میم حجری
شناخت و شعور هنری
اولین و ساده ترین فرم شناخت و شعور بشری است
که
احتمالا قبل از شروع نیاکان ما به تفکر و تکلم
یعنی
قبل از کسب توان تجرید
یعنی
قبل از کسب توان گذار از مشخص به مجرد،
یعنی
قبل از کسب توان مفهوم سازی و حکم سازی (واژه سازی و جمله سازی)
شروع شده است.
آثار هنری باقی مانده در دیواره غارها
قدمت چندین هزارساله دارند
شناخت و شعور اساطیری
دومین نوع شناخت و شعور پس از شعور و شناخت هنری است
که نتیجه توسعه نیروهای مولده و نتیجه نفی دیالک تیکی شناخت و شعور هنری بوده است.
نفی دیالک تیکی
یعنی حذف جنبه های مرده و کهنه شناخت و شعور هنری و حفظ و توسعه جنبه های مثبت و حیاتمند آن.
شناخت و شعور اساطیری
آمیزه ای از عناصر ناتورال و سوسیال (طبیعی و اجتماعی) است.
خدایان میتولوژیکی بخشا طبیعی اند
مثلا خدای آذرخش اند
و
بخشا جامعتی اند.
مثلا آهنگرند، پیشه ورند.
خدای خدایان
زئوس
خدای آذرخش و عقاب و غیره است
یکی دیگر خدای عشق و هوس و سکس و چنگ و جنگ و مخلفات است.
کسب و کار این خدایان
همان کسب و کار خلایق است.
جنگ و ستیز با همدیگر
عیاشی و زنبارگی و الی آخر
شناخت و شعور تئولوژیکی (مذهبی)
سومین نوع و سومین مرحله شناخت و شعور بشری است
که از نفی دیالک تیکی شعور هنری و اساطیری تشکیل یافته است.
همانطور که شعور اساطیری
نافی دیالک تیکی شعور هنری بود
یعنی
هم نتیجه نقد و حذف شعور هنری بود و هم ضمنا دارنده و توسعه دهنده شعور هنری بود،
شناخت و شعور تئولوژیکی (مذهبی)
هم
ضمن نقد و حذف شعور هنری و اساطیری،
دارنده عناصر مثبت و بالنده شعور هنری و اساطیری و توسعه دهنده آندو نوع شناخت و شعور است
قصص و اساطیر کتب مقدس
به مراتب قوی تر از قصص شناخت و شعور اساطیری اند.
شناخت و شعور تئولوژیکی (مذهبی)
نتیجه توسعه هرچه بیشتر نیروهای مولده و تفکر بشری است.
پیش شرط گذار از شناخت هنری و اساطیری به شناخت و شعور تئولوژیکی (مذهبی)
گذار از تفکر مشخص به تفکر مجرد (انتزاعی) بوده است.
مثال:
خدا در ادیان سه گانه
دیگر نه بت، نه فرعون، نه خورشید، نه پستان مادر و آلت تناسلی پدر، بلکه چیزی فکری و روحی است.
مفهوم است.
این گذار معرفتی
فی نفسه
نشانه توسعه و تکامل شناخت و معرفت بشری است.
این گذار نشاندهنده لیاقت تجرید نیاکان ما ست و لیاقت آنها به تفکر مفهومی است.
در اثر تجرید از چیزهای مشخص و مادی و عینی،
مفاهیم و مقولات ساخته می شوند که انتزاعی و مجردند و فقط در ذهن بشر وجود دارند.
مثلا
مفهوم درخت،
نتیجه تجرید سرو و صنوبر و سپیدار و غیره است.
مفهوم زن،
نتیجه تجرید نرگس و نسترن و نسرین و نیر و نعیمه و نگین و غیره است.
به همین دلیل
همه این پیامبران با کتاب (اندیشه) آمده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر