۱۳۹۴ آذر ۲۸, شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (392)

 
پروفسور دکتر هورست هولتسر
فصل هشتم
علوم اجتماعی / جامعه شناسی
برگردان شین میم شین

بخش ششم

امپریالیسم به مثابه سیستم ایدئال:
پارسونس

پیشکش به
 سرهنگ محمد علی مبشری
 (تاریخ تیر باران بیست و هفتم مهر ۱۳۳۳) 

51
·        به نظر پارسونس، به برکت این «نظام درونی» «زیرسیستم ها» و به برکت سیطره نظام هنجاری (سیستم فرهنگی) برای «سیستم کلی» جامعه، امکان تشکیل هر آنچه که «سیستم» نامیده می شود، فراهم می آید:
·        تعادل خودتنظیمگر (خودبقایی و خودکفایی)
·        (پارسونس، «خطوط اساسی سیستم اجتماعی»، در ینسن، «تالکوت پارسونس، راجع به تئوری سیستم های اجتماعی»، 1976، ص 220)

52
·        «هر جامعه عبارت است از نوعی سیستم که به مثابه سیستم با محیط پیرامون خویش در رابطه قرار دارد و به عالی ترین درجه تعادل خودتنظیمکرده نایل می آید.»
·        (پارسونس، «جوامع»، ص 9)  

53
·        منظور پارسونس از «خودبقایی» و «خودکفایی» به شرح زیر است:
·        «هر جامعه باید همبودیت (اجتماعیت) اجتماعی تشکیل دهد که سطح همپیوندی و هبمستگی مناسبی را و وضع عضویت معینی را فراهم آورد.
·        همبود باید «حامل» سیستم فرهنگی ئی باشد که به اندازه کافی تعمیم یافته و همپیوندی کسب کرده است تا برای نظام هنجاری مشروعیت اعطا کند.
·        مستلزم آن عبارت است از عضویت وابسته به تولد و سوسیالیزاسیون که در وهله اول، قبل از همه از طریق خویشاوندی کسب می شود.
·        به انضمام روند صوری تربیت و مکانیسم های دیگر، در هر حدی و میزانی هم که باشد.

54
·        هر جامعه علاوه بر آن، در برگیرنده تمایل به کنترل مبتنی بر تعادل خود تنظیمکرده بر کمپلکس اقتصادی و تکنولوژیکی است.
·        آن سان که محیط زیست طبیعی به طرز برنامه ریزی شده و سنجیده به مثابه منبعی از مواد طبیعی در می آید که می تواند مورد استفاده قرار گیرد.»
·        (همانجا، ص 17)  

55
·        پارسونس برای تحقق بخشیدن به تعادل خود تنظیمکرده، نقش تعیین کننده برای «سیستم» جامعه را از آن دو گشتاور (ممان)  زیر می داند:   

الف
·        گشتاور اول ناشی از آن است که این سیستم فعالیت هایی را که برای حفظ و تداوم خود لازم دارد، نهادینه کند.
·        این امر در به اصطلاح، «زیرسیستم های فرعی» سیستم اجتماعی انجام می یابد، که روندهای فیزیولوژیکی و استفاده از سوبژکت های عمل را در پرتو نظام هنجاری، همپیوند می سازد و بدین وسیله «فرامین فونکسیونی» سیستم «جامعه» را جامه عمل می پوشاند.

ب
·        پارسونس الزامات فونکسیونی حداقل و سیستم های فرعی سیستم اجتماعی منطبق با آنها را به شرح زیر تعیین می کند:
·        (پارسونس. شیلز «راجع به تئوری عمومی عمل»، 1951، ص 3)


سیستم فرعی سیستم اجتماعی سیستم «جامعه»
الزامات حداقل سیستم جامعه
1.
سرلوحه (نامرئی) بقای سیستم: تکلفات فرهنگی و انگیزه ای 
حفظ الگوی فرهنگی نهادینه شده برای سازماندهی سیستم اجتماعی و سمت و سو بخشی به حوایج سوبژکت های عمل
2.
سیستم همپیوندی:
«حقوق»، «کنترل اجتماعی»
تشکیل نظام روابط فی مابین افراد و نهادها از طریق همپیوندی کمپلکس های نقش ها و اعمال
3.
تدابیر اماجی سیستم»
«سیاست به مثابه جامه عمل پوشاندن به آماج ها»
تحقق دسته جمعی آماج های تمامسیستمی
4.
سیستم همرنگساز (ادپتیو):
«اقتصاد»، «تکنیک»    
کلنجار با شرایط خارجی بویژه تضمین حیات مادی کل جامعه و اعضای آن


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر