۱۳۹۴ آذر ۲۸, شنبه

سیری در شعری از میررا علی معجز (15)


میرزا علی معجز
(1252 ـ 1313)
(1873 ـ 1934)
رسول پیگیر هومانیسم، رنسانس و روشنگری

ویرایش، ترجمه و تحلیل از
میمحا نجار

ملمع
(دیوان معجز شبستری، جلد اول، صفحۀ 98) 

·        چکیرسن، سن آلتی شکیل دفتره
·        ساتاشیرسن آخوند دین پروره
·        اگر حق سوزین وار، دو، چیخ منبره
·        بگو بر جماعت لیال و سحور


·        چو رفتی به بالای منبر چو برق
·        به صلوات شادت کنند، اهل شرق
·        بگیرند دستت، ببوسند خلق
·        اگر گفته باشی ز حور و قصور

·        الا ای برازندۀ چاه ویل
·        اگر سنده وار دین اسلامه میل
·        قلم آل اله یاز، دعای کمیل
·        که لازمدی بو، چوخ به اهل قبور

·        تو غیبت کنی، صبح و عصر و ضحی
·        تو صحبت کنی از تیاتورها
·        دییرسن:
·        «گولون سیزده نادرشاها»
·        ائدر خلق دوران، عبور و مرور

برگردان به فارسی


کشی شکل هایی تو بر دفتری
بتازی بر آخوند دین پروری

اگر حرف داری، برو منبری
بگو بر جماعت لیال و سحور


چو رفتی به بالای منبر چو برق
به صلوات شادت کنند، اهل شرق
بگیرند دستت، ببوسند خلق
اگر گفته باشی ز حور و قصور

 اهل قبور
یعنی مردگان

الا ای برازندۀ چاه ویل
اگر در تو باشد به اسلام، میل

قلم زن برای دعای کمیل
که لازم بود بهر اهل قبور

تو غیبت کنی، صبح و عصر و ضحی
تو صحبت کنی از تیاتورها
و گویی:
«بخندید به نادرشه ها»
کند خلق دوران، عبور و مرور

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر