۱۳۹۴ دی ۸, سه‌شنبه

«ایرانی» و «آلمانی» در آئینه این و آن (12)



نظر ﯾﮏ ﺧﺎﻧﻢ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﺩ
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ
راجع به ایرانیان

ویرایش و تحلیل از
ربابه نون


ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ
ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮑﻮﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺯﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺷﺎﻥ
ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

·        از این جمله خانم آلمانی، ماهیت طبقاتی موضوع بررسی او روشن می شود:

1
·        خانواده هایی که او از دور و بر خانواده همسرش به عنوان مشتی نمونه خرواری مورد بررسی قرار می دهد، از طبقه به اصطلاح، متوسط اند.
·        چون این حکم (جمله)  او نه در باره اعضای طبقه حاکمه مصداق دارد و نه در باره توده های مولد و زحمتکش:  

الف
·        اعضای طبقه حاکمه چه بسا از جای خود تکان هم حتی نمی خورند، چه رسد به «از دست دادن سلامتی شان برای کسب در آمد بالا.»
·        اعضای طبقه حاکمه سلامتی خود را چه بسا در افراط و تفریط از دست می دهند:
·        در افراط در سکس، تغذیه، آوانتوریسم (ماجراجوئی)، انتحار، قمار، اعتیاد، الکل   

ب
·        توده های مولد و زحمتکش سلامتی خود را برای کسب در آمد بخور ـ نمیر از دست می دهند و نه برای کسب در آمد بالا.
·        کسی که برای سیر کردن شکم بچه هایش چاه مستراح این و آن را خالی می کند، بی کمترین تردید بیمار می شود و عمرش کوتاهتر از اعضای طبقات اجتماعی دیگر می گردد، ولی هرگز میلیونر نمی شود.

2

ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ
ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮑﻮﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺯﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺷﺎﻥ
ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

·        سؤال اکنون این است که چرا اعضای طبقه متوسط «ﻣﯿﮑﻮﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺯﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺷﺎﻥ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ»؟

·        دلیل این اجبار در جایگاه اجتماعی اقشار و طبقات بینابینی است.
·        این جایگاه اجتماعی در سمتگیری سیاسی و ایده ئولوژیکی آنها  نیز انعکاس می یابد و نمودار می گردد:
·        اقشار و طبقات بینابینی در نوسان میان طبقات فوقانی و تحتانی اند:

الف
·        در حسرت صعود به شرایط زندگی طبقه حاکمه آه می کشند و با مشاهده رفاه خارج از اندازه آنها، آب از لب و لوچه شان جاری می شود.   

ب
·        در هراس از سقوط به شرایط زندگی توده های مولد و زحمتکش جنون می گیرند.

3
ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ
ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮑﻮﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺯﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺷﺎﻥ
ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

·        به همین دلیل برای کسب ثروت خود را به آب و آتش می زنند تا به ترفندی به مقام طبقه حاکمه ارتقا یابند و از این نوسان عصب سوز نجات یابند.
·        همین شرایط زیست در ایده ئولوژی آنها نیز منعکس می شود:

الف
·        اقشار و طبقات بینابینی از نفرت نسبت به توده های مولد و زحمتکش و احزاب و سازمان ها و شخصیت های آنها سرشار اند.

ب
·        اینها اما از سوی دیگر از هیچ چاپلوسی و چرب زبانی و خوشخدمتی عملی و نظری نسبت به طبقه حاکمه خود داری نمی ورزند.

4
ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ
ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮑﻮﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺯﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺷﺎﻥ
ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

·        پایگاه اصلی طبقه حاکمه در همه کشورهای سرمایه داری همین اقشار و طبقات بینابینی اند.
·        درست به همین دلیل توسط طبقه حاکمه، بطرز حساب شده مرتب تشکیل می شوند و در منگنه اقتصاد سرمایه داری تخریب می شوند.
·        مشکلی که طبقه حاکمه پس از شکست سوسیالیسم رئال داشت، فقدان اقشار و طبقات بینابینی در کشورهای سوسیالیستی بود.

5
ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ
ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮑﻮﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺯﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺷﺎﻥ
ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

·        اقشار و طبقات بینابینی سرسخت ترین مدافع وضع موجودند و نقش حلقه واسط میان طبقه حاکمه و خلق زحمتکش را در این زمینه بازی می کنند.
·        اینها مشت محکم طبقه حاکمه بر پوزه طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان انقلابی اند.
·        نقش کنسرواتیو و ضد انقلابی اینها را در کشورهای امپریالیستی بهتر از هر جا می توان مشاهده کرد.

6
ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ
ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮑﻮﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺯﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺷﺎﻥ
ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

·        اقشار و طبقات بینابینی همراه و همدست با لومپن پرولتاریا (جنده ها، جاکش ها، لات ها، جیب برها، رهزن ها، زورگیرها، دزدها، چاقوکش ها، چماق کش ها و غیره)  ضمنا پایگاه اجتماعی فاشیسم و فوندامنتالیسم بوده اند و هستند.

·        بخش مهمی از زنان تن فروش از همین اقشار و طبقات بینابینی اند.

·        اینها چه بسا درجات تحصیلی عالی هم دارند.
·        ولی برای صعود اجتماعی از طریق کسب در آمد بالا به انجام هر کار کثیفی از قبیل تن فروشی و جاسوسی آماده اند.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر