۱۳۹۴ آذر ۲۸, شنبه

سیری در جهان بینی عبید زاکانی (40)


خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی
(701 ـ     772 هجری قمری)

ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور

با سپاس از
ویدا


مولانا شرف الدین دامغانی بر در مسجدی می گذشت،
خادم مسجد سگی را در مسجد می زد
و سگ فریاد می کرد.

مولانا در مسجد بگشاد و سگ به در جست.

خادم با مولانا عتاب کرد.

مولانا به خادم مسجد گفت:
«ای یار، معذور دار که سگ عقل ندارد،
از بی عقلی در مسجد می آید.
ما که عقل داریم هرگز ما را در مسجد دیده ای؟»

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر