درنگی
در
از
شین میم شین
هنر از دیدگاه مارکسیستی
مهرداد پرولتاریا
نقد هنر بورژوایی و مدرن
مارکسیستها به هنر مدرن (مانند دادائیسم، سوررئالیسم، و هنر انتزاعی)
نگاه انتقادی
دارند.
به این دلیل
که این آثار غالباً غیرسیاسی، ذهنی و فردگرایانهاند و
از مشکلات واقعی جامعه فاصله میگیرند.
دلیل انتقاد مارکسیست های کذایی از هنر مدرن کذایی،
محتوای نامطلوب آن به زعم مارکسیست های بی خبر از مارکسیسم (استالینیست ها و اعجوبه های دیگر) است:
۱
غیر سیاسی بودن آثار هنری مدرن
۲
ذهنی بودن آثار هنری مدرن
۳
ایندیویدوئالیستی بودن آثار هنری مدرن
۴
از مشکلات واقعی جامعه فاصله گرفتن آثار هنری مدرن
به دعوی مربوط به غیرسیاسی و ذهنی بودن آثار هنری هنر مدرن
اشاره شد.
۳
ایندیویدوئالیستی بودن آثار هنری مدرن
ایندیویدوئآلیسم (فردگرایی) چیست؟
ایندیویدوئالیسم (فردگرایی)
۱
· ایندیویدوئالیسم واژه ای لاتینی است.
۲
·
ایندیویدوئالیسم
به طرز تفکر، طرز رفتار و یا به درک تئوریکی (استنباط نظری) ئی اطلاق می شود که
فرد بشری را با حقوق، منافع و حوایجش، مقدم بر جامعه بشری قلمداد می کند.
·
(یعنی
دیالک فرد و جامعه را وارونه می سازد.
·
یعنی نقش
تعیین کننده را از آن فرد جا می زند.
·
دیالک فرد
و جامعه فرمی از بسط و تعمیم دیالک جزء و کل است.
·
نقش تعیین
کننده در این دیالک تیک از آن کل است.
·
ایندیویدوئالیسم
آن را وارونه می سازد و نقش تعیین کننده را از آن جزء جا می زند و باد در غبغب می
اندازد.
· مترجم)
۳
· ایندیویدوئالیسم در دوره آغازین جامعه بورژوایی
به مثابه برجسته سازی ارزش و عزت فرد بشری، به مثابه مطالبه هومانیستی آزادی اعضای
جامعه از قید و بند فئودالی و به مثابه شکوفایی فکری و اخلاقی شخصیت تلقی می شد و
در مبارزه ایده ئولوژیکی بورژوازی جوان در ادبیات کلاسیک بورژوایی، اقتصاد سیاسی،
جامعه ـ تئوری و فلسفه آن، اعتبار بخشیده شده بود.
۴
· این ایدئال با توسعه پیش
رونده کاپیتالیسم (سرمایه داری)، با حاکمیت مالکیت خصوصی بر وسایل تولید، با
استثمار و ستم و سرکوب کاپیتالیستی و با انحلال «عزت شخصی در ارزش مبادله»
(مارکس)، هر چه بیشتر در تضاد با واقعیت قرار گرفت.
۵
· ایندیویدوئالیسم هر چه بیشتر برای توجیه مسائل
زیر به خدمت گرفته شد:
الف
· برای توجیه استثمار و ستم کاپیتالیستی
ب
· برای توجیه گرایش سودجویانه ی کاپیتالیستی
پ
· برای توجیه رقابت کاپیتالیستی
ت
· برای توجیه تضاد آشتی ناپذیر فرد با جامعه
بورژوایی
ث
· برای توجیه جنگ همه بر ضد همه.
۶
· فرم های نمودین مدرن ایندیویدوئالیسم بورژوایی
به شرح زیرند:
الف
· اگوئیسم بی رحمانه و بی حد
و حصر
ب
· ثروت اندوزی بی حد و حصر
بویژه اعضای طبقه حاکمه
پ
· استفاده از هر آنچه که
سودآور باشد.
ت
· به مثابه بیانگر گرایش
بهره وری حداکثر سرمایه
ث
· حراج کلی کلیه روابط
انسانی
ج
· در نظر گرفتن دیگر انسان
ها فقط به عنوان اشیای مصرفی
ح
· بیگانگی انسان ها و بی اعتنایی
آنها نسبت به جامعه و همنوع
۷
· اخلاق زدایی و جنایت و
غیره جزو فرم های نمودین مدرن ایندیویدوئالیسم بورژوایی اند.
۸
· ایندیویدوئالیسم، همزمان در کلیه فرم های ایده
ئولوژی و جهان بینی امپریالیستی نفوذ می کند که به بهانه دفاع از «آزادی» و «حقوق»
فرد بر ضد «کلکتیویسم کمونیستی» به توجیه مسائل زیر می پردازند و بر ضد وحدت
سازمان یافته زحمتکشان مبارزه می کنند:
الف
· به توجیه طرز تفکر و طرز
رفتار ایندیویدوئالیستی می پردازند.
ب
· به توجیه ریشه های اجتماعی
طرز تفکر و طرز رفتار ایندیویدوئالیستی می پردازند.
پ
· قبل از هم به توجیه مالکیت
خصوصی بر وسایل تولید می پردازند.
۹
· این در
تئوری های زیر تبیین می یابد:
الف
· در مسئولیت و نقش رهبری خاص سرمایه داران در جامعه
ب
· در مقابل هم قرار دادن
نخبگان و توده های بی ارج و ارزش (زباله واره) در روانشناسی توده
پ
· در طرح های نظری جامعه
شناسی بورژوایی و روانشناسی اجتماعی
ت
· در فونکسیون اجتماعی جامعه شناسی بورژوایی و
روانشناسی اجتماعی
۱۰
· اگر امروزه خیلی از جامعه
شناسان بورژوایی، به «طبیعت اجتماعی» فرد اذعان دارند و چه بسا حتی برنامه آنتی ایندیویدوئالیستی مبنی بر «وحدت فرد و جامعه»
تدوین می کنند، نباید فراموش کرد که آماج واقعی آنها تشکیل سیستم حتی الامکان بی
عیب و نقصی از متدهای هدفگرا به نیات زیر است:
الف
· به نیت دمساز سازی انسان
های زحمتکش با جامعه کاپیتالیستی
ب
· به نیت دمساز سازی انسان
های زحمتکش با نظام صاحبان سرمایه تحت سودگرایی کاپیتالیستی و حاکمیت انحصارات.
۱۱
·
این آماج در خدمت تئوری وسیعا رایج درونی سازی (هضم و جذب و
پذیرش) هنجارها و قواعد از سوی فرد است که توسط طبقه حاکمه و نهادهای آن تعیین شده
اند.
· فردی که به طرز انتزاعی و
ایزوله درک می شود.
۱۲
· این پرده پوشی و توجیه ایندیویدوئالیسم و بنیان
های اقتصادی و سیاسی اش خود را در این نیز نشان می دهد که سودگرایی کاپیتالیستی، مثلا
و ضمنا توسط تالکوت پارسونس مجزا از مناسبات تولیدی کاپیتالیستی، به حساب «ساختار
نهادین (مؤسساتی) جهان غرب» گذاشته می شود و بدین طریق، به صورت «پدیده ای کانلا
طبیعی» تحریف می شود که گویا کمترین ربطی به شرایط اقتصادی و اجتماعی کاپیتالیسم
(سرمایه داری) ندارد.
۱۳
·
در جامعه سوسیالیستی بر بنیان مالکیت جامعه ای بر وسایل
تولید، بر بنیان وحدت اخلاقی ـ سیاسی کل خلق و بر بنیان مطابقت قانونمند منافع
جامعه ای، کلکتیو و فردی و همچنین بر بنیان جایگاه اجتماعی نوین مبتنی بر
برابرحقوقی و مسئولیت شناسی فرد، ایندیویدوئالیسم
بورژوایی، هم در تئوری و هم هم در عمل، شالوده
اجتماعی توسعه و تأثیر خود را از دست می دهد و کلکتیویسم سوسیالیستی هر چه
بیشتر به طرز تفکر و طرز رفتار تعیین کننده انسان ها مبدل می شود.
ایندیویدوئالیسم
فردگرایی
https://hadgarie.blogspot.com/2020/06/blog-post_47.html
ایندیویدوئالیسم
(فردگرایی)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13227
پایان
ایندیویدوئالیسم
(فردگرایی، اصالت فرد)
ضد کلکتیویسم
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11301
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11306
۳
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11310
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر