۱۳۹۵ مهر ۱۹, دوشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (342)

 
ابوتراب باقر زاده
 
جمعبندی از
مسعود بهبودی

این سخن مملو از ایراد است 
سارای سیل ها
اگر ایراد اصلی اش را پیدا کنی
ما برایت دعا می کنیم.

«ادای نذر» نداریم
 سارای اندرزگو

1
اجابت نذر و دعا و حاجت و ماجت داریم.

2
ضمنا در آن بالا بالا ها
کسی نیست.

3
تصاویر کسان زمینی در آن بالا بالاها شاید باشد.

4
آسمان آیینه ی زمین است.

5
خدای کذائی
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی
خدای خاک است.

6
خدا تصویر است.
عکس است.

7
عاقلان به عکس دل نمی بندند.

8
به صاحب عکس دل می بندند
اگر قابل دل بستن باشد.
به خدای حی و حاضر و محسوس و ملموس دل می بندند.

9
چشم ها را باید شست
و خدا را در زمین باید جست

موسوی در شب عاشورای شهدای معصوم حزب توده
در تلویزیون ظاهر شد

1
قبلا کوسه به تحقیر و توهین حزب توده و جوامع سوسیالیستی پرداخته بود:
«چه فکر کردید؟
چند پیت پنیر می خریم و شما را فراموش می کنند»

2
موسوی از امپریالیسم علنا خواست که
به عنوان اجرت در این عاشورای خونین
به حمایت از جمهوری جماران بپردازد.

3
آنتی کمونیسم به عنوان دلرباترین کالا

4
ریختن خون پیران توده
برای جلب حمایت امپریالیستی از اجامر جماران

به جای چپاندن هندوانه در زیر بغل خونین دختران بیچاره کرد
هلری کلینتون و زن و بچه بوش و اوباما و بلر و 
عرعردوغان و شرکا را خبر کنید که با داعش بجنگند

1
تخریب کشورهای خاورمیانه
تقصیر امپریالیسم امریکا و شرکا ست.

2
کردها در این میان
آلت دست شده اند.

3
کردها جنگ نیابتی برای اجامر امپریالیستی می کنند.

4
شهرهایی که «آزاد» می شوند
همه چیز دارند
به غیر از شهریت

5
نفت ولی به انبارهای امپریالیسم جاری است
و میلیون ها آواره در گذر از روی نعش میلیون ها همنوع خویش در راه اند.

6
بدترین نوع استحمار
خودفریبی است

توهین یعنی چی؟

1
توهین این است که با فرشته قلمداد کردن جلاد عوامفریبی کنیم.

2
جلاد نامیدن جلاد که توهین نیست.

3
ما آزموده ایم در این ورطه بخت خویش
ما خون گریسته ایم

فقط اینجا نیست.

1
زنان جهان
زحمتکشان مضاعف اند.

2
اکنون شرکت زنان
در جنگ و ترور و بمب گذاری و انتحار عنگلابی و غیره هم
بر آن مزید شده است.

3
امپریالیسم شرکت در عملیات رزمی را
مد روز کرده است
تا زن در حرف با نر برابر شود.

4
طنز تلخ تر از زهر است.

5
برابری در برادر کشی
برابری در بی رحمی
برابری در خونریزی
برابری در همنوع ستیزی

6
دختر 20 ساله ای را به شکنجه گری در ابوغریب بدل می کنند
شورتش را در می آورد و در دهن اسیر عراقی که وطنش اشغال شده
می چپاند.

7
بدین طریق فقط مردم عراق از هر نظر تخریب نمی شوند
خود شکنجه گر هم تخریب جسمی و روحی و روانی می شود.

8
بعدا شکوه از آن دارند که چرا جوانان کشورهای امپریالیستی آموک می کنند
مثلا همکلاسی های خود را در مدارس به گلوله می بندند.

9
بهتر است که نران برقصند و نه زنان

10
زنان به چه ذلت های دیگر هم باید تن در دهند
تا بالاخره آدم حساب شوند
و نه زباله و ابزار عیش و عشرت و عیاشی
و نه به عنوان نصف آدم
و نه به عنوان آدم نیمبند؟

11
نازک اندیشان طبقه حاکمه
استثمار خانگی
استثمار کارخانگی
استثمار کشاورزی
استثمار اداری
استثمار جنسی
استثمار روان درمانی
را کافی ندانسته اند
و اکنون از زنان به عنوان ماشین جنگی بهره برمی گیرند.

12
زنان بالاخره به شرکت در میادین جنگ
در شکنجه گاه ها
در بمب گذاری ها
در بمب متحرک گشتن ها
(انتحارات عنگلابی)
اذن و اجازه کسب می کنند
و طبقه حاکمه از اینهمه بزرگواری در حق زنان،
ترفندی برای برابری زن و نر اختراع می کند
و باد در غبغب می اندازد.

13
زنان هم می جنگند و هم در میادین جنگ بچه می زایند
و از مشتی لاشخور بی مروت و بی رحم
احسنت و مرحبا و هلهله و هورا درو می کنند.

عبدی نعمتی

تا خون به رکاب اسب «آقا» ی شما برسد
سی سال و اندی و چند روز است
که از بهشت رستگاری شما گریخته ایم، می گریزیم.

باد
خنج (زوزه) می کشید به تنِ هوا
خیابان ها گلگون می شدند
در هق هقِ آن همه شاخه های شکسته وُ
انبوهِ میوه های له شده

فرصت گریز می گریخت از گام های وقت
عقربه ها بر مدار آتش می چرخیدند
ما از مرگ می گریختیم .

حالا
روبروی بادها می ایستم وُ
گریه می کنم
برای تمام کشتی هایی که به ساحل نرسیدند
برای تمام قطارهایی که از ریل خارج شدند
برای پل ها ی شکسته
کبوتران خسته
برای پاره پاره های خودم
که بر چوبه های دار شما ماند
تا ما از مرز جنون شما بگذریم

گریه می کنم
برای چهره ها وُ خاطره ها
برای صمیمیت های غارت شده
برای تو
مگر می شود تو را دوست داشت وُ
گریه نکرد

پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

آره
ای فریبای فریبا

1
رقص را می بینی،
عکس را می بینی
اصل را نمی بینی

2
هزاران نفر در این جنگ های بیهوده
رهسپار گور گشته اند.

3
دروغ بر اریکه قدرت نشسته است
قحط روشنگری است.

4
کشورها و حاصل رنج خلق ها
با خاک و خاکستر یکسان می شوند
و خرابه ها «آزاد» می شوند
یعنی دست به دست می شوند

5
زنجیر های بردگی خلق ها مستحکم تر می شوند

6
بردگی به عنوان آزادی جا زده می شود.

نفرین به باد، باد
نفرین بر آن که رسم ستم را نهاد، باد.
(محمد زهری)

کدام کور و کر و کودنی گفته که
هیتلر و پینوچه و بوش و خمینی و خامنه ای و کوسه
 و عردوغان و داعش و بن لادن و غیره و غیره مهربان هستند؟
اینها حتی هوادارن تحصیلکرده خود را
به بمب متحرک مبدل می سازند
چه رسد به مخالفین شان.
تو کجائی تا شویم ما چاکرت؟

از این فایل های صوتی و سوتی منتظری
مامورین سیا و سران سرمایه داری هم خیلی منتشر کرده اند.
اینها حناهای پس از عروسی اند و
به درد وراث اینها می خورند
نه به درد بازماندگان دربدر معصومین معصوم تر از 14 معصوم کذائی

صادق هدایت لاشخور
از فحش های مبتنی بر زن ستیزی بهره می برد:
«مادر قحبه»
می گوید
و نه
پدر پفیوز
تف بر فاشیسم
تف بر فوندامنتالیسم

ماهماری
تو با این اطلاعات بند تنبانی عکس فوری،
زنان را و نران را خفه کردی.
لامصب به صفحات افغانی ها و ارمنی ها هم سری بزن
تا مستفیض شوی
مگه علمای افغانی و ارمنی
چه کم از علمای عکس فوری دارند؟

دکتر خصوصیِ از شاملو می پرسد:
منظور آقا از مجرد عشقه؟
آقا جواب داد:
عشق و خیلی چیزهای دیگر

مثال:
شناخت ما از این و آن
شناخت نسبی است.

1
این شناخت اما روز به روز غنی تر و عیمقتر می شود

2
غنی تر و عیمق تر شدن شناخت
به معنی نزدیک تر شدن به حقیقت مطلق است

3
حقیقت مطلق یعنی شناخت بی چون و چرای این و آن

4
این شناخت در بی نهایت امکان پذیر است

5
حقیقت مطلق
کودک بازیگوش تیزپائی است که رخ می نماید و می گریزد.

6
ولی او در هر رخنمائی
بیننده را از نعمت شناخت بیشتر و بهتر
برخوردار می سازد.

7
خرد کل اندیش (فلسفه علمی)
حامی آدمی در شناخت حقیقت عینی است.

8
چون حقیقت در کل است و نه در جزء

9
به همین دلیل برای شناخت حقیقت
به خرد کل اندیش نیاز مبرم هست.

چشم ها را باید 
به اب زمزم شست

1
در زمان نخست وزیری این لاشخور
هزاران نفر هتک حرمت، رسوا و تیرباران شده اند

2
فرمان «عنگلاب»
(به زبان اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی، اعدام هر نفسکش)
از سوی روح الله به موسوی عردنبیلی و این لاشخور و کوسه و سید علی و غیره صادر شده و توسط اینها عملی شده است.

2
طرفداران تر و تمیز این لاشخور
او را به آب زمزم می شویند.

3
ولی احدی از آنها نمی پرسد:
این مطهرتر از مطهری
چرا استعفا نداده است.

4
چرا حداقل اعتراض نکرده است؟

5
چرا در شب عاشورا
بی شرمانه
در تلویزیون از اجامر امپریالیستی
اجر دنیوی برای این خدمت خونین
طلب کرده است؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر