۱۴۰۲ اسفند ۱۱, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۹۰۳)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

دمادم شراب الم در کشند

و گر تلخ بینند، دم در کشند

معنی تحت اللفظی:

عاشق جماعت لحظه به لحظه درد می کشند

و

اگر معشوق بد رفتاری کند، دم نمی زنند.

 

سعدی

ور به تیغ ام بزنی، با تو مرا خصمی نیست

خصم آنم که میان من و تیغت سپر است.

معنی تحت اللفظی:

اگر مرا به شمشیر ببندی، من خصومتی با تو نخواهم داشت.

ما با کسی خصومت خواهم داشت، که سپری شود میان من و شمشیر تو.

 

سعدی

در این بیت شعر،

 دیالک تیک دشمن و دوست

را

پیشاپیش تار و مار کرده است.

دوست و دشمن یکی شده اند.

او نسبت به دشمنی که به تیغش می بندد، خصومتی ندارد.

خصومت او با سپری است که مانع اصابت تیغ بر او می شود.

این عشق معنائی جز تسلیم و تحمل و رضا در مقابل ستمگر ندارد.

 

تنها فرقی که سعدی و حافظ با آدم های عادی دارند،

 در نامگذاری ها ست.

 

مردم خردگرا تیغ زن را سلطان، خان، ارباب، سرهنگ، قلدر، ژاندارم و دشمن می نامند،

ولی حضرات شاعر

بدان نام دوست، دلبر، معشوق، جانان، معبود و غیره می دهند

 و

به وارونه سازی دیالک تیک دشمن و دوست می پردازند.

 

این همان اندیشه مسیح است و قصه سیلی بر طرف راست صورت و آماده سازی داوطلبانه طرف چپ آن برای سیلی دوم است.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر