منبع:
وال فیسبوک هلن پطروسیان
تأملی
از
ربابه نون
۱
ایرانیان
در
عین حال
دم از کوروش می زنند
و
اعراب
را
سوسمارخور
می نامند.
این دو نکته که حریف به ایرانیان نسبت می دهد،
قابل بررسی، علت یابی و ریشه یابی سوسیولوژیکی اند.
کوروشیسم
فرمی غیرمذهبی از فوندامنتالیسم (بنیادگرایی، کیش برگشت به ریشه ها) و پانیسم است.
کوروشیسم
به
همان دلایل
رواج یافته
که
فوندامنتالیسم شیعی وسنی و غیره
و
پان اسلامیسم و پان ایرانیسم و پان ترکیسم و پان کردیسم و پان عربیسم و غیره
رواج یافته اند.
طبقات اجتماعی مرتجع
که
فاقد دورنمای آتی اند،
آرمان ها و ایدئال های خود
را
در
ماضی می جویند.
ماضی
را
ایدئالیزه می کنند
تا
عوامفریبی پیشه کنند
و
توده عامی و عقب مانده
را
به
دنبال نخود سیاه
بفرستند.
به
همین دلیل
ما
که
«از خریت مرده ایم، سگ گشته ایم»
به
گوگوشیسم
ایمان داریم.
۲
ایرانیان
در
عین حال
دم از کوروش می زنند
و
اعراب
را
سوسمارخور
می نامند.
طرفداری از کوروش و سوسمارخوار قلمداد کردن اعراب
می توانند
ماهیت اجتماعی، طبقاتی و ایده ئولوژیکی واحدی
داشته باشند.
به
همان سان
که
کوروشیسم و فوندامنتالیسم اسلامی و پانیسم های رنگارنگ
علیرغم تفاوت ظاهری
ماهیت اجتماعی، طبقاتی و ایده ئولوژیکی واحدی
ماهیت اجتماعی، طبقاتی و ایده ئولوژیکی واحدی
دارند.
سوسمارخوار قلمداد کردن اعراب
فقط به معنی تحقیر عرب و تجلیل عجم نیست.
تعیین کننده در این زمینه
سوبژکتی
است
که
از شعر جعلی منسوب به حکیم کمونیست طوس
سوء استفاده ایده ئولوژیکی
به
عمل می آورد:
الف
ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسیده ست کار
که تخت عجم را کنند آرزو
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو!
عرب را به جایی رسیده ست کار
که تخت عجم را کنند آرزو
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو!
فوندامنتالیسم کوروشیستی
با
انتشار این دو بیت شعر
به
تحقیر توده های خلق عرب
و
ضمنا
به
تجلیل عوامفریبانه ایرانیان انتزاعی
می پردازد.
یعنی
جلال و جبروت فاشیستی خود
را
در
ماضی بر باد رفته
می جوید و می یابد.
ب
ز شیر شتر خوردن و سوسمارعرب را به جایی رسیده ست کار
که تخت عجم را کنند آرزو
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو!
فوندامنتالیسم اسلامی
چه شیعی و چه سنی
هم
با
انتشار و تکرار این دو بیت جعلی
به
ایدئالیزاسیون صدر اسلام و حکومت خلفا
می پردازد.
فوندامنتالیسم اسلامی
چه شیعی و چه سنی
دلیل تشکیل امپراطوری اسلامی
را
باور به باورهای مذهبی
به
مثابه حبل المتین
قلمداد می کند:
باوری که اعراب شیر شتر خور و سوسمارخوار
را
به
ارباب جهان
تبدیل کرده است.
ترفند ایده ئولوژیکی مستور و مسکوت
جا زدن طبقه حاکمه عرب
(اشرافیت برده دار و فئودال)
به
عنوان توده پابرهنه عرب
است.
به
مدد این دو بیت شعر جعلی
سودای احیای دولت برده داری ـ فئودالی اسلامی
در
کله خالی از مغز هواداران خام و خرفت و خر و خردستیز فوندامنتالیسم
پدید آورده می شود.
این دو بیت شعر جعلی
اما
از
کجا
گرفته شده
و
به
فردوسی خردگرا
جسبانده شده است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر