خرد ـ انسان ـ تاریخ (۱۹۲)

·

 

پروفسور دکتر مانفرد بور

برگردان

شین میم شین

 فصل هشتم 

بخش دوم

 

۹۹

·     در قاموس فیشته شیوه های رفتار مبتنی بر تسلیم طلبی و آشتی جویی (کمپرومیس جویی) در شأن فلاسفه نیست.

 

۱۰۰

·     ضمنا با ماهیت فلسفه اش در تضاد قرار دارند.

 

۱۰۱

·     فیشته بر خلاف کانت، شرمگین از شرکت در «معامله دنیوی» است و چنین اعمالی برای او چنان بعید بوده اند که برای خیلی از معاصرانش، معما می نموده و اعمال فیشته آنها را از سویی به تعجب و از سوی دیگر به تحسین وامی داشته و چه بسا لرزه بر اندام شان می انداخته است.

 

۱۰۲

·     خیلی از شوندگان درس ها وسخنرانی های فیشته بارها گفته اند که فیشته درس های خود را در دانشگاه ها نه به عنوان تقبل نوعی تکلیف دولتی، بلکه به مثابه نوعی  رسالت تلقی می کرد که باید به انجام رساند.

 

۱۰۳

·      به عنوان مثال، کارل فوربرگ، «خط اساسی شخصیت فیشته را عالی ترین درجه صداقت می داند.

·     چنین شخصیتی معمولا اعتنایی به ظرافت و لذت ندارد.

 

۱۰۴

·     مشخصه فیشته، همواره خصلت بزرگ و قوی داشته است.

·     لحن معمولی فیشته، برنده و توهین آمیز بوده است.

·     فیشته ضمنا زیاد حرف نمی زند.

·     ولی همه حرف های او وزین و سنگینند.

 

۱۰۵

·     قوانین اساسی فیشته مبتنی بر سختگیری اند و به ندرت با هومانیته (بشردوستی) تعدیل یافته اند.

·      فیشته علیرغم این، اعتراض و انتقاد را تحمل می کند و طعنه و طنز را می فهمد.

 

۱۰۶

·     روح فیشته، روح تشنه کامی است.

·     تشنه فرصتی برای عمل هرچه بیشتر در جهان است.

 

۱۰۷

·     سخنرانی علنی فیشته از این رو، به رعد و برق می ماند که آتشش را در جملات منفردش می ریزد و شعله ور می سازد.

 

۱۰۸

·     فیشته تکان نمی خورد.

·     ولی روح مخاطبین را تعالی (اوج) می بخشد.

 

۱۰۹

·     چشمان فیشته، تنبیه گرند و روش و رفتارش، تهورآمیز.

 

۱۱۰

·     فیشته در صدد رهبری روح (فکر) عصر، به مدد فلسفه خویش است.

 

۱۱۱

·     فیشته جانب ضعیف عصر را می شناسد.

·     به همین دلیل بدان از جانب سیاست چنگ می زند.»

·     (کارل فوربرگ، «گوشه های از نوشتجات من»، ۱۷۹۶، ص ۷۲)

 

ادامه دارد.