۱۴۰۱ اسفند ۲۱, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تأثیر متقابل (۱)

   

پروفسور دکتر گئورگ کلاوس

برگردان

شین میم شین

  

۱

·      تأثیر متقابل فرم خاصی از پیوند میان چیزها، روندها و سیستم های واقعیت عینی است.

 

۲

·      وقتی می توان از تأثیر متقابل روند و یا پروسه (p1) و روند یا پروسه (p2) و یا از تأثیر متقابل سیستم (S1)  و سیستم (S2) سخن گفت که دو شرط زیر موجود باشند:

 

شرط اول

 

·      نه تنها روند (p1) بر روند (p2)، بلکه همچنین روند (p2)  بر روند (p1) تأثیر بگذارد.

 

شرط دوم

 

·       و یا نه تنها سیستم (S1)  بر سیستم (S2  بلکه همچنین سیستم (S2) برسیستم (S1)  تأثیر بگذارد.

 

·      مراجعه کنید به پیوند، دیالک تیک عنصر ـ ساختار ـ سیستم

 

۳

·      ساده ترین فرم تأثیر متقابل وقتی مطرح می شود که یک سیستم با فاکتور واحدی بر سیستم دیگر تأثیر بگذارد و سیستم دیگر نیز تنها با یک فاکتور، متقابلا بر سیستم اول مؤثر واقع شود.

 

۴

·      چنین تأثیر متقابلی در سیستم های سیبرنتیکی زمانی صورت می گیرند، که فقط یک نوع از اختلالات بر سیستم وارد شود و سیستم نیز به طرز معینی بر این اختلال متقابلا واکنش نشان دهد. 

 

۵

·      اما سیستم ها و روندها به طور کلی با بیشتر از یک اختلال و یا تأثیر وارده مواجه می شوند و بیشتر از یک واکنش و یا تأثیر متقابل از خود نشان می دهند. 

 

۶

·      تأثیر و تأثیر متقابل حتما نباید یکسان باشند.

 

·      مراجعه کنید به تأثیر

 

۷

·      تأثیر یک سیستم بر سیستم دیگر می تواند تأثیری ماهوی و مهم باشد و تأثیر متقابل سیستم دوم بر سیستم اول تأثیری غیرماهوی و نا چیز باشد.

 

۸

·      مثلا تأثیر قوه جاذبه خورشید بر سنگ آسمانی (کمیت) وارد شده در منظومه شمسی، تأثیری ماهوی است.

·      در حالی که تأثیر واکنشی نظری و واقعی سنگ آسمانی بر خورشید، تأثیری غیرماهوی و ناچیز است و می تواند مورد صرفنظر قرار گیرد.

 

۹

·      کل کاینات سیستمی از تأثیرات متقابل را تشکیل می دهد.

 

۱۰

·      «تمامی طبیعت مورد دسترسی ما سیستمی را تشکیل می دهد، یعنی پیوند کلی ئی از اجسام را.

 

۱۱

·      منظور ما از اجسام عبارت است از کلیه وجودهای مادی.

 

۱۲

·      در پیوند با هم قرار داشتن این اجسام بدان معنی است که آنها متقابلا بر هم تأثیر می گذارند و این تأثیر متقابل آنها حرکت است.»

·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۳۵۵)

 

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر