تحلیلی
از
شین میم شین
آرش کمانگیر
· آفتاب
· درگریز بی شتاب خویش
· سال ها بر بام دنیا ـ پا کشان ـ سر زد
· ماهتاب
· ـ بی نصیب از شب روی هایش همه خاموش ـ
· در دل هر کوی و هر برزن
·
سر به هر
ایوان و هر در زد
· آفتاب و ماه را در گشت
· سال ها بگذشت
· سال ها و باز
· در تمام پهنه البرز
· و این سراسر قله مغموم و خاموشی که می بینید
· و اندرون دره های برف آلودی که می دانید
· رهگذرهایی که شب در راه می مانند
· نام آرش را پیاپی در دل کهسار می خوانند
·
و نیاز
خویش می خواهند
· با دهان سنگ های کوه، آرش می دهد پاسخ
· می کندشان از فراز و از نشیب جاده ها آگاه
· می دهد امید
·
می نماید
راه
· در برون کلبه می بارد
· برف می بارد به روی خار و خارا سنگ
· کوه ها خاموش
· دره ها دلتنگ
·
راه ها
چشم انتظار کاروانی با صدای زنگ
· کودکان دیری است در خوابند
· در خواب است، عمو نوروز
· می گذارم کنده ای هیزم در آتشدان
· شعله بالا می رود، پر سوز.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر