۱۴۰۴ اردیبهشت ۲۶, جمعه

درنگی در «هنر از دیدگاه مارکسیستی» (۲۰)

    

 درنگی 

در

از

شین میم شین

هنر از دیدگاه مارکسیستی

مهرداد پرولتاریا

 

  نقد هنر بورژوایی و مدرن
 
مارکسیست‌ها به هنر مدرن (مانند دادائیسم، سوررئالیسم، و هنر انتزاعی)
 نگاه انتقادی دارند. 
به این دلیل 
که این آثار غالباً غیرسیاسی، ذهنی و فردگرایانه‌اند و از مشکلات واقعی جامعه فاصله می‌گیرند.
 
دلیل انتقاد مارکسیست های کذایی از هنر مدرن کذایی،
محتوای نامطلوب آن به زعم مارکسیست های بی خبر از مارکسیسم (استالینیست ها و اعجوبه های دیگر) است:
 
۱
 غیر سیاسی بودن آثار هنری مدرن
 
۲
ذهنی  بودن آثار هنری مدرن
 
۳
ایندیویدوئالیستی  بودن آثار هنری مدرن
 
۴
 از مشکلات واقعی جامعه فاصله گرفتن آثار هنری مدرن
 
به دعوی مربوط به غیرسیاسی و ذهنی بودن آثار هنری هنر مدرن
اشاره شد.
 
۳
ایندیویدوئالیستی  بودن آثار هنری مدرن
 
ایندیویدوئآلیسم (فردگرایی) چیست؟
 

ایندیویدوئالیسم (فردگرایی)

۱
·    ایندیویدوئالیسم واژه ای لاتینی است.

۲
·    ایندیویدوئالیسم به طرز تفکر، طرز رفتار و یا به درک تئوریکی (استنباط نظری) ئی اطلاق می شود که فرد بشری را با حقوق، منافع و حوایجش، مقدم بر جامعه بشری قلمداد می کند.

·    (یعنی دیالک فرد و جامعه را وارونه می سازد.
·    یعنی نقش تعیین کننده را از آن فرد جا می زند.
·    دیالک فرد و جامعه فرمی از بسط و تعمیم دیالک جزء و کل است.
·    نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن کل است.
·    ایندیویدوئالیسم آن را وارونه می سازد و نقش تعیین کننده را از آن جزء جا می زند و باد در غبغب می اندازد.  
·    مترجم)

۳
·    ایندیویدوئالیسم در دوره آغازین جامعه بورژوایی به مثابه برجسته سازی ارزش و عزت فرد بشری، به مثابه مطالبه هومانیستی آزادی اعضای جامعه از قید و بند فئودالی و به مثابه شکوفایی فکری و اخلاقی شخصیت تلقی می شد و در مبارزه ایده ئولوژیکی بورژوازی جوان در ادبیات کلاسیک بورژوایی، اقتصاد سیاسی، جامعه ـ تئوری و فلسفه آن، اعتبار بخشیده شده بود.   

۴
·    این ایدئال با توسعه پیش رونده کاپیتالیسم (سرمایه داری)، با حاکمیت مالکیت خصوصی بر وسایل تولید، با استثمار و ستم و سرکوب کاپیتالیستی و با انحلال «عزت شخصی در ارزش مبادله» (مارکس)، هر چه بیشتر در تضاد با واقعیت قرار گرفت.

۵
·    ایندیویدوئالیسم هر چه بیشتر برای توجیه مسائل زیر به خدمت گرفته شد:

الف
·    برای توجیه استثمار و ستم  کاپیتالیستی

ب
·    برای توجیه گرایش سودجویانه ی کاپیتالیستی

پ
·    برای توجیه رقابت کاپیتالیستی

ت
·    برای توجیه تضاد آشتی ناپذیر فرد با جامعه بورژوایی  

ث
·    برای توجیه جنگ همه بر ضد همه.

۶
·    فرم های نمودین مدرن ایندیویدوئالیسم بورژوایی به شرح زیرند:

الف
·    اگوئیسم بی رحمانه و بی حد و حصر

ب
·    ثروت اندوزی بی حد و حصر بویژه اعضای طبقه حاکمه

پ
·    استفاده از هر آنچه که سودآور باشد.

ت
·    به مثابه بیانگر گرایش بهره وری حداکثر سرمایه

ث
·    حراج کلی کلیه روابط انسانی

ج
·    در نظر گرفتن دیگر انسان ها فقط به عنوان اشیای مصرفی

ح
·    بیگانگی انسان ها و بی اعتنایی آنها نسبت به جامعه و همنوع

۷
·    اخلاق زدایی و جنایت و غیره جزو فرم های نمودین  مدرن ایندیویدوئالیسم بورژوایی اند.
 

۸
·    ایندیویدوئالیسم، همزمان در کلیه فرم های ایده ئولوژی و جهان بینی امپریالیستی نفوذ می کند که به بهانه دفاع از «آزادی» و «حقوق» فرد بر ضد «کلکتیویسم کمونیستی» به توجیه مسائل زیر می پردازند و بر ضد وحدت سازمان یافته زحمتکشان مبارزه می کنند:

الف
·    به توجیه طرز تفکر و طرز رفتار ایندیویدوئالیستی می پردازند.

ب
·    به توجیه ریشه های اجتماعی طرز تفکر و طرز رفتار ایندیویدوئالیستی می پردازند.

پ
·    قبل از هم به توجیه مالکیت خصوصی بر وسایل تولید می پردازند.

۹
·    این  در  تئوری های زیر تبیین می یابد:

الف
·    در مسئولیت  و نقش رهبری خاص سرمایه داران در جامعه

ب
·    در مقابل هم قرار دادن نخبگان و توده های بی ارج و ارزش (زباله واره) در روانشناسی توده

پ
·    در طرح های نظری جامعه شناسی بورژوایی و روانشناسی اجتماعی 

ت
·     در فونکسیون اجتماعی جامعه شناسی بورژوایی و روانشناسی اجتماعی 

۱۰
·    اگر امروزه خیلی از جامعه شناسان بورژوایی، به «طبیعت اجتماعی» فرد اذعان دارند و چه بسا حتی برنامه آنتی ایندیویدوئالیستی مبنی بر «وحدت فرد و جامعه» تدوین می کنند، نباید فراموش کرد که آماج واقعی آنها تشکیل سیستم حتی الامکان بی عیب و نقصی از متدهای هدفگرا به نیات زیر است:

الف
·    به نیت دمساز سازی انسان های زحمتکش با جامعه کاپیتالیستی

ب
·    به نیت دمساز سازی انسان های زحمتکش با نظام صاحبان سرمایه تحت سودگرایی کاپیتالیستی و حاکمیت انحصارات.

۱۱
·    این آماج در خدمت تئوری وسیعا رایج درونی سازی (هضم و جذب و پذیرش) هنجارها و قواعد از سوی فرد است که توسط طبقه حاکمه و نهادهای آن تعیین شده اند.
·    فردی که به طرز انتزاعی و ایزوله درک می شود.

۱۲

·    این پرده پوشی و توجیه ایندیویدوئالیسم و بنیان های اقتصادی و سیاسی اش خود را در این نیز نشان می دهد که سودگرایی کاپیتالیستی، مثلا و ضمنا توسط تالکوت پارسونس مجزا از مناسبات تولیدی کاپیتالیستی، به حساب «ساختار نهادین (مؤسساتی) جهان غرب» گذاشته می شود و بدین طریق، به صورت «پدیده ای کانلا طبیعی» تحریف می شود که گویا کمترین ربطی به شرایط اقتصادی و اجتماعی کاپیتالیسم (سرمایه داری) ندارد.

۱۳
·    در جامعه سوسیالیستی بر بنیان مالکیت جامعه ای بر وسایل تولید، بر بنیان وحدت اخلاقی ـ سیاسی کل خلق و بر بنیان مطابقت قانونمند منافع جامعه ای، کلکتیو و فردی و همچنین بر بنیان جایگاه اجتماعی نوین مبتنی بر برابرحقوقی و مسئولیت شناسی فرد، ایندیویدوئالیسم بورژوایی، هم در تئوری و هم هم در عمل، شالوده  اجتماعی توسعه و تأثیر خود را از دست می دهد و کلکتیویسم سوسیالیستی هر چه بیشتر به طرز تفکر و طرز رفتار تعیین کننده انسان ها مبدل می شود.

ایندیویدوئالیسم

فردگرایی

 

https://hadgarie.blogspot.com/2020/06/blog-post_47.html


ایندیویدوئالیسم

(فردگرایی)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13227

 

پایان


 

ایندیویدوئالیسم

(فردگرایی، اصالت فرد)

ضد کلکتیویسم

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11301

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11306

 

۳

 http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11310

 

پایان

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر