۱۳۹۴ دی ۸, سه‌شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (395)


پروفسور دکتر هورست هولتسر
فصل هشتم
علوم اجتماعی / جامعه شناسی
برگردان شین میم شین

بخش ششم

امپریالیسم به مثابه سیستم ایدئال:
پارسونس

پیشکش به

سرهنگ محمد علی مبشری
 (تاریخ تیر باران بیست و هفتم مهر ۱۳۳۳) 
  
70
·        جامعه شناسی پارسونس را در مجموع می توان به شرح زیر جمعبندی کرد:

1
·        در جامعه شناسی پارسونس از سوئی جامعه تصویری مورد ستایش قرار می گیرد که مدافع آش کشک خاله وارگی به اصطلاح، منطق ماشینی است.
·        ازاین رو، فقط می توان آن را علاقه مفرط به مانی پولاسیون فنی محسوب داشت.  

2
·        جامعه تصویر پارسونس از سوی دیگر، عمل انسانی را به مراسم تعزیه دسته جمعی ئی مبدل می سازد که بر اساس نظام هنجاری برنامه ریزی شده است، که فقط به مثابه «رمز گشائی نظامی ـ فنی» نمودار می گردد و در واقع همان سیستم اجتماعی ئی است که روح نظام هنجاری در آن دخول کرده است.

3
·        ایدئال سیستمی پارسونس بیشتر از همه، بیانگر خصلت کسانی است که به نفع سیاست و سود خویش، مونوپولیسم دولتی (سیستم انحصاری ـ دولتی) را از با عشق و علاقه مفرط به مثابه «هنجاریت» خود تنظیمگر می ستایند و به دلیل وجود محضش به مثابه «هنجاریت» خدشه ناپذیر عینی و بی چون و چرا محسوب می دارند.     

4
·        ضمنا معلوم است که طرح پارسونس از نقاط عصبی مرکزی فرم حاکمیت انحصاری ـ دولتی فاصله ای عظیم دارد.

5
·        این نقاط عصبی مرکزی را دیگر نمایندگان علوم اجتماعی بورژوائی برای «توجیه» و مشروعیت بخشی به مونوپولیسم دولتی به خدمت می گیرند، اگرچه این نقاط مرکزی عصبی را به طرز دیگری درک می کنند و تبیین می دارند.

6
·        این نقاط عصبی مرکزی به شرح زیر اند:  

الف

·        مبارزه امپریالیسم بر ضد سوسیالیسم واقعا موجود  

ب

·        مبارزه امپریالیسم بر ضد جهان سوم و جهان چهارم.

ت

·        رقابت و چالش و کشمکش در درون امپریالیسم    

پ
·        بحران های درونی جوامع امپریالیستی  

ث

·        جنبش های دموکراتیک و سوسیالیستی در جوامع امپریالیستی   

ج
·        تاراج طبیعت و تخریب آن   

ح

·        مواضع و فونکسیون های دول «تجاوزگر» (مداخله گر)    

7
·        پرهیز پارسونس ـ بویژه ـ از پرداختن به «رابطه جامعه و محیط زیست طبیعی و اجتماعی اش» که ضمنا به مثابه «کیفیت اداری و کنترل سیستم های فرعی سیاسی» (سوء) فهمیده می شود، در سال های 60 و 70 قرن بیستم به مسئله مشاجره آمیزی در «پارسونسیانیسم» مبدل می شود.  

8
·        نتیجه نهائی عبارت است از تلاشی که با آن، تنظیمات  مورد نظر پارسونس به تئوری سیبرنتیکی تقبلی (ادپتیو) ـ بغرنج گسترش داده می شوند و به بخش سیستم اجتماعی بطور سیاسی سازمان داده شده می رسند که ظاهرا در مقایسه با طرح های خود تنظیمگر و تعادل پارسونس، به طبیعت «پیشرفته» قوای حاکم در مونوپولیسم دولتی نزدیکترند.
·        مثلا در طرح های مربوط به توسعه سیستمتئوری سوسیولوژیکی در ایالات متحده امریکا و آلمان فدرال  

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر