احسان طبری
در بارۀ شیوۀ درستِ رفتارِ مبارزان با یکدیگر
[بحثی در بابِ اِتیکِ مارکسیستی]
منبع: سایت نوید نو
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
۱
لذا بسیار مهم است
که
بدانیم
چگونه و بر اساس چه موازینی باید رفتار کرد:
زیرا
اساسِ حلِ علمی،
حلِ مارکسیستی ـ لنینیستیِ این مسئله
است،
نه
حلِ آن بر اساس واکنش های غریزی، سننِ نادرستِ معموله در اجتماع، سلیقهها و پسندها و الگوهای انفرادی.
طبری
اخلاق و رفتار اعضای جامعه
را
نه
پدیده ای طبقاتی، تاریخی و اوبژکتیو (عینی)
بلکه
پدیده ای ماورای طبقاتی، غیر تاریخی و سوبژکتیو
می داند.
به
همین دلیل
بر سر دو راهی زیر قرار می گیرد:
الف
اساسِ حلِ علمی،
حلِ مارکسیستی ـ لنینیستیِ این مسئله
است،
تعیین سوبژکتیو (دلبخواهی) موازین اخلاقی و رفتاری اعضای جامعه
به
زعم طبری بی خبر از تفکر مفهومی و علم و مارکسیسم ـ لنینیسم
اساس حل علمی مسئله
(حل مارکسیستی ـ لنینیستی مسئله)
است.
ب
حلِ آن (مسئله)
بر اساس واکنش های غریزی، سننِ نادرستِ معموله در اجتماع، سلیقهها و پسندها و الگوهای انفرادی.
در
قاموس طبری
راه حل ضدعلمی و ضد مارکسیستی ـ لنینیستی کذایی،
اصلا
راه حل نیست.
قبول بی چون و چرای میراث اخلاقی و رفتاری نسل های پیشین از عهد بوق و چپق تا عصر خر دجال حاضر است.
۲
دلیل اول این طرز تفکر و طرز برخورد طبری،
بی خبری او
از
ماهیت طبقاتی اخلاق و رفتار و دیگر عناصر روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه
است.
دلیل دیگر این طرز تفکر و طرز برخورد طبری
عجز و پرهیز از نقد اخلاق طبقات اجتماعی دیگر است.
خواهیم دید.
۳
بدیهی است
که
نگارندۀ این سطور
از
این تصور سادهلوحانه و ایدهآلیستی به دور است
که
گویا کافی است
شیوۀ درستی
توضیح داده شود
و
موازین و ملاکهای آن روشن گردد
برای آنکه فوراً و خودبه خود،
آن شیوه جانشین شیوۀ نادرست گردد.
شیوههای نادرست مبتنی بر تفکرِ ذهنی و منشِ فردی
دارای ریشههای عمیقِ طبقاتی، اجتماعی، تاریخی و روانی است
و
اکنون حتی تا آیندههای چشمرس سرسختی نشان میدهد
و
خواهد داد
و
به
ضربِ اندرز
نمی توان آنها را نابود کرد.
با اینحال نمی توان تأثیرِ توضیح و تذکر را نیز نادیده گرفت.
این فراز از مقدمه طبری
فرم عوامفریبی و خودفریبی و ماستمالی دیرآشنایی
است.
ما
با
این فرم عوامفریبی و خودفریبی و ماستمالی
در
اعلامیه های سازمان فدائیان فئودالی خلق
پس از ترور هر مهره طبقه حاکمه
آشنا می شدیم:
ما می دانیم که ترور رویه و روش کنتراپرودوکتیو نادرستی است.
(نقل به مضمون)
این
ماستمالی فضل فروشانه
اما
به
چه معنی است؟
این
به
معنی پیروی از پرکتیسیسم (عملگرایی)
است.
این
به
معنی بی اعتنایی به تئوری علمی و انقلابی
ضمن تکرار دم بریده و مثله و مخدوش همان تئوری علمی و انقلابی
است.
بگذارید این فراز از مقدمه طبری
را
مورد تأمل قرار دهیم:
۴
بدیهی است
که
نگارندۀ این سطور
از
این تصور سادهلوحانه و ایدهآلیستی به دور است
که
گویا کافی است
شیوۀ درستی
توضیح داده شود
و
موازین و ملاکهای آن روشن گردد
برای آنکه فوراً و خودبه خود،
آن شیوه جانشین شیوۀ نادرست گردد.
خود این تصور طبری
قابل تأمل
است:
الف
توضیح شیوۀ درست رفتار
و
تنویر موازین و ملاکهای آن
در
قاموس طبری
توضیح شیوه درست رفتار و موازین اخلاقی و رفتاری
کردوکار ساده لوحانه و ایدئالیستی ئی است
که
طبری
میانه خوبی با آن ندارد.
اگرچه
کاری جز انجام ان ندارد و نداند.
ب
توضیح شیوۀ درست رفتار
و
تنویر موازین و ملاکهای آن
طبری
جای خالی تحلیل شیوه رفتار و موازین و ملاک های اخلاقی
را
با
توضیح آن
پر می کند.
طبری
بسان آخوندها
اهل وعظ و پند و اندرز
است
و
نه
اهل تحلیل.
دلیل این ضعف طبری و روشنفکریت عقب مانده شرق
اولا
بیگانگی با تئوری
ثانیا
بیگانگی با متد
است.
و
دلیل هر دو نوع بیگانگی،
بیگانگی
با
مفاهیم فلسفی
و
تفکر مفهومی
است.
پ
تصور مؤثر افتادن فوری توضیح شیوۀ درست رفتار
و
تنویر موازین و ملاکهای آن
طبری
ضمنا
تصور تأثیر فوری توضیح شیوه رفتار و تعیین موازین و ملاک های رفتاری
را
تصوری ساده لوحانه و ایدئالیستی
می داند.
اگرچه
کار دیگری ندارد و نداند.
۵
شیوههای نادرست مبتنی بر تفکرِ ذهنی و منشِ فردی
دارای ریشههای عمیقِ طبقاتی، اجتماعی، تاریخی و روانی است
وقتی از بیگانگی طبری با مفاهیم و فوت و فن تفکر مفهومی سخن می رود،
به
همین دلیل است:
همان کسی
که
پایه و شالوده و اساس شیوه های درست و نادرست کذایی رفتار
را
تفکر عینی وذهنی و منش جمعی وفردی
جا می زند،
همان کسی
است
که
از فرط حواس پرتی
بلافاصله
اعلام می دارد
که
شیوه های نادرست (و نه، ضمنا شیوه های درست کذایی) رفتار
دارای ریشههای عمیقِ طبقاتی، اجتماعی، تاریخی و روانی است.
یعنی
دارای پایه و اساس و شالوده طبقاتی، اجتماعی، تاریخی و روانی است.
۶
شیوههای نادرست فتار
اکنون
حتی تا آیندههای چشمرس
سرسختی نشان میدهد
و
خواهد داد
و
به
ضربِ اندرز
نمی توان آنها را نابود کرد.
علاوه بر این
اگر
طبری
به
هنگام تحریر این سطور
مست
نباشد،
باید
دست به ریشه برد
و
برای تغییر اخلاق و رفتار اعضای جامعه
راه حل رادیکال و ریشه ای
عرضه دارد.
راستی
ریشه های شیوه های رفتار چی بودند؟
تنها فکری که به ذهن طبری می رسد،
جان سختی شیوه های رفتار و پند و اندرز است.
طرفه اما این است
که
طبری
اهل رادیکالیته و ریشه گرایی
نیست.
به
همین دلیل
اعلام می دارد:
با اینحال نمی توان تأثیرِ توضیح و تذکر را نیز نادیده گرفت.
این همان بند بازی ساز و مان و خان و قبیله و طایفه فدائیان فئودالی
است.
ترور
اگرچه
کنترا پرودوکتیو
است.
ولی
تنها ره رهایی
ترور مسلحانه کذایی
است.
اشرف دهاتی
کجا ست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر