۱۳۹۴ آذر ۲۲, یکشنبه

سیری در شعری از میررا علی معجز (9)


میرزا علی معجز
(1252 ـ 1313)
 (1873 ـ 1934)
رسول پیگیر هومانیسم، رنسانس و روشنگری

ویرایش، ترجمه و تحلیل از
میمحا نجار

بیلمه دیم
 (کلیات میرزا علی معجز صفحه 25) 

جرم پنجم

بیغ و سقل صحبتین الدن سالین
«رها کن قصه ریش و سبیل»، گاهی اگر گفتم
  
·        شاعر روشنگری معیار دیگری برای پاکی و پارسائی عرضه می کند و معیارهای نمودین مبتنی بر ریش و سبیل را دور می اندازد.

1
·        اینجا سخن از تغییر معیارهای رایج و مرسوم است.

2
·        بنظر شاعر روشنگری، معیارهای صوری و توخالی باید جای خود را به معیارهای ماهوی و اصیل بدهند.

3
·        معجز هنوز و همچنان معاصر است و انتقادات اجتماعی او کماکان معتبر و قابل ابلاغ اند.

4
·        هنوز هم که هنوز است، پارسایان و پاکان حقیقی پس از شکنجه و آزار به توبه واداشته می شوند و به ایمان آوردن به یاوه، ببرکت خواندن رساله ای از اعجوبه ای فراری از اعماق موزه تاریخ مجبور می شوند.

جرم ششم

ایله میین ذم، ئو قیزیل دیشلری
«طلا دندان را مذموم دانستن»، اگر مذموم دانستم

·        جرم ششم شاعر مخالفت با ذم دندان طلا ست.

1
·        دندان طلا یکی از مظاهر عصر جدید است و ارتجاع فئودالی ـ بنده داری با هر عنصر مدرن به مخالفت برمی خیزد.

2

·        حریفی بر آن بود که روی کار آمدن عناصر عهد عتیق، یکی از شگردهای شگرف تاریخ است، تا سدهای پیشرفت را بدست سد سازان حرفه ای از میان بردارد.

3

·        دشمنان مادر زاد علم و فن ـ اکنون ـ رآکتور اتمی می طلبند.

·        اگر این طنز تاریخ طناز نیست، پس چیست؟

جرم هفتم
 
عصریمیزه لازم اولان ایشلری
اورگدین اوغلانه»، دیدیم، بیلمه دیم.
قوانین و فنون عصر حاضر را
بیاموزید بر نسل نوین، گاهی اگر گفتم، غلط کردم.

·        جرم هفتم شاعر روشنگری، از صراحت بی چون و چرائی برخوردار است و مثل خط سرخی در سراسر دیوانش به چشم می خورد.

·        معجز مدافع پیگیر تجدد و رنسانس است و مخالف سرسخت ارتجاع و عقب ماندگی.

·        او به جرم توصیه آموزش علوم و فنون عصر جدید به نسل جدید،  تکفیر و تبعید می شود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر