۱۴۰۴ اردیبهشت ۲۸, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۲۳۰)

  
شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت یازدهم

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۱ )

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

سعدی

 یک سال بعد،

در گلستان، اهل طریق را مورد حمله قرار خواهد داد، از عالم در مقابل عارف جانبداری خواهد کرد، عرفا را به خودپرستی متهم خواهد نمود و از هومانیسم علما دفاع خواهد نمود:

صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه

بشکست عهد صحبت اهل طریق را

 

گفتم:

«میان عالم و عابد چه فرق بود

تا اختیار کردی از آن، این فریق را؟»

 

گفت:

«آن، گلیم خویش به در می برد ز موج

وین، سعی می کند که بگیرد غریق را.»

معنی تحت اللفظی:

عارف فرزانه ای با خانقاه قطع رابطه کرد و به مدرسه آمد.

یعنی عهد و پیمانی را که با اهل عرفان بسته بود، شکست و به اهل علم پیوست.

پرسیدم:

«تفاوت عالم با عارف چه بود که سبب قطع رابطه تو با عرفان و پیوستن به علم شد؟»

جواب داد:

«اهل عرفان جماعتی خودپرستند و فقط در صدد بیرون کشیدن گلیم خود از سیل اند.

اهل علم اما جامعه پرستند و سودای نجات غریقان از سیل خروشان در سر دارند.»

 

۱

صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه

بشکست عهد صحبت اهل طریق را

 

سعدی

 در این بیت شعر

دیالک تیک علم و عرفان

را

به صورت دیالک تیک مدرسه (دارالعلم) و خاقاه (دارالعرفان) بسط و تعمیم می دهد و از تجدید نظر و تجدید موضع و سنگر توسط عارف صاحبدلی خبر می دهد.

۲

گفتم:

«میان عالم و عابد چه فرق بود

تا اختیار کردی از آن، این فریق را؟»

 

سعدی

در این بیت شعر

دیالک تیک فقیه و عارف

را

به صورت دیالک تیک عالم و عابد بسط و تعمیم می دهد و تفاوت آندو را تعیین می کند.

 

۳

گفت:

«آن، گلیم خویش به در می برد ز موج

وین، سعی می کند که بگیرد غریق را.»

سعدی

در این بیت شعر

دیالک تیک عارف و فقیه

را

به صورت دیالک تیک خودپرست (اگوئیست) و جامعه پرست (سوسیالیست) بسط و تعمیم می دهد و فقها را علمای جامعه گرا جا می زند.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر