تاریخی ممکن است بخشی از وضعیت، از بازنمایی جا بماند.

این بدان معنی است که گاهی ذاتی فاقد ظاهری است.

یعنی

دیالک تیک ظاهر و ذات کشک است.

یعنی

عدم و وجود دیالک تیک ظاهر و ذات،

 بسته به شرایط تاریخی است.

این به معنی وارد کردن نسبیتی در دیالک تیک به طور کلی است.

این به معنی مجلس آرایی برای متافیزیک (ضد دیالک تیک) و دوئالیسم است.


آلن بدیو

مانند پرولتاریا در سیستم سرمایه‌داری که از بازنمایی در سیاست جا مانده‌است.

معنی تحت اللفظی:

وضعیتی پیش آمده است 

که

پرولتاریا 

در جامعه سرمایه داری  نمود سیاسی ندارد.

این بدان معنی است

که

پرولتاریا

در جامعه سرمایه داری

ذاتا وجود دارد، ولی ظاهرا وجود ندارد.

دلیل آلن بدیو برای اثبات صحت این یاوه،

 این است که پرولتاریا فعالیت سیاسی ندارد.

متد فکری آلن بدیو

شبیه پیشنهاد آخوندی در نمایشنامه «اتللو در سرزمین عجایب» است:

«شروع نمایشنامه از آخر.» 

آلن بدیو

اول

ادعا می کند که «در حالت وضعیت تاریخی ممکن است بخشی از وضعیت، از بازنمایی جا بماند»،

 بعد

 بر پایه خرافه احتمالی خود،

نتیجه می گیرد که « پرولتاریا در سیستم سرمایه‌داری که از بازنمایی در سیاست جا مانده‌است.» 

اگر کسی لبی از چشمه مارکسیسم تر کرده باشد،

اول

ثابت می کند که پرولتاریا ذاتا  وجود دارد، بی آنکه ظاهرا وجود داشته باشد. 

بعد بر پایه امپیری (تجربه)، تئوری می سازد.

برای اینکه نقش تعیین کننده در دیالک تیک تجربی ـ نظری (امپیریکی ـ تئوریکی)    از آن تجربه (امپیری) است.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر