بس نقش ها زدند
ولی
روز آزمون
یک از هزارشان
نشد
آن بی نظیر ما
درنگی
از
میمحا نجار
کریم
سلام
سلام
جناب نوید
که
معلوم نیست کی هستید و چکاره؟
شما
را
چه به و
نوید و حزب توده ایران ؟
چه کسی گفت که تحلیل های حزب توده ایران تا
پلنوم هفده غط بوده؟
چرا چنگ به چهره توده ای ها می کشید؟
بنده
با
"
نامه مردم " امروز کاری ندارم
که
امروز
ارگان رسمی حزب شده است
ولی آش دیگر انقدر شور نشده است
که
هر ننه قمری
سیاست های حزب را تا پلنوم هفده به آش و لاشی تفسیر کند
و
از
نام و رسم
توده ای ها
سوء استفاده کند
شما بهتر نیست
خود را معرفی کنید
و
با
نام
خود
وارد کارزار شوید
تا بدانیم چند مرده حلاج هستید؟
پنهان شدن پشت اسم
و رسم توده های ها
صادقانه نیست
و
کسی
هم
به
حرف های صد من یک غاز شما
توجه نخواهد کرد
البته اگر بنده را متهم به ساواکی و ساوامایی نکنید
که
علاقمند هستم شمارا شناسایی کنم و به ساواما گزارش کنم.
۱
سلام
جناب نوید
که
معلوم نیست کی هستید و چکاره؟
این واکنش کلاسیک نئاندرتال ها
به
نظرات نوید
است.
این نوع برخورد نمونه وار
اما
به
چه معنی است
و
دال بر چیست؟
۲
سلام
جناب نوید
که
معلوم نیست کی هستید و چکاره؟
این
اولا
دال بر بی پرنسیپی نئاندرتال ها ست:
مثال مشخص از وال فیس فیسی مش کریم:
چرا و به چه دلیل
مش کریم
همین سؤال
را
از
همدمانش
نمی پرسد؟
مثلا
چرا از شیر شیرین که دیروز شیر شیخ بود،
نمی پرسد:
معلوم نیست کی هستید و چکاره؟
معلوم نیست کی هستید و چکاره؟
بی پرنسیپی
مشخصه مهم نئاندرتال ها ست.
مثال:
معلوم نیست
که
خط مشی نئاندرتال ها در طویله جماران چیست؟
پریروز
طرفدار مثلث موسوی و کروبی و رهنورد
یعنی
مخالف سیدعلی و احمدی نجات
بودند
و
از
خطر سپاه عنگلاب اسلامی
هارت و پورت کنان هشدار می دادند.
دیروز
سنگ آدولف سلیمان
سردسته سپاه فاشیسم، فوندامنتالیسم، آنتی سیمیتسم و تروریسم
را
به
سینه می زدند.
امروز
از
خط مشد حسن
دفاع می کنند.
۳
معلوم نیست کی هستید و چکاره؟
ثانیا
برای کریم و دیگر نئاندرتال ها
چه فرق می کند
که
اسم و عکس و کسب و کار نوید
چه باشد؟
راستی
کسب و کار خود کریم و نئاندرتال های دیگر
چیست؟
اگر
نوید
حمید باشد
چه
فرقی برای کریم خواهد داشت؟
علاوه بر این
مگر
کلمه نوید
تحفه نطنز
است
که
کسی با نوید نامیدن خود افاده بفروشد؟
۴
معلوم نیست کی هستید و چکاره؟
طرح چنین سؤال
کسب و کار دو دسته از اجامر جماران و جمکران
است:
الف
اولا
کسب و کار مأمورین اطلاعاتی جماران برای شناسایی هویت هر نفسکش دگراندیشی و یا مظنون به دگراندیشی
است.
خود مش کریم
هم
می داند
و
مطمئن است
که
نوید
اسم و عکس و کسب و کار خود
را
رو نخواهد کرد.
به
همین دلیل
می نویسد:
«البته اگر بنده را متهم به ساواکی (؟) و ساوامایی نکنید
که
علاقمند (علاقه مند) هستم شمارا شناسایی کنم و به ساواما گزارش کنم.»
ب
این
ثانیا
دال بر خریت کریم
است
که
خیال می کند،
محتوای شناخت،
نه
در
موضوع شناخت،
نه
در
نظرات نوید،
بلکه
در
هویت و حرفه نوید
است.
این طرز «تفکر»
را
سوبژکتیویسم معرفتی
می نامند
که
یکی از مکاتب معرفتی ـ نظری امپریالیسم، فئودالیسم و فوندامنتالیسم
است.
ضمنا
این طرز «تفکر»
را
می توان
طرز «تفکر» اسکولاستیکی
نامید
که
مشخصه مهمش
نقل آیه ای، روایتی، حدیثی از اوتوریته ای مذهبی و یا ادبی و فقهی و فلسفی و هنری
است.
پیروان طرز «تفکر» اسکولاستیکی
حقیقت
(حقیقت مطلوب و مفید خود)
را
نه
در
موضوع شناخت
نه
در
مثلا
نظرات نوید
بلکه
در
صاحبنظر
می جویند.
اگر
نوید
بگوید:
من توله رئیس نادانان جماران هستم،
نئاندرتال ها
کلاه از سر برمی دارند و برایش شیهه می کشند و تکبیر سرمی دهند.
طرز «تفکر» اسکولاستیکی و یا سوبژکتیویسم معرفتی
در
هر صورت
به
درد کشف حقیقت عینی
نمی خورد.
مثال:
خریت خر
در
خود خر
است
و
نه
در
خرچران و خرفروش و خرسوار و خرشناس.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر