۱۳۹۵ آبان ۴, سه‌شنبه

اشرف دهقانی ـ مصطفی کردستانی ـ ادوارد برنشتاینی (10)


اشرف دهقانی
«رویکرد جدید» حزب دموکرات کُردستان ایران
در خدمت کیست؟
سرچشمه:
صفحه فیسبوک اشرف دهقانی
ویرایش و تحلیل از
ربابه نون

اصولا باید دانست و تأکید کرد،
 تا زمانی که نظام سرمایه داری وابسته (؟)
بر جامعه ایران حاکم است،
با وجود هر رژیمی،
مسئله حق تعیین سرنوشت
 و یا به زبان محدود رهبران حزب دموکرات
«مسئله کُرد»
 هیچگاه به شیوه دموکراتیک (؟) 
قابل «حل» نبوده و نخواهد بود.

·        اگر دلیل چپ قلابی در طبقه بندی بورژوازی به دو زیرطبقه خوب و بد، استتار ماهیت فئودالی و ارتجاعی خود در مبارزه بر ضد انقلاب بورژوائی سفید بود، دلیل حزب توده ی پس از کودتا چه بود؟

1
  سرمایه داری وابسته

·        مخالفت حزب توده آغازین با دار و دسته مصدق به احتمال قوی، درست بوده است.
·        چون همانطور که ذکرش گذشت، بورژوازی فاقد ظرفیت انقلابی است و خوب و بد و ملی و امپریالیستی و ضد امپریالیستی ندارد.

·        بورژوازی واپسین، کمترین فرقی با اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی ندارد:

الف
·        اگر توده رام و آرام و خام و خر باشد، بورژوازی با پنبه سر می برد.
·        خود را طرفدار حقوق بشر و هومانیسم و محیط زیست و حقوق زنان و کودکان و بومیان و آزادی و دموکراسی و غیره جا می زند.
·        در آن صورت امثال مصدق حکومت می کنند.

ب
·        اگر توده زیر پرچم حزب توده گرد آید، بورژوازی در طرفة العینی نقاب از چهره برمی دارد و ماهیت درنده ی خود را در صور فاشیستی، میلیتاریستی و فوندامنتالیستی آشکار می سازد.

2
·        حزب توده باید سگ سرسپرده توده باشد و سودائی جز دفاع از منافع استراتژیکی توده در سر نداشته باشد.
·        قطع پیوند با توده، به معنی پایان حزب توده است.

·        جوهر لنینیسم، همین است:
·        از توده بودن، با توده بودن و برای توده بودن.

·        چون خدائی جز توده وجود ندارد.
·        دشمنان توده بهتر از حزب توده به این حقیقت امر وقوف داشته اند و وقوف دارند.
   
3
  سرمایه داری وابسته

·        دلیل جدائی حزب توده از توده، فقط کودتای خونین نبوده است.
·        احزاب توده در مقیاس جهانی به دلایل اوبژکتیو و سوبژکتیو مختلف از توده فاصله گرفته اند.
·        نتیجه تلخ تر از زقوم این دوری از پایگاه مطمئن خویش، شکست فجیع بوده است.
·        احزاب توده به دلیل فقر فلسفه و ساده لوحی، دیالک تیک شخصیت و تاریخ (پله خانف) را، دیالک تیک حزب و توده را وارونه کرده اند.
·        یعنی نقش تعیین کننده در دیالک تیک حزب و توده را از آن حزب دانسته اند.
·        همین وارونه اندیشی دمار از روزگار احزاب توده در  آورده است.

4
·        دلیل گشتن مستمر به دنبال متحد بورژوائی و فئودالی و روحانی برای تشکیل جبهه ضد فلان و بهمان، علاوه بر فقر فلسفه، قطع رابطه با توده بوده است.
·        فقر فلسفه (بیگانگی با تفکر مفهومی، بیگانگی با فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی) نیز در تحلیل نهائی، نتیجه دوری از توده بوده است.
·        شعور انعکاس وجود است.
·        قطع رابطه با توده، قطع رابطه با خرد کل اندیش (فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی) را به دنبال می آورد.
·        قطع رابطه با خرد کل اندیش نیز بی اعتنائی به حقیقت عینی را به دنبال می آورد و راه را برای پراگماتیسم و انحرافات ایده ئولوژیکی رنگارنگ باز می کند.

·        بدین طریق هژمونی طبقه کارگر در رأس توده فراموش می شود و گدائی حزب توده از طبقات اجتماعی انگل آغاز می شود.
·        بدین طریق آبروی حزب توده بر باد می رود.

5
اصولا باید دانست و تأکید کرد،
 تا زمانی که نظام سرمایه داری وابسته (؟)
بر جامعه ایران حاکم است،
با وجود هر رژیمی،
مسئله حق تعیین سرنوشت
 و یا به زبان محدود رهبران حزب دموکرات
«مسئله کُرد»
 هیچگاه به شیوه دموکراتیک (؟) 
قابل «حل» نبوده و نخواهد بود.

·        اشرف دهقانی ـ بی آنکه به روی خود بیاورد و هارت و پورت کند ـ با حزب دموکرات کردستان و در تحلیل نهائی با همه جریانات پانیستی (شووینیستی، فاشیستی) دیگر، مرزبندی می کند.

·        چرا و به چه دلیل ما به این نتیجه گیری می رسیم؟     

6
مسئله حق تعیین سرنوشت
 و یا به زبان محدود رهبران حزب دموکرات
«مسئله کُرد»

·        دلیل ما این است که اشرف دهقانی در مقابل مفهوم پانیستی «مسئله کرد» (پان کوردیسم)، مفهوم «حق تعیین سرنوشت» را قرار می دهد.

·        در این مرزبندی ایده ئولوژیکی با حزب دموکرات کردستان، یک دنیا اندیشه و موضعگیری نهفته است.

·        این هنوز تعیین کننده نیست.
·        تعیین کننده چیز دیگری است:     

7
اصولا باید دانست و تأکید کرد،
 تا زمانی که نظام سرمایه داری وابسته (؟)
بر جامعه ایران حاکم است،
با وجود هر رژیمی،
مسئله حق تعیین سرنوشت
 و یا به زبان محدود رهبران حزب دموکرات
«مسئله کُرد»
 هیچگاه به شیوه دموکراتیک (؟) 
قابل «حل» نبوده و نخواهد بود.

·        تعیین کننده این است که اشرف دهقانی، دیالک تیک منفرد (خاص) و عام را به شکل دیالک تیک فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی و مسائل ملی بسط و تعمیم می دهد:
·        بدون سرنگونی فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری، بدون قبضه قدرت توسط توده تحت رهبری پرولتاریای متحد در حزب طبقه کارگر، بدون گذار به سوسیالیسم، مسئله ملی قابل حل نیست.
·        این بدان معنی است که در دیالک تیک منفرد (خاص) و عام، در دیالک تیک فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی و مسائل ملی و غیره، نقش تعیین کننده از آن عام (فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی) است.
·        این بدان معنی است که تحت حاکمیت اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی واپسین، حل همه تضاد های فرعی از تضاد های ملی تا تضاد های جنسیتی و شهر و روستا و کار فکری و کار مادی و غیره تابع حل تضاد کار و سرمایه است.
·        این بدان معنی است که حقوق ملی و جنسیتی و سنی وزیستمحیطی و غیره موکول به قبضه قدرت توسط توده متشکل و متحد در حزب توده است.  

8
مسئله حق تعیین سرنوشت
 و یا به زبان محدود رهبران حزب دموکرات
«مسئله کُرد»

·        اشرف دهقانی با مفهوم «حق تعیین سرنوشت» ملل و اقوام کشور کثیر المله ایران، چارچوب پانیستی تنگ حزب دموکرات کردستان را منفجر می کند و حق تعیین سرنوشت را برای همه ملل و اقوام این کشور نمایندگی می کند.

·        حالا می توان حدس زد که چرا اشرف دهقانی میان حزب دموکرات کردستان کنونی و حزب دموکرات کردستان سابق تفاوت قایل شده است.

·        چون احتمالا حزب دموکرات کردستان سابق شعار «استقلال برای ایران، خودمختاری برای خلق ها» را داده است.

9
مسئله حق تعیین سرنوشت
 و یا به زبان محدود رهبران حزب دموکرات
«مسئله کُرد»

·        اشرف دهقانی با مفهوم «حق تعیین سرنوشت»، انترناسیونالیسم در چارچوب ملی را در مقابل پانیسم های رنگارنگ قرار می دهد.
·        بدین طریق هم از تمامیت ارضی کشور دفاع می کند و هم از حق تعیین سرنوشت ملل متشکله ایران.

·        سؤال از دیرباز این است که چرا حزب توده از حق تعیین سرنوشت ملل، حقوق زنان، حل تضاد شهر و روستا، حقوق کودکان، محیط زیست و غیره سرسختانه و پیگیرانه دفاع می کند؟
   
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر