۱۳۹۵ آبان ۷, جمعه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (475)


فصل بیستم
توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ
برگردان شین میم شین

پیشکش به 


هوشنگ قربان نژاد

بخش دوم
فیزیک
ادامه

109

پاول کارل فایرابند (1924 ـ 1994)
فیلسوف و علمتئوریسین اطریشی
استاد دانشگاه در کالیفرنیا، انگلستان، آلمان، نئوزیلند، سوئیس
انارشیست معرفتی ـ نظری

·        آنارشیسم نظری فایرآبند، با شعار «همه چیز رفتنی است»، حداقل امکان آن را پدید آورد که به مسئله دیالک تیک روند شناخت و همچنین به مسئله دیالک تیک عینی و ذهنی اشاره شود که به اندازه بخور ـ نمیری کما فی السابق در فلسفه پوزیتیویستی ضد دیالک تیکی وجود دارد.    

110
·        از فلسفه پوزیتیویستی بیشتر از این هم نمی توان انتظار داشت. 

111
·        برای علمای فیزیک قرن بیستم مسائل و گرایشات زیر غیر قابل تحمل بوده اند:

الف
·        هم ایراسیونالیسم های طبیعت شناسی های مذهبی

ب
·        هم گمان ورزی های طبیعتفلسفی رئالیست های انتقادی، اپیسته مولوگ ها و اونتولوگ های مدرن که اصولا با فیزیک تفاوت داشته اند، ولی همان واقعیتی را آماج بررسی خود قرار داده اند که علمای فیزیک قرار می دهند. 

پ
·        هم یکجانبگی های امپیریسم و راسیونالیسم (تجربه گرائی و عقلگرائی) و دیگر گرایشات پوزیتیویستی که عینیت قوانین طبیعی را با تراوشات روح انسانی قلمداد کردن، انکار می کردند و «جهان خارج» را «مسئله واره سرابگونه» جا می زدند که گویا برای علوم غیر قابل شناخت اند.

112
·        آن دسته از علمای فیزیک که در ماتریالیسم دیالک تیکی، فقط ایده ئولوژی می دیدند و با هیچکدام از نظرات پیشنهادی فلاسفه مکتبی بورژوائی در جهت حل مسائل جهان بینانه، معرفتی ـ نظری و متدئولوژیکی ِ توسعه فیزیک موافق نبودند، بکرات ادعا می کردند که فقط فلسفه فیزیک قادر به حل مسائل شان است.    

113
·        در طرح های بیشماری که در رابطه با فلسفه فیزیک توسط علمای فیزیک از اینشتین تا بور تهیه شدند، قرابت هائی ـ البته با درجات متفاوت ـ به ماتریالیسم و ماتریالیسم دیالک تیکی پیگیر وجود دارد.
·        اما همه این نطفه های نظری ِ بسیاری از فلسفه های تاریخ که به مثابه سیستم، طرح ریزی شده اند، حاوی دیون (قرض گرفتن های) اکلکتیکی (التقاطی)  اند و بسان طرح های فلاسفه بورژوائی از حد فرم های مختلف ترکیب تفکر پوزیتیویستی با تفکر فلسفه حیاتی فراتر نمی روند.   

114
·        در تلاش های فلسفه فیزیک ـ علیرغم انتقاد از علمفلسفه پوزیتیویستی و ادعای مکانیزاسیون زدائی از جهانتصویر ـ گشتاورهای پوزیتیویستی وزین تر اند. 

115
·        تحت تأثیر تهاجمات فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی و تحت اجبار ناشی از توسعه علم، تأثیر تفکر ماتریالیستی ـ دیالک تیکی حتی بر آن دسته از علمای فیزیک که به دلایل ایده ئولوژیکی، جهان بینی طبقه کارگر را قبول ندارند، تقویت یافته است. 

116

اروین شرودینگر (1887 ـ 1961)
معادله شرودینگر
توسعه زمانی و مکانی وضع سیستم کوانتی را توصیف می کند.
این معادله در سال 1926 تحت عنوان «معادله موجی»
 فرمولبندی شد
 و برای اولین بار جهت توضیح طیف های اتم هیدروژن
 مورد استفاده قرار گرفت.
این معادله،
معادله مرکزی مکانیک کوانتومی غیر رلاتیویستی را
 تشکیل می دهد.

·        حملات ضد فلسفی (و نه همیشه ضد ماتریالیستی) پوزیتیویسم را بسیاری از علمای خلاق فیزیک رد می کنند.
·        از انجمله اند، بولتس من، هایم هولتس، ماکس پلانک، اینشتین، بور، هایزنبرگ و شرودینگر.    
·        اگرچه بسیاری از پدران فکری علمفلسفه امپیریستی و یا راسیونالیستی از عرصه فیزیک و یا ریاضیات آمده اند و یا بویژه با «علوم دقیقه» سر و کار دارند.

117
·        تلاش های سازنده در جهت تشکیل زبان های علمی و تجزیه و تحلیل منطقی تئوری های علمی در چارچوب فیزیک نیز به مثابه مته بر خشخاش نهادن های فلسفی تلقی می شوند که کمترین ربطی به مسائل واقعی این علم ندارند.
·        از این رو، علمفلسفه منطبق با آن، علیرغم تماس های بیشمار میان علمای ریاضی، علمای منطق، فلاسفه و علمای فیزیک، عمدتا به مثابه «فلسفه برای فلاسفه» مانده است که ضمنا بخش اعظم طرفداران فلسفه حیات که مخالف علمفلسفه اند، از این مسئله بی خبر مانده اند. 

118
·        چالش های فلسفی ـ جهان بینانه ی تکاندهنده بر سر تئوری نسبیت اینشتین و کیهان شناسی او توسط علمای فیزیک به افکار عمومی پهناور انتقال یافته اند.
·        اگرچه از بر آمدن از عهده نیات واقعی تئوری، عاجز بوده اند.   

119
·        چالش های فلسفی ـ جهان بینانه و معرفتی ـ نظری بر سر مکانیک کوانتومی به مدت مدیدی، قبل از همه، میان خود علمای فیزیک صورت می گرفتند و به سبب پیامد های وخیم ناشی از تسلیحات امحای همگانی بشریت، از علاقه افکار عمومی برخوردار بوده اند.    

120
·        از توسعه تئوری میدان کوانتومی تا تلاش هائی در زمینه تئوری ذرات بنیادی یکپارچه ی فیزیک انرژی عالی مدرن، بحث بین المللی فلسفی راجع به فیزیک به طرز روز افزونی به محفل نسبتا کوچکی از متخصصین محدود گشته است.   

121
·        مسائل کوسمولوژیکی (کیهان شناسی)، کوسموژونیکی (علم پیدایش جهان و توسعه آن) و ترمو دینامیک مربوط به روند های بی بازگشت (به انضمام پیامدهای آن برای تئوری تکامل بیولوژیکی) امروزه دوباره از جلب علاقه افکار عمومی پهناور حکایت دارند.

·        (کوسموژونی (و کوسموژنی مصطلح در ایام سابق) مدل های توضیحی پیدایش و توسعه جهان اند که هم می توانند راسیونال باشند و هم می توانند ایراسیونال (مبتنی بر میتولوژی) باشند.
·        تصورات کوسموژونیکی به عرصه میتولوژی (علم اساطیر) تعلق دارند.
·        تئوری های کوسموژونیکی موضوع فلسفه و یا علوم طبیعی اند. مترجم)

122
·        فیزیک احتمالا به دلیل توقع «مکانیزاسیون زدائی از جهانتصویر» به برکت چرخش های ژرفکاو و انقلابی در چارچوب توسعه تئوری و متد فیزیک، کماکان برای فلسفه از جذابیت عام برخوردار است.
 
123
·        مکاتب منفرد فلسفه بورژوائی به دلیل وابستگی فلسفه به موضع توسعه علم، تز های اولیه خود را تغییر داده اند و با توسعه فیزیک دمساز ساخته اند.  

124
·        جریانات اصلی شناخته شده ی تفکر فلسفی بورژوائی واپسین از پیشرفت متدیکی و معرفتی فیزیک تأثیر برنداشته اند.
·        اگرچه گرایش به استفاده هر چه وسیعتر از فیزیک در شیمی و استفاده هر چه وسیعتر از فیزیک و شیمی در بیولوژی، حقانیت علمی ـ طبیعی (حقانیت مبتنی بر علوم طبیعی) تفکر پوزیتیویستی (به مثابه آلترناتیو و بدیلی برای تفکر فلسفه حیاتی) را بیشتر زیر علامت سؤال قرار داده است.

·        البته اگر میان تفکر پوزیتیویستی و تفکر فیزیکی علامت تساوی نگذاریم و تقلیل (ردوکسیون) های محق علمی ـ منفرد (مبتنی بر علوم منفرد) شیمی، فیزیک و بیولوژی را با تقلیلگرائی (ردوکسیونیسم) فلسفی ـ جهان بینانه عوضی نگیریم.  
    
·        مراجعه کنید به جهان بینی، جهانتصویر، فلسفه حیات، پوزیتیویسم، نئوپوزیتیویسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری       

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر