شین میم شین
بوستان
باب سوم
در عشق و مستی و شور
حکایت پانزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۲ ـ ۹۳ )
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
اگر مرد لهو است و بازی و لاغ
قوی تر شود، دیوش اندر دماغ
معنی تحت اللفظی:
ولی اگر درویش مدهوش مست
اهل لهو و لعب و بازی و شوخ طبیعی باشد،
نفس اماره اش قوی تر خواهد گشت.
سعدی
در این بیت شعر،
ضد دیالک تیکی درویش در بیت قبلی
را
معرفی می کند:
درویش مدهوش مست
در بیت قبلی این شعر
فراتر از ملائکه تصور و تصویر می شود
و
در بیت بعدی
اسیر دیو درون.
اگر سوبژکت «مرد لهو و بازی و لاغ» باشد، دیو دماغش نیرو می گیرد و از شنیدن صرف عرعر خر عاجز می ماند، چه برسد به سمفونی شنیدن آن.
چو مرد سماع است، شهوت پرست
به آواز خوش، خفته خیزد نه مست
معنی تحت اللفظی:
اگر درویش اهل سماع شهوت پرست باشد، از شنیدن آواز خوش دستخوش خر و پف می شود و نه دستخوش مستی.
اگر مستمع (سوبژکت) انسانی شهوت پرست باشد، او از شنیدن سماع، نه تنها مست نخواهد شد، بلکه چه بسا، سماع را با عرعر خر عوضی خواهد گرفت و خواب خوشش آشفته خواهد شد.
در این بیت شعر نیز نقش تعیین کننده و مطلق در درک چیزها، به عهده سوبژکت شناخت گذاشته می شود، نه به عهده اوبژکت شناخت.
این ارباب معنی و شهوت پرست بودن مستمع است که ماهیت سماع و صدای پای ستور را تعیین می کند.
سعدی و حافظ وارونه سازان حرفه ای و تمام عیارند.
حافظ که خرد را از ضمیر پریشان خویش ریشه کن کرده است،
گوشه میخانه را خانقاه خود کرده است و از آزادی عمل بیشتری برخوردار است، در این زمینه سنگ تمام بیشتری می گذارد.
طنز تاریخ را باش!
سعدی که مدافع سرسخت جزم «مشیت الهی» و منکر اختیار انسانی است،
سعدی که برای انسان هیچ نقشی در تاریخ به عنوان سوبژکت (فاعل) قائل نیست
و
مشیت الهی را همه کاره می داند،
اکنون، در عرصه شناخت، هویت و عینیت چیزها را دور می اندازد و چند و چون آنها را در رابطه با حال و هوای روانی سوبژکت شناخت (مستمع)
تعریف و عملا تحریف می کند.
به عبارت دیگر سوبژکت شناخت (انسان) را به عنوان تصمیمگیر نهائی در باره چند و چون چیزها معرفی می کند.
اما تناقض دست و پاگیر و لاینحلی را سیستم فکری سعدی باید ناگزیر به همراه برد و آن اینکه چگونه می توان سوبژکت شناسنده را برای آشنائی با حق از خود بی خود کرد، تا درجه هیچ تنزل داد و در عین حال چند و چون موضوع شناخت را به حال و هوای چنین سوبژکت هیچواره و هیچکاره ای وابسته دانست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر